کف و بر تورم مسکن

دنیای‌اقتصاد : سرمایه‌گذاران ساختمانی با این دغدغه که «قیمت مصالح ساختمانی اضافه از حد افزایش پیدا کرده است»، در زمین رکود تولید مسکن نشسته‌اند. اما بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد، همچنان نرخ رشد قیمت مسکن پیشتاز است. در این بررسی، روند تورم مسکن با چهار متغیر اصلی اثرگذار مقایسه و ظرفیت افزایش یا کاهش آن سنجش شده است.

Untitled-1 copy

حساب و کتاب جدید از کف و بر تورم مسکن بر اساس میزان تاثیرپذیری از چهار متغیر اصلی مرتبط با روند تغییرات قیمتی در این بازار، تصویر نسبتا دقیقی از میزان اضافه‌‌‌پرش مسکن در سال‌های اخیر ارائه می‌کند.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، یکی از دغدغه‌‌‌های اصلی سرمایه‌گذاران ساختمانی در ماه‌‌‌های اخیر، مساله تورم بالای مصالح ساختمانی و تاثیر آن بر قیمت تمام شده مسکن است؛ موضوعی که به عنوان یکی از عوامل اصلی انصراف از ساخت در این مدت شناخته شده است. در هفته‌‌‌های اخیر نیز بحث رابطه قیمت مصالح ساختمانی و مسکن بیش از پیش مورد توجه فعالان ساختمانی قرار گرفته و این دغدغه پررنگ‌‌‌تر از قبل مطرح شده که با وجود بازار متورم مصالح، نمی‌توان به  کاهش محسوس تورم مسکن امیدوار بود و در این شرایط همچنان حلقه آخر بازار یعنی فروش به مصرف‌کننده درست کار نمی‌‌‌کند.

در حال حاضر دغدغه اصلی سرمایه‌گذاران ساختمانی که یک عامل کلیدی ادامه رکود ساخت‌وساز است، حول و حوش مساله تورم مصالح ساختمانی و اثر افزایشی آن بر تورم مسکن مطرح می‌شود و این در حالی است که متغیرهای مختلفی روی قیمت نهایی ملک اثرگذار است و مصالح تنها یکی از آنهاست. به این ترتیب برای پی بردن به آینده وضعیت سرمایه‌گذاری ساختمانی و نیز آینده قیمت مسکن، باید دید متغیرهای مذکور به طور معمول چه رابطه‌‌‌ای با قیمت ملک داشته‌‌‌اند و بر این اساس تحلیلی از وضع موجود و پیش‌بینی آینده بازار مسکن ارائه داد.

در میان متغیرهای موثر بر قیمت مسکن در حال حاضر متناسب با وضعیت روز اقتصادی، مصالح ساختمانی، نرخ دلار، قیمت زمین و تورم عمومی به ترتیب بیشترین تاثیر را بر قیمت ملک دارند. در وهله اول بررسی تغییرات قیمت مصالح ساختمانی در میان و بلندمدت (یک بار از ابتدای دهه 90 و بار دیگر از ابتدای دوره جهش اخیر یعنی سال 96 تا پایان بهار امسال) و نسبت آن با تغییرات قیمت ملک گویای واقعیتی انکارناپذیر و مهم است و باید مورد توجه سرمایه‌گذاران ساختمانی قرار گیرد.

سازنده‌‌‌ها با بررسی این روابط پی می‌‌‌برند که آیا مسکن بیش از سطح متعارف مورد انتظار با توجه به تورم مصالح ساختمانی رشد کرده است یا کمتر از آن. در صورت مشاهده رشد بیشتر قیمت مسکن از تورم مصالح پی خواهند برد که احتمال کاهش قیمت مسکن و نزدیک شدن سطح قیمت‌ها به استطاعت خریداران وجود دارد و امیدواری و اطمینان نسبی لازم برای شروع پروژه‌‌‌های جدید را پیدا می‌کنند؛ چراکه از ظرفیت بازگشت به دوره چرخه طبیعی معاملات مسکن اطمینان پیدا می‌کنند.

از ابتدای سال 96 که بازار مسکن در وضعیت پیش‌‌‌رونق قرار گرفت و به تدریج موتور تورم ملکی به حدی گرم شد که جهش بزرگ سال 97 را رقم زد، تا بهار 1401 قیمت مصالح ساختمانی به طور میانگین 8/ 7 برابر شده و این در حالی است که در همین فاصله زمانی میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در شهر تهران 1/ 9 برابر شده است. البته از آنجا که هنوز گزارش رسمی از تغییرات شاخص قیمت مصالح در بهار امسال منتشر نشده، مقایسه مذکور بر اساس این شاخص در پایان سال 1400 انجام شده است. همچنین قیمت دلار از ابتدای سال 96 تا پایان بهار 1401 رشد حدود 9/ 7 برابری داشته است. بنابراین مسکن چه در مقایسه با ارز و چه در مقایسه با مصالح ساختمانی، تورم به مراتب بیشتری در این فاصله زمانی داشته و از تغییرات متغیرهای اثرگذار همیشگی بر بازار ملک، پیشی گرفته است. نکته قابل تامل این است که میزان رشد قیمت مصالح و نرخ دلار در مدت مورد مقایسه بسیار به یکدیگر نزدیک بوده که نشات گرفته از وابستگی تولید برخی مصالح ساختمانی به اقلام و مواد اولیه وارداتی و نیز استفاده از تجهیزات و تاسیسات خارجی در بسیاری از ساخت‌وسازهاست. به این ترتیب در سال‌های اخیر جهت قیمت مصالح تا حد زیادی با رشد ارزی همسو بوده است.

در این میان آنچه اهمیت دارد توجه به پیامی است که از پیشی گرفتن تورم مسکن نسبت به تورم مصالح و نرخ دلار مخابره می‌شود و آن «اضافه‌‌‌پرش» قیمت مسکن است. به بیان دیگر این مقایسه نشان می‌دهد دغدغه سازنده‌‌‌ها در باب تاثیر سوء تورم مصالح ساختمانی بر قیمت مسکن با روند طی شده در سال‌های اخیر ناسازگار است؛ کمااینکه مسکن همین حالا بیشتر از مصالح ساختمانی رشد کرده است. موضوعی که نباید از دید سرمایه‌گذاران ساختمانی دور بماند فاصله زمانی تقریبا دو ساله شروع تورم مصالح نسبت به جهش مسکن است. در واقع گروهی از سازنده‌‌‌ها با مشاهده تورم بالای مصالح ساختمانی به‌ویژه از سال 99 به بعد، فاصله دو ساله شروع جهش مصالح نسبت به جهش مسکن را نادیده می‌‌‌گیرند و به همین خاطر نسبت به ادامه روند تورمی در بازار مصالح بیش از سایر پارامترها ابراز نگرانی می‌کنند.

در صورتی که با دید بلندمدت روند طی شده در فاصله سال‌های 96 تا بهار 1401 مورد کنکاش قرار گیرد، مشخص می‌شود که در این مدت قیمت مسکن در مقایسه با تراز دلاری 10‌درصد بیشتر از سطح مورد انتظار رشد کرده و برای بازگشت به سطح متعارف هم‌‌‌تراز با نرخ دلار و تورم مصالح، باید قدری کاهش پیدا کند.

رابطه مسکن با تورم عمومی

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، از مقایسه تورم مسکن با نرخ تورم عمومی نیز این واقعیت قابل برداشت است که مسکن بیشتر از حدود متعارف رشد کرده است. به طور کلی قیمت مسکن همواره تابعی از نرخ تورم عمومی است و رابطه میان آنها تقریبا همیشه به این ترتیب بوده که تورم مسکن در بازه‌‌‌های بلندمدت و در مقاطع جهش، حدود3 تا 4 واحد‌درصد بیشتر از تورم عمومی بوده است. اما در دوره جهش اخیر مسکن در حالی 1/ 9 برابر شده که شاخص قیمت کالاها و خدمات تقریبا نصف این میزان رشد کرده است. این ارقام به روشنی نشان می‌دهد مسکن تابعیت همیشگی از روند تغییرات تورم عمومی را نداشته و رفتار قیمتی متفاوتی نشان داده که اکنون به قله رسیده و سرمایه‌گذاران را از ساخت‌وساز منصرف کرده است.

از سوی دیگر معادله متغیرهای موثر بر وضعیت کف و بر تورم مسکن علاوه بر اجزای مذکور شامل مصالح، دلار و تورم عمومی، تحت‌تاثیر «قیمت زمین» نیز قرار دارد. در فاصله سال‌های 96 تا ابتدای بهار 1401 (آمار رسمی تورم زمین در پایتخت طی بهار امسال هنوز منتشر نشده است) میانگین قیمت هر مترمربع زمین در شهر تهران 9/ 11 برابر شده است. ظاهر آمار یاد شده ممکن است این تلقی را ایجاد کند که با این وصف تورم مسکن هنوز به تورم زمین نرسیده و از این بابت جا برای رشد قیمت مسکن دست‌‌‌کم از بابت تاثیرپذیری از متغیر زمین وجود دارد. اما اگر به دو نکته ظریف در این رابطه دقت شود، مشخص خواهد شد که قیمت مسکن حتی با پیروی از این متغیر نیز جایی برای رشد مضاعف ندارد. نکته اول این است که از دهه 70 به بعد که داده‌‌‌های تغییرات قیمت زمین گردآوری شده است، فارغ از نوسان‌‌‌های مقطعی تقریبا همیشه تورم سالانه زمین حدود 5درصد بیشتر از تورم مسکن بوده است.

بنابراین دور از انتظار نیست در مقطعی که قیمت مسکن تقریبا 9 برابر شده، قیمت زمین نزدیک 12 برابر شده باشد.نکته دوم این است که مهم‌تر از قیمت زمین، این نسبت قیمت زمین به مسکن است که رابطه میان روند تورم این دو گونه ملکی را نشان می‌دهد. نسبت قیمت زمین به مسکن در شهر تهران طی دهه 70 زیر یک، در دهه 80 نزدیک یک و در دهه 90 بیشتر از یک بوده که ناشی از سرعت گرفتن تورم زمین با توجه به طبیعت این بازار ناشی از محدودیت عرضه زمین در شهرهاست. این نسبت در مقاطعی از دهه 90 تا 5/ 1 نیز رسید و در بهار امسال نیز 38/ 1 محاسبه شده است؛ به این معنا که به طور میانگین هر مترمربع زمین در تهران 38/ 1 برابر آپارتمان مسکونی قیمت دارد. افت این نسبت به زیر 5/ 1 گواه این مدعاست که حتی بر اساس تراز تغییرات تورم زمین نیز جایی برای رشد قیمت مسکن وجود ندارد.

هر چه پیش می‌‌‌رویم بر میزان کمبود زمین نیز افزوده می‌شود و به طور طبیعی رشد قیمت زمین سرعت بیشتری می‌گیرد. بنابراین سازنده‌‌‌ها نمی‌توانند منتظر کاهش قیمت زمین به میزانی که مثلا نسبت زمین به مسکن به حدود یک واحد بازگردد باشند؛ کما اینکه نباید منتظر افزایش شدید قیمت مسکن برای بازگشت نسبت مذکور به حول و حوش یک باشند. در واقع فاصله بین قیمت زمین و مسکن در شهر تهران به دنبال طی یک روند کاملا طبیعی تحت‌تاثیر محدودیت عرضه زمین شکل گرفته و همواره وجود خواهد داشت. بنابراین پیشی گرفتن قیمت زمین از مسکن در تهران الزاما دلالت بر رشد قیمت مسکن تا حدی که این نسبت به طور محسوس کاهش پیدا کند و به عنوان مثال به مقدار سال 90 یعنی 1/ 1 واحد باز گردد، نخواهد داشت. به بیان دیگر حتی متغیر زمین نیز با توجه به روندهای گذشته، از رشد شدید قیمت مسکن پشتیبانی نمی‌‌‌کند.

بنابراین کف و بر تورم مسکن مبتنی بر ارزیابی وضعیت چهار متغیر کلیدی موثر بر این شاخص نشان می‌دهد سطح قیمت مسکن در دوره اخیر جهش، بیش از سطح قیمت تمام شده آن افزایش پیدا کرده است. اما ماجرای این جهش بیش از حد متعارف چیست؟ اگرچه بخشی از جهش مسکن به طور قطع متاثر از تورم مصالح و زمین به عنوان دو جزء هزینه‌‌‌ای اصلی مسکن‌‌‌سازی بوده و تورم ارزی نیز با توجه به ارتباط با قیمت مصالح و نیز نااطمینانی‌‌‌های مقطعی بر این موضوع تاثیر گذاشته است، اما سهم اصلی از اضافه‌‌‌پرش مسکن مربوط به حضور پررنگ تقاضای غیر‌اصیل و غیرطبیعی اما همیشگی در بازار مسکن طی چند سال اخیر بوده است. از اواخر سال 96 خریداران سرمایه‌‌‌ای و سفته‌‌‌بازان ملکی در جریان جهش اخیر ملکی با قدرت مالی بالا وارد بازار شدند و زمینه رشد فوق‌‌‌العاده پرشتاب قیمت مسکن را ایجاد کردند.

بازار مسکن همچنین از انجماد خریدهای ملکی توسط تقاضای غیر مصرفی با توجه به خالی نگه داشتن آنها و خودداری از عرضه تاثیر تورمی پذیرفت. از سوی دیگر کمبود عرضه ناشی از رکود ساخت‌وساز در طول 8 سال اخیر نیز به نوعی زمینه‌‌‌ساز تورم شتابان مسکن در این سال‌ها بود.  اگر رکود بزرگ ساخت‌وساز در سال‌های اخیر رخ نداده بود و از طرفی سیاستگذار با ابزارهای موثر و بازدارنده، مانع از بی‌‌‌استفاده ماندن آپارتمان‌‌‌ها می‌شد و هزینه‌‌‌هایی به سرمایه‌گذاران ملکی تحمیل می‌کرد که ناگزیر به حضور در جریان عرضه ملکی می‌‌‌شدند و از احتکار پرهیز می‌کردند، حجم آپارتمان‌‌‌های فروشی در بازار مسکن شهر تهران به حدی می‌‌‌رسید که می‌توانست جوابگوی تقاضای سرمایه‌‌‌ای باشد و در نتیجه سرازیر شدن تقاضای غیرمصرفی مسکن به بازار، نمی‌توانست تا این اندازه روی قیمت ملک اثر افزایشی بگذارد.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، روند تغییرات نرخ مصالح ساختمانی در بازه بلندمدت 10 ساله نیز ابعاد تاثیرپذیری قیمت مسکن از تورم مصالح را منعکس و تایید می‌کند که دغدغه اول سازنده‌‌‌ها درباره ادامه فعالیت ساختمانی نباید میزان تورم مصالح ساختمانی و تاثیر آن بر قیمت تمام شده ملک باشد. از ابتدای دهه 90 تا بهار امسال میانگین قیمت مسکن در تهران در حالی 23 برابر شده که در این مدت قیمت مصالح به طور متوسط 16 برابر شده است. مشهود است که حتی در روند بلندمدت طی شده در بازار مسکن نیز مسکن بیشتر از مصالح رشد قیمت داشته است. البته با توجه به اینکه در مقاطعی از دهه 90 تورم مصالح ساختمانی تحت‌تاثیر قیمت‌گذاری دستوری بوده و متناسب با شرایط اقتصادی رشد نکرده و نیز با توجه به مقاطعی از میانه این دهه که نرخ دلار با سیاست‌های ارزی کنترلی تقریبا ثابت بود، نمی‌تواند روایت دقیقی از رابطه تورم مسکن و مصالح ارائه کند، اما در یک نگاه کلی نشان‌‌‌دهنده این است که میزان رشد قیمت مسکن از تورم مصالح پیشی گرفته است.

بررسی همه گزینه‌‌‌ها نشان می‌دهد اکنون قیمت مسکن در حال حاضر با توجه به اضافه پرش سال‌های اخیر حدود 10‌درصد بالاتر از سطح متعارف است. البته این به معنای افت قطعی قیمت در ماه‌‌‌های آینده نیست، چراکه مساله بازگشت قیمت بستگی زیادی به روندهای طی شده در بازارهای موازی، وضعیت ریسک متغیر غیراقتصادی و در نتیجه انتظارات تورمی دارد. در صورتی که شرایط برای بازگشت قیمت فراهم شود چنین رخدادی با توجه به مقایسه‌‌‌های صورت گرفته دور از انتظار نیست.

راز خزان معاملات مسکن

دنياي اقتصاد- نجمه رجب : بازار معاملات مسکن در شهر تهران، اولین ماه پاییز را با «افت محسوس خرید آپارتمان» و همزمان «رشد خفیف قیمت» پشت سر گذاشت. این دو گانگی، تحت تاثیر دو عامل اصلی موثر بر سمت تقاضا از یکسو و سمت عرضه از سوی دیگر رخ داده است. تعداد واحدهای مسکونی فروش‌رفته در مهرماه از «بازگشت دوباره بازار به کف معاملاتی» بعداز چند ماه فروش در حجم نسبتا بالا حکایت دارد. بنابراین با حجم بسیار پایین معاملات خرید در ماه گذشته، شرایط به‌گونه‌ای بود که قیمت میانگین، کاهش پیدا کند. اما به‌دلیل «اثر روانی افزایش نرخ ارز» بر رفتار معامله‌گران ملکی، شرایط برای افت قیمت فراهم نشد. تحقیقات میدانی از بازار مسکن نشان می‌دهد، طی هفته‌های ابتدایی پاییز، ورودی فایل فروش کاهش پیدا کرد و معدود فروشنده‌ها نیز با اثرپذیری از صعود دلار و تورم ساختمانی، قیمت‌های فروش را نسبت به تابستان افزایش دادند. با این حال، «احتیاط بالای خریداران سرمایه‌ای» در برابر «سطح نامتعارف قیمت مسکن»، مانع از رشد معاملات خرید شد.

Untitled-2 copy

بازار مسکن موقعیت ممتاز بازدهی خود نسبت به بازارهای رقیب را در نخستین ماه پاییز واگذار کرد. تازه‌‌ترین گزارش رسمی بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن پایتخت در مهر ماه حکایت از نوسان حدود یک درصدی میانگین قیمت نسبت به شهریور ماه دارد. اما نکته قابل تامل این است که این رشد هرچند جزئی قیمت در شرایطی رخ داده که حجم معاملات افت قابل توجه 10 درصدی داشته است. بررسی علت خزان معاملات مسکن در نخستین ماه پاییز حکایت از نقش عامل قیمتی در شکل‌‌گیری خط مقاومت خریدهای سرمایه‌‌ای در این بازار دارد.

به گزارش «دنیای اقتصاد»، رصد تحولات بازار مسکن در نخستین ماه نیمسال دوم 1401 بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی حکایت از وجود یک دوگانگی در رفتار معاملاتی و قیمتی این بازار دارد. طی مهر ماه 5‌‌هزار و 400 فقره معامله آپارتمان مسکونی در شهر تهران ثبت شده که نسبت به شهریور افت 2/ 10 درصدی داشته است. این حجم از معاملات حتی نسبت به ماه مشابه پارسال که بازار به واسطه اخبار امیدوارکننده از احتمال احیای برجام و رفع تحریم‌ها در حالت نیمه‌‌خاموش قرار داشت و متقاضیان خرید در انتظار کاهش قیمت بازار را موقتا ترک کرده بودند هم یک درصد کمتر است. به این ترتیب مهرماه امسال را می‌توان خزان معاملات مسکن توصیف کرد. اما نکته قابل تامل درباره تحولات اخیر بازار مسکن تهران در این ماجرا نهفته است که با وجود این ریزش قابل توجه در تعداد معاملات مسکن یک ماهه، قیمت آن‌گونه که انتظار می‌‌رفت افت نکرده است.

میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در معاملات مهرماه 43 میلیون و 720 هزار تومان بوده که نسبت به مدت ماه قبل از آن فقط 2/ 1 درصد معادل 600 هزار تومان افزایش یافته است. اگرچه میزان تورم ماهانه مسکن در مهرماه تفاوتی نسبت به این رقم در شهریور ماه ندارد و عملا سرعت رشد قیمت مسکن بدون تغییر باقی مانده است، اما این افزایش جزئی در حالی رخ داده که حجم معاملات افت چشمگیری داشته است.

به‌طور معمول در ماه‌هایی که تقاضای خرید در بازار مسکن به حداقل می‌‌رسد و این موضوع به شکل کاهش حجم معاملات در تحولات بازار منعکس می‌شود، قیمت نیز با افت همراه می‌شود یا دست‌‌کم بدون تغییر باقی می‌‌ماند. به عنوان مثال حجم معاملات در مهرماه امسال و پارسال در یک سطح است اما پارسال با رسیدن این حجم به کف (حول و حوش پنج‌‌هزار واحد)، میانگین قیمت مسکن نه تنها افزایش نیافت بلکه معادل 2/ 0 درصد نسبت به ماه قبل از آن کاهش پیدا کرد. به این ترتیب آنچه در بازار مسکن پایتخت طی مهر ماه گذشته را می‌توان به یک «دوگانه» تعبیر کرد؛ دوگانه‌‌ای که طی آن عملا قیمت در حالی افزایش پیدا کرده که معاملات به دلیل کاهش تقاضای موثر در بازار مسکن ریزش 10درصدی داشته و به کف حدود 5‌‌هزار واحدی بازگشته است.

علت اینکه افت معاملات حتی منجر به کاهش سرعت رشد قیمت مسکن نشده و میزان تورم ماهانه مسکن در مهر ماه حول و حوش یک درصد (معادل تورم ماهانه مسکن در شهریورماه) بوده است را باید در دو وجه تشریح کرد. در وهله اول این ماجرا نشات‌گرفته از تحولات ارزی ماه‌های اخیر است که تورم ماهانه مسکن را فارغ از تاثیر کاهش تقاضای خرید توجیه می‌کند. «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «بازی ارزی بازیگران مسکن» که روز گذشته منتشر شد، جزئیات تغییرات نرخ ارز طی دو ماه گذشته و اثر آن بر تحولات مسکن را تشریح کرد. نرخ دلار در ماه‌های شهریور و مهر به‌طور محسوس افزایش پیدا کرده است؛ طوری که بازدهی ماهانه ارزش این ارز پراستفاده در شهریور 5/ 7 و در مهر ماه 4درصد بوده است. تاثیرپذیری بازار مسکن از تغییرات نرخ ارز که از سال 97 به بعد به‌شدت افزایش پیدا کرده است، در مهرماه نیز خود را نشان داد، به این ترتیب که اثر تجمیعی دو ماه پیاپی تورم ارزی در بازار مسکن مهرماه به شکل تورم 2/ 1 درصدی در وضعیت رکود معاملات منعکس شد.

تغییرات افزایشی نرخ ارز از دو جنبه رفتار معامله‌‌گران بازار مسکن را تحت تاثیر قرار داده که به تورم ماهانه حدود یک درصدی انجامیده است؛ از یک‌‌سو جنبه روانی تورم ارزی به واسطه تجربه چهار سال اخیر در بازار مسکن موجب اصرار فروشنده‌ها به تغییر همزمان قیمت با افزایش نرخ دلار شده است، طوری که به دنبال شروع روند افزایشی در بازار دلار، گروهی از فروشنده‌ها از حضور در بازار انصراف می‌دهند و نقش تماشاچی را پیدا می‌کنند. آنها می‌خواهند بدانند میزان نوسان قیمت در بازار مسکن تا چه اندازه دامنه‌‌دار است و تا زمانی که از مقطعی بودن آن اطمینان پیدا نکنند، تمایلی به فروش نشان نمی‌دهند. از جنبه دیگر به محض افزایش نرخ ارز، تقاضای سرمایه‌‌ای مسکن برای ورود به این بازار تحریک می‌شود و به این ترتیب در شرایطی که عرضه کاهش پیدا کرده، تقاضای قطعی برای خرید قدری افزایش پیدا می‌کند. طبعا در چنین شرایطی نمی‌توان انتظار کاهش قیمت را داشت.

عامل دیگری که بر افزایش قیمت مسکن در ماه گذشته موثر بوده و تاثیر آن قابل انکار نیست، نرخ تورم عمومی بالا است که اثر آن روی تغییرات تورمی همه بازارها از جمله بازار مسکن قابل رهگیری است. تاثیر تورم عمومی بر تورم مسکن و اجاره‌‌بها موضوع تازه‌‌ای نیست و در سال‌های اخیر نیز تقریبا همواره این تغییرات به دنبال یکدیگر و هم‌‌جهت بوده است. اکنون نیز تورم عمومی بیش از 40 درصدی هر ماه به شکل رشد خفیف قیمت مسکن تاثیر خود را بر قیمت در این بازار نشان می‌دهد. نرخ تورم عمومی ماهانه در مهر ماه نیز حول و حوش 5 درصد بوده که رقم بالایی محسوب می‌شود و تورم یک درصدی مسکن به دنبال این تغییرات موضوع عجیبی نیست.

نقش سمت «عرضه» در تحولات بازار مسکن

به گزارش «دنیای اقتصاد»، وجه دیگر ماجرای دوگانگی قیمت و معاملات در مهرماه توجیه‌‌کننده علت ریزش قابل توجه خرید و فروش‌های انجام شده در این ماه است. یکی از عوامل مهم موثر بر این ماجرا اثر اقتصادی ناآرامی‌‌های اجتماعی اخیر است؛ موضوعی که در بازار مسکن به شکل کاهش تمایل به بازدید فایل‌‌ها و حتی در مواردی انصراف از فروش توسط فروشندگان مسکن ملموس شد. در واقع ناآرامی‌‌ها در برخی مناطق هم به شکل کاهش تقاضای خرید و هم به شکل کاهش عرضه جدید اثر خود را بر بر بازار مسکن نشان داده است.

بر اساس نتایج تازه‌‌ترین تحقیق میدانی «دنیای اقتصاد» از بازار مسکن که جزئیات آن در گزارش روز گذشته این صفحه نیز منتشر شد، در ماهی که گذشت افت ورودی فایل جدید برای فعالان بازار مسکن محسوس بوده است. به این ترتیب افت معاملات را می‌توان پس از اثر ناآرامی‌‌ها به مساله کاهش عرضه نسبت داد. در واقع به همین دلیل است که افت معاملات تحت تاثیر کاهش تقاضای خرید نتوانست اثر قیمتی خاصی روی بازار مسکن داشته باشد و تورم ماهانه ملک در معاملات پایتخت همچنان حول و حوش یک درصد مثبت شد.

به این ترتیب راز خزانی که بازار مسکن در مهر ماه تجربه کرد را باید در اثر هم‌‌افزای تورم ارزی و تورم عمومی بر قیمت مسکن جست‌وجو کرد؛ موضوعی که سبب شکل‌‌گیری خط مقاومت در برابر خریدهای سرمایه‌‌ای شد. به بیان دقیق‌‌تر تورم بالای مسکن سبب شده حتی خریداران سرمایه‌‌ای که متقاضی اصلی خرید ملک در بازار ماه‌های اخیر بوده و هستند و اتفاقا حضور آنها در شرایط تورم ارزی در بازار مسکن پررنگ‌تر می‌شود، در مواجهه با اصرار فروشنده‌ها به افزایش قیمت با وجود رکود معاملاتی، نسبت به خرید مقاومت می‌کنند. با وجود اینکه اغلب خریداران سرمایه‌‌ای با نقدینگی مناسب آماده ورود به بازار مسکن هستند، اما روند تورمی قیمت مسکن در شرایط رکود از ناحیه آنها به سادگی پذیرفتنی نیست و به همین خاطر در مهر ماه برای انجام خرید ملکی با محاسبات قیمتی دقیق از وضعیت رکود به این جمع‌‌بندی رسیدند که نباید به رشد قیمت تن دهند؛ موضوعی که به شکل کاهش معاملات در بازار ماه گذشته مشهود شد.

سرگردانی سرمایه‌‌گذاران ملکی

به گزارش «دنیای اقتصاد»، اگرچه به محض رشد نرخ دلار، تقاضای سرمایه‌‌ای روانه بازار مسکن می‌شود اما در مهرماه سرگردانی معامله‌‌گرانی که از جنس سرمایه‌‌گذار ملکی بوده‌‌اند بر ریزش حجم خرید و فروش مسکن اثر محسوسی داشت. در مناطق مصرفی نیمه شمالی شهر تهران انباشت فایل‌‌های فروش در بازار مسکن که نتیجه مقاومت خرید از سوی سرمایه‌‌گذاران ملکی و نبود تقاضای موثر مصرفی است، مساله‌‌ساز شده است. واسطه‌های ملکی می‌گویند اگرچه ورود فایل جدید در هفته‌های اخیر اندک بوده، اما رسوب فایل‌‌های قبلی که طی دو تا سه ماه گذشته به بازار مسکن عرضه شده، سبب شده سرمایه‌‌گذاران ملکی برای انجام معامله وسواس بیشتری به خرج دهند.

به‌طور کلی فارغ از جهت بازار مسکن، هنگامی که انباشت فایل در بازار از سوی متقاضیان خرید به ویژه سرمایه‌‌گذاران ملکی رصد می‌شود، آنها با احتیاط بیشتری برای معامله اقدام می‌کنند. انباشت فایل‌‌های قبلی از یک‌‌سو نشانه رکود دامنه‌‌دار در بازار نقل و انتقالات ملکی و از سوی دیگر نشانه نبود تقاضای موثر خرید در میان جست‌وجوگران است و می‌تواند منعکس‌‌کننده این واقعیت باشد که دست برتر در بازار مسکن در اختیار خریداران است؛ کما اینکه وقتی دست برتر در نشست‌‌های مقدماتی معاملات ملکی به خریداران تعلق دارد، آنها با چانه‌زنی بیشتری برای معامله پا پیش می‌‌گذارند.

از طرفی اگرچه نوسان ارزی مثبت در ماه‌های اخیر زمینه‌‌ساز اصرار فروشنده‌ها به رشد قیمت اعلامی املاک شده است، اما در عین حال سرمایه‌‌گذاران ملکی به دلیل مشاهده انباشت فایل، قیمت‌‌های اعلامی را «شکننده» می‌‌دانند و معتقدند احتمال کاهش این قیمت‌‌ها وجود دارد. در حال حاضر گروهی از متقاضیان سرمایه‌‌ای نیز معامله را به وقتی موکول کرده‌‌اند که از چشم‌‌انداز جهت تغییرات قیمت ملک تا حدی اطمینان پیدا کنند.

اثر تحریک بورسی بر خریدهای ملکی

به گزارش «دنیای اقتصاد»، در حالی که بازدهی مسکن در نیمسال اول 1401 بارها در رتبه اول نسبت به بازارهای موازی قرار گرفت و شهریور ماه نیز چنین وضعیتی داشت، در مهرماه این رتبه را به بازار ارز واگذار کرد. بازدهی مسکن در مقاطع زمانی 4 ماهه و 6ماهه امسال بیشتر از بازارهای ارز، سکه و سهام بود اما در مقطع 7‌‌ماهه این بازدهی 5/ 0 واحد درصد از میزان بازدهی ارز کمتر بوده است. دلار در هفته‌‌ماه نخست امسال 25 درصد بازدهی داشته و این در حالی است که در همین بازه میزان بازدهی مسکن 5/ 24 درصد و میزان بازدهی سکه 4/ 22 درصد بوده است. سرمایه‌‌گذاران بورس نیز در 7 ماه نخست امسال زیان کامل 4 درصدی را تجربه کرده‌‌اند. همچنین در مقایسه بازدهی ماهانه مسکن، ارز، سکه و بورس، رتبه نخست به سکه با رشد 6/ 4 درصدی قیمت ماهانه تعلق داشته است. پس از آن بازدهی ماهانه دلار با مقدار 4درصد و بازدهی مسکن با مقدار یک درصد در این رتبه‌‌بندی قرار می‌گیرد. در نهایت بازار سهام نیز در مهر ماه بازدهی منفی معادل 5/ 3 درصد داشته است.

برخی از واسطه‌های ملکی عنوان می‌کنند که اگر تحریک بورسی به واسطه منفی شدن بازدهی بازار سهام در ماه‌های اخیر نبود، شاید حجم معاملات مسکن به همین کف پنج‌‌هزار واحدی نمی‌‌رسید. در طول دو ماه گذشته برخی از پول‌‌های کلان چند میلیارد تومانی که از بورس خارج شده، روانه بازار مسکن پایتخت شده است.  به‌طور کلی بازار سهام را می‌توان یکی از بازارهای فوق‌العاده پرریسک توصیف کرد و در طول ماه‌های شهریور و مهر ریسک ماندن در این بازار افزایش چشمگیری پیدا کرده است. در نتیجه بخشی از معاملات مسکن در وضعیت رکود عمیق حال حاضر نشات گرفته از همین خداحافظی بورسی‌‌ها از بازار سهام است.

نشست سریالی نصف‌جهان

اصفهان نهایتا ۲۰ سال آب دارد

دنياي اقتصاد- بهناز جلالي‌پور : فرونشست زمین در اصفهان بیش از شهرهای ایران و ۹برابر عدد طبیعی آن است و عامل اصلی آن تحلیل آب‌های زیرزمینی است که جایگزین نشده است. فرونشست تا زمانی که سفره آب زیرزمینی تخلیه شود، ادامه دارد. یعنی می‌تواند یک‌باره بخش یا تمام شهری را ببلعد. بررسی‌های میدانی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد در اصفهان بخش‌هایی از شهر فرو رفته و شکاف‌هایی بر آثار تاریخی افتاده است. به گفته کارشناسان با وضعیت فعلی اصفهان برای ۲۰سال آینده آب دارد.

زمین و دیوارهای اصفهان، همه خشت به خشت، کاشی به کاشی، ریشه و پی، همه نفس و امضای تاریخ است. رد صفویه و سلجوقی و سنگ‌تراش حجره‌ای در شیراز و کرمان، بر سنگ‌های پل خواجو و سی‌وسه‌پل و هزار اثر دیگرش که از تعداد انگشتان همه می‌گذرد، حک شده است. نصف جهان در همان یک وجب خاک جای گرفته که حالا زمین و دیوارهایش در حال چاک خوردن است و زمینش به اندازه دو قد آدمی فرو می‌رود و سنگ‌هایی با آن همه عظمت که زمین‌لرزه‌ها و نفیر جنگ‌ها آب در دلشان تکان نداده، حالا وسط یک روز آفتابی یا زیر یک نم بهاری، دیوارهایی که قرن به قرن تاب آورده‌اند و اتفاقا جا افتاده‌اند، از میانه دل‌شان خط می‌افتد تا مغز سر. زمین یک‌باره شکاف برمی‌دارد. دیگر به این دیوارها و تاریخ انگار اعتباری نیست، از وقتی فرونشست به جان اصفهان افتاده است. شکاف‌ها بیمارستان و بنای تاریخی نمی‌شناسند. همه را با هم خط می‌اندازند و فرو می‌برند. همه هم به دلیل آن است که آب را بی‌محابا از زمین مکیده‌ایم و شیره جانش را کشیده‌ایم.

فرونشست زمین در برخی شهرهای ایران رخ داده است. به این صورت که یک باره زمین دهان باز کرده یا شیارهایی به قطر و قامت آدمی بالغ بر دیوارها انداخته است. این رویداد در اصفهان بیش از دیگر شهرها دیده می‌شود. به گفته کارشناسان، این فاجعه واکنش طبیعی زمین به بهره‌کشی انسان و ظلمی است که بر زمین و آب‌های زیرزمینی و طبیعت روا داشته است. واقعیت آن است که انسان شیره جان خاک را کشیده و منابع آب زیرزمینی را خشکانده است.

فرونشست زمین سرنوشت طبیعی ایران

دکتر علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطر‌پذیری در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد»، وضعیت کنونی اصفهان از نظر فرونشست زمین را طبیعی توصیف می‌کند و می‌گوید: «بررسی‌های آماری نزولات جوی کشور نشان می‌دهد طی ۴ دهه گذشته ۱۰ تا ۱۵ درصد حجم نزولات جوی کاهش داشته و نزولات به صورت باران بوده است. عدم پوشش برفی گسترده در مناطق کوهستانی منجر به جاری شدن جریانات سیلابی و حرکت سریع روان‌آب‌ها به پایین‌دست‌ها می‌شود و ماندگاری منابع آب را در فصول گرم سال بسیار کمتر می‌کند.»  البته این نکته را باید در نظر داشت که ما در مصرف آب‌های سطحی بی‌ملاحظه و بی‌محابا عمل کرده‌ایم.

خشکسالی فزاینده در کمین است

بیت‌اللهی می‌گوید: «در چهار دهه اخیر مصرف آب و کسری منابع آب زیرزمینی، به چندین برابر رسیده است. اکنون دیگر تطابقی میان مصرف و کاهش بارندگی وجود ندارد. اینجاست که نقش مدیریت منابع آب یعنی نگهداری و استخراج از منابع زیرزمینی و توزیع و مصرف پررنگ می‌شود که در تغییرات اقلیمی و بروز خشکسالی نقش پررنگی داشته است.» به گفته رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطر‌پذیری، خشک‌شدن دریاچه ارومیه، کم شدن آب سدها، پایین رفتن سد اکباتان و خشک شدن رودخانه زاینده‌رود هیچ کدام به دلیل تغییرات اقلیمی نبوده است.  اینجا موضوع تنها خشکسالی نیست، بلکه زنجیره‌ای از بلایاست که از مبحث آب شروع می‌شود و به ایجاد شکاف زمین و دیوارها می‌انجامد.

بیت‌اللهی می‌گوید: «از اوایل دهه ۷۰ تا الان۱۴۰ کیلومتر مکعب آب زیرزمینی کسری داریم و اضافه برداشت داشته‌ایم. همه اینها دست به دست هم داده و پدیده خشکسالی را رقم زده‌اند. نقشه‌های مطالعاتی خشکسالی سازمان هواشناسی نشان می‌دهد که گسترش پهنای خشکسالی به‌شدت در حال گسترش است و در حال تبدیل به یک بحران فزاینده‌ است.»  به گفته او، تجربیات کشور خشک و نیمه‌خشک ایران نشان می‌دهد نسبت به کشورهای جهان و متوسط جهانی، یک‌سوم بارندگی‌ها را داریم و میزان تبخیر آب سه برابر متوسط جهانی است.  در حالی که پیش‌بینی می‌شود کاهش نزولات جوی ادامه پیدا ‌‌کند که کاری برای کنترل آن نمی‌توان کرد، موضوع مدیریت آب‌های سطحی مطرح می‌شود. بیت‌اللهی می‌گوید: «به دلیل هدررفت پوشش گیاهی، عدم امکان نفوذ آب‌های سطحی به زیرزمین و در نهایت حرکت این آب‌ها به سمت دریاها، آب‌های سطحی از کنترل خارج شده و برای شرایط خشکسالی آب کم می‌آوریم.»

 

بحران روی زمین، افت آب زیر زمین

افت سطح آب‌های زیرزمینی رابطه مستقیمی با وقوع بحران‌ها روی زمین دارد. هر سال، سطح آب زیرزمینی به‌طور متوسط نیم تا یک متر افت می‌کند که به گفته بیت‌اللهی این میزان به‌طور متوسط به عمق‌های بیش از ۵۰ متر رسیده است.  حالا حدود ۵۰ تا ۶۰ سال وقت داریم تا این بدهی را جبران و آب‌ها را احیا کنیم، اما اگر همچنان قصد و نیتی برای این کار نداشته باشیم، پاسخ طبیعی زمین، فرونشست آن است. بیت‌اللهی می‌گوید: «زمانی که با حفر چاه‌های عمیق آب را مانند دستگاه وکیوم بیرون می‌کشیم، زمین خود را جمع می‌کند و در سطح زمین شکاف‌ها و حفره‌هایی که خطرساز است، ایجاد و فرونشست تشدید می‌شود.»

مرگ آبخوان‌ها

لحظه بهت‌آوری است وقتی در یک روز کاری، مغازه‌داری در بازار اصفهان، یک باره گوشه‌ای از مغازه‌اش دهان باز می‌کند و بخشی از دارایی‌هایش را می‌بلعد. شانس داشته جانش به خطر نیفتاده اما بیش از یک طبقه پایین رفته است.  بیت‌اللهی می‌گوید: «این فرونشست تا زمانی که آب تمام شود و سفره آب زیرزمینی تخلیه شود، ادامه دارد. آن زمان لایه‌های خاک، مانند یک لایه سیمانی غیرقابل نفوذ می‌شود و بعد از آن دیگر جایی برای نشست زمین نیست. آن زمان دشت به مرگ رسیده و زمین را می‌بلعد.» لحظه ترسناکی است وقتی به گفته بیت‌اللهی شکاف‌های متراکمی در زمین ایجاد می‌شود و آب دیگر به درون زمین نفوذ نخواهد کرد، زیرا به دلیل انباشتگی و فشردگی نفوذناپذیر می‌شود. این زمین دیگر قابلیت آبیاری و کشاورزی ندارد. دانه‌دانه خاک چنان متراکم می‌شود که اصطلاحا به آن می‌گویند مرگ آبخوان. زمانی که زمین آب را پس می‌زند و دیگر قطره‌ای آب را نمی‌پذیرد.  رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطر‌پذیری می‌گوید: «در این شرایط نزولات جوی، به صورت روان‌آب‌ها روی سطح زمین جاری می‌شوند. مواد مغذی خاک را با خود حمل می‌کنند و زمین‌ها و دشت‌های آباد به صورت کویرهای لم‌یزرع درمی‌آید.» از اینجا به بعد، دنیا خاکی رنگ می‌شود بدون هیچ حاشیه سبز و زردی.

تخریب فایده ندارد، اصلاح کنید

تا کنون غیر از هشدارها چیز دیگری شنیده نشده و حتی آن هشدارها هم در همان حد مانده و تبدیل به یک برنامه اصلاحی نشده است. همه چشم به دست مدیری دلسوز دارند که روزی از راه برسد با دم مسیحایی یا عصای موسی، کار را به صلح و صلاح انجام دهد.  بیت‌اللهی به تجربه توکیو اشاره می‌کند و می‌گوید: «میزان نشست زمین در توکیو در سال ۱۹۶۵ معادل ۱۲ سانتی‌متر در سال بوده که مشابه اصفهان در زمان حال است. آنها با اجرای یک برنامه جامع عملیاتی در سال ۲۰۰۳، این عدد را به ۶۱/ ۱ سانتی‌متر رسانده و اکنون به صفر رسیده است. شانگهای، تگزاس و اندونزی نیز چنین تجربه‌ای داشته‌اند و تن به تخریب شهرها و آثارشان ندادند.» کلید ماجرا، به گفته رئیس بخش زلزله‌شناسی مهندسی و خطر‌پذیری، در دست اصلاح شیوه‌های کشاورزی و مصرف‌ و کنترل استخراج آب‌های زیرزمینی است. البته این موفقیت زمانی حاصل می‌شود که مسوولان رده بالای کشور به درک ملموس این چالش برسند. البته این تصمیم سختی است که همراه با تغییر تعدادی از مشاغل است، اما در عوض می‌توان از منازل مسکونی و آثار باستانی در مقابل شکاف و فرونشست محافظت کرد.

به نصف جهان رحم کنید

تغییرات اقلیمی به نوعی به ما تحمیل شده است. دکتر بهرام نادی، عضو کارگروه تخصصی فرونشست اصفهان و عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «موضوعاتی را که در مورد خشکسالی باید در نظر گرفت، بحث گرمایش زمین، تغییر اقلیم و تغییر بارندگی است. کاهش بارندگی مقدار و متوسط میزان بارندگی است. در تغییر اقلیم، دیگر برف در زمستان نداریم. یا در بعضی از فصول سال سیلاب داریم که خیلی نفوذ‌ در زمین نمی‌کند و در مقابل موجب تخریب و آسیب به مناطق مختلف می‌شود. در این شرایط عملا نمی‌توانیم برای آن برنامه‌ریزی کنیم. در عین حال، یا به سدها آسیب می‌زند یا پشت‌ آنها رسوب می‌گذارد و بخشی از ظرفیت سد را گل می‌گیرد.»

سد زاینده‌رود توان ذخیره یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون متر مکعب آب را دارد که امسال تنها ۲۰ درصد پرشدگی معادل ۲۴۹ میلیون متر مکعب داشته است در حالی که میزان آب شرب مورد نیاز اصفهان ۳۵۰ میلیون متر مکعب است. یعنی آب برای یک سال برای شرب اصفهان را کفاف نمی‌دهد. به گفته دکتر نادی، ۶۰ درصد آب سد زاینده‌رود در مسیر حرکت تا تصفیه برای باغات برداشت می‌شود‌ و تنها می‌توان روی ۵۰ درصد آب شرب آن حساب کرد. در عین حال، حدود ۱۵۰ میلی‌متر مکعب سد هم توسط گل‌ولای پرشده است. اعداد اصلا وضعیت خوشایندی را برای زاینده‌رود ترسیم نمی‌کند.

 

دکتر نادی می‌گوید: «طبق آمار سال گذشته، میزان آبی که در کشت و زرع صنعتی از منابع زیرزمینی به تدریج استحصال می‌شود، معادل یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب است. این میزان معادل حجم سد زاینده‌رود در شرایطی است که کاملا پر می‌شود.»  به گفته او، در دشت اصفهان ظرف‌ سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ معادل ۳ میلیارد متر مکعب آب برداشت شده بدون آنکه جایگزین شده باشد. یعنی دو برابر کل حجم زاینده‌رود کسری آبخوان ایجاد شده است. باقی مانده آب ۴ میلیارد متر مکعب است. هر چه سطح آب پایین‌تر می‌رود، شورتر می‌شود و کیفیت آب بالا را نخواهد داشت.

افزایش نشست زمین با برداشت آب

دکتر نادی می‌گوید: «برای تامین آب به‌طور متوسط سالی یک متر سطح آب زیرزمینی در دشت اصفهان را پایین می‌بریم. این عدد در بعضی نقاط ایران تا ۲ متر هم می‌رسد. در دشت همدان یک متر و ۱۳ سانتی‌متر است و در دشت کبوترآهنگ که نیروگاه سوخت فسیلی برای تامین برق دارد، تا دو متر هم می‌رسد. همان جا فروچاله‌ها دیده می‌شود.» به ازای هر یک متر آب که پایین می‌رود، زمین دو سانتی‌متر نشست می‌کند.  به گفته نادی، این میزان برای سازه‌های جدید بتنی با پی بتنی، ۶ سانتی‌متر نشست در طول کل عمر بنا طراحی می‌شود، در حالی که به ازای هر یک متر برداشت آب، دو سانتی‌متر نشست خواهیم داشت.

برای ساختمان‌هایی با مصالح بنایی این عدد ۵/ ۲ سانتی‌متر است.  او می‌گوید: «با تغییر شکل‌های زیادی که وارد می‌کنیم، این نشست در دشت اصفهان به ۵/ ۱۸ سانتی‌متر در سال تغییر کرده است. به این معنا که حداکثر تا ۶ برابر فشار به سازه وارد شده و سازه‌های مصالح بنایی دچار ترک و سازه‌های بتنی و فولادی جدید دچار چرخش می‌شوند.» با این شرایط، ساختمان‌های میراثی در معرض خطر قرار می‌گیرند و ترک می‌خورند. اتفاقی که در مسجد سید میراث دوره قاجاریه و مسجد ارگ دوره صفویه شاهد آن هستیم. ساختمان‌های جدید نیز مانند بیمارستان‌ها و مدارس هم در امان نیستند و ترک می‌خورند و مجبور به تخلیه می‌شوند.

این اتفاقی است که در مورد چند مدرسه در اصفهان افتاده و جمعیت آن مجبور به نقل مکان به مدرسه دیگری شده و حالا مجبورند دو شیفته کار کنند.  عضو کارگروه تخصصی فرونشست اصفهان معتقد است زمانی که به کشاورزی و بخش صنعت اجازه استفاده از آب با قیمت پایین داده شد، آسیب‌ها به زیرساخت‌ها شروع شد. البته این آسیب‌ها مانند موریانه ریز ریز به جان همه سازه‌ها می‌افتد. با اتمام آب، فرونشست تشدید می‌شود و به جان راه‌آهن، جاده‌ها، فرودگاه‌ و راه‌های ارتباطی می‌افتد، دیگر آثار تاریخی که جای خود را دارد. در قصه فرونشست، شهرهای زیادی شاهد این وضعیت بوده‌اند، اما موضوع اصفهان، داستان پرآب چشمی است؛ چرا که بر خلاف خراسان یا تهران، شهر را نیز درگیر کرده است و تا رودخانه شاهد فرونشست هستیم.  فرونشست زمین در قسمت‌های جنوبی شهر به دلیل ضخامت اندک خاک، کمتر از قسمت‌های شمالی است.

مدیریت گم شده برای حل یک معضل ملی

وضعیت با وجود آنکه وخیم است، اما چاره دارد، فقط باید نگاه مدیریتی جامعی وارد میدان شود. کشاورزان نمی‌توانند چشم از زمین‌های‌شان بردارند و آن را لم‌یزرع ببینند، کمی آن‌طرف‌تر اما سازه‌هایی است که حیات ما به آن وابسته است.  نادی می‌گوید: «کشاورز بحث درازمدت را نمی‌بیند و مدیریت کلی منابع آب نقش کلیدی در این میان دارد. به این صورت که با ایجاد اشتغال، علاوه بر حفظ بافت و زمین، مدیریت آب را در دست بگیرد. در منطقه بالادست زاینده‌رود- چهارمحال- کشت باغات طی ۱۳۷۰ تا کنون، از ۴۰ هزار هکتار به ۱۱۶ هزار هکتار رسیده است. با افزایش باغات، ما به ازای آن بیمارستان و سازه‌های تاریخی و شهری را از دست می‌دهیم.» به گفته او، نبود نگاه جامع موجب شده حاکمیت کلی بر آب نباشد و هر استان و منطقه تنها منافع خود را بسنجد. در این شرایط، در نقطه‌ای آب توسعه پیدا می‌کند و در منطقه‌ای دیگر بیمارستان از بین می‌رود.

آب دغدغه هیچ‌کس نیست

واقعیت آن است که آب و محیط‌زیست جزو دغدغه‌های مهم از صدر تا ذیل محسوب نمی‌شود و بیشتر شکل و شمایل تزئینی دارند.  نادی می‌گوید: «بدون توجه به دولت خاصی می‌گویم نه رئیس‌جمهور و نه وزیر نیرو، دغدغه آب را ندارد و این موضوع در تمام دوره‌ها همین‌گونه بوده است.» به گفته او، در شرایطی که نیاز به نگاه کلان در کشور وجود دارد، ناگهان مصوبه حاکمیت منابع آبی به صورت منطقه‌ای مطرح می‌شود که آسیب‌زننده است. در حالی که نیازمند مدیریت کلی و استراتژیک هستیم. نبود چنین نگاهی را می‌توان در صادرات هندوانه دید. در حالی که به ازای هر کیلو هندوانه صادراتی؛ دراصل در حال صادرات ۲۴۰ لیتر آب هستیم، اما پولی که در مقابل دریافت می‌شود، معادل آب صادراتی نیست. اما آب مجانی، سود می‌دهد.  موضوع ارزان بودن آب، تاکیدی است که بسیاری بر آن دارند، اما با افزایش قیمت مشکلی حل خواهد شد؟ چنان که در بحث بنزین نیز شاهد آن بودیم.   عضو کارگروه تخصصی فرونشست اصفهان می‌گوید: «منظور من افزایش قیمت به تنهایی نیست، بلکه باید در کنار آن ساختارها را نیز اصلاح کرد. به این‌گونه که صنایعی که آب‌بر نیست را جایگزین کنیم. البته عملیاتی شدن آن به این سادگی نیست و نیازمند سرمایه‌گذاری و حاکمیت منطقی هستیم، در غیر این صورت دچار فرونشست می‌شویم.»

اصفهان نهایتا ۲۰ سال آب دارد

شهرهای ایران در کنار هم، وضعیت مشابهی دارند و یکی بر دیگری برتری چندانی ندارد. به گفته نادی، با توجه به کاهش منابع آب سطحی، برداشت بی‌محابا از منابع آب زیرزمینی، عدم تغذیه آبخوان توسط جریان زاینده‌رود و کاهش بارندگی، منابع آب سطحی اصفهان ظرف ۱۵ تا ۲۰ سال از دست می‌رود.

شلیک فیلترینگ به مسکن آنلاین

دنياي اقتصاد : شلیک فیلترینگ به بازار مسکن آنلاین، طی یک ماه گذشته، رکود مراجعات و معاملات ملکی در این بازار را تشدید کرد. بررسی‌‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد، در یک ماه گذشته وقوع سه رویداد در فضای مجازی و اینترنتی معاملات ملکی، منجر به سکته سه مرحله خرید و فروش اینترنتی مسکن شده است. بازاریابی برای فروش از سوی مالکان و واسطه‌ها، جست‌وجوی خرید و مراحل اداری، ثبتی، مالیاتی و سایر استعلامات ملکی، در نتیجه سه رویداد رخ داده در فضای مجازی در یک ماه گذشته با اختلال مواجه شده است.
شلیک فیلترینگ به مسکن آنلاین

این سه رویداد شامل قطعی اینترنت در برخی از روزها و ساعت‌‌ها، فیلترینگ برخی از سایت‌‌ها و پلتفرم‌‌های پیام‌رسان و کاهش شدید سرعت اینترنت در برخی از ساعت‌‌ها و روزها طی یک ماه گذشته است. برآیند این سه رویداد در فضای مجازی باعث شده است طی حدود ۳۰ روز گذشته، چند پیامد محسوس در این بخش رصد شود.

واسطه‌های بازار معاملات مسکن شهر تهران در حالی از اثر شلیک فیلترینگ به بازار مسکن در یک ماه گذشته خبر می‌دهند که به تعبیر آنها این سه رویداد، شامل فیلترینگ کامل برخی پیام‌‌رسان‌‌های پرکاربرد، کاهش محسوس سرعت اینترنت و قطعی آن در برخی از روزها و ساعت‌‌ها، عملا بازار مجازی بازاریابی، جست‌وجو و فروش ملکی را از کار انداخته است. این در حالی است که برآوردهای صورت گرفته نشان‌دهنده کاهش ۳۰ درصدی حجم عرضه فایل به بازار آنلاین مسکن، در یک ماه گذشته نسبت به ماه قبل از آن است.

روایت واسطه‌ها از اختلال مجازی

واسطه‌های معاملات مسکن شهر تهران در حالی از بروز اختلال گسترده در فرآیندهای مجازی بازار معاملات مسکن در یک ماه اخیر خبر می‌دهند که روایت آنها نشان می‌دهد، هم‌‌اکنون هر سه بخش مجازی معاملات ملکی با مشکلات بسیاری مواجه شده است. این مشکلات در نتیجه بروز قطعی، فیلترینگ یا محدودیت دسترسی به پلتفرم‌‌ها، پیام‌‌رسان‌‌ها و سایت‌‌های مجازی مورد استفاده در معاملات مسکن در یک ماه اخیر، منجر به تشدید رکود مراجعات متقاضیان و همچنین معاملات ملکی طی حدود ۳۰ روز گذشته تاکنون شده است. به‌طوری که به تعبیر واسطه‌ها، اختلال‌‌های اینترنتی ایجاد شده در یک ماه گذشته، عملا بازار مجازی و آنلاین مسکن را از کار انداخته است. این اختلال و از کار‌افتادگی هم تنها مختص بازاریابی ملکی نیست بلکه شامل جست‌وجوی متقاضیان در بازار تا انجام مراحل نهایی معاملات خرید مسکن شامل امور اداری مرتبط با دریافت انواع استعلام‌‌ها و فرآیندهای ثبتی می‌شود.

واسطه‌های بازار معاملات مسکن در شرایطی از وابستگی شدید فعالیت خود به فضای مجازی، پلتفرم‌‌های آنلاین بازاریابی و پیام‌‌رسان‌‌های موبایلی خبر می‌دهند که بنا بر اعلام آنها در یک ماه گذشته در نتیجه فیلترینگ این پیام‌‌رسان‌‌ها و قطعی‌‌ها و اختلال‌‌های اینترنت، عملا فرآیندهای بازاریابی و فروش آنها با مشکل مواجه شده است.

به گفته آنها سه مرحله مهم معاملات ملکی که از دهه ۹۰ به میزان قابل توجهی به فضای مجازی وابسته بود هم‌‌اکنون دچار سکته شده است و نوعی بازگشت به دهه ۸۰ و قبل از آن در حوزه معاملات مسکن پدید آمده است. این بازگشت به عقب به‌ویژه در دوره فعلی که بازار معاملات مسکن در رکود به سر می‌‌برد، تبعات منفی قابل توجهی برای بازار مسکن به همراه دارد.

انسداد مسیر رایج جست‌وجوی ملکی

بنا بر اعلام واسطه‌های بازار معاملات املاک که ضلع سوم معاملات ملکی بعد از خریدار و فروشنده مسکن را تشکیل می‌دهند، در یک ماه گذشته، فرآیند جست‌وجوی آنلاین  متقاضیان در بازار ملک به میزان چشمگیر کاهش یافته و دچار اختلال شده است. به گفته آنها، به دنبال کاهش شدید سرعت اینترنت و قطعی‌‌های مکرر، محدودیت‌‌های دسترسی متقاضیان مسکن به فایل‌‌های اینترنتی فروش مسکن، منجر به کاهش حجم تماس‌‌ها و مراجعات و در واقع افت شدید تقاضای خرید مسکن در یک ماه گذشته شده است. بنا بر اعلام آنها، از زمانی که پلتفرم‌‌های مجازی بازاریابی ملکی در بازار مسکن فعال شدند، به دلیل سهولت دسترسی متقاضیان به فایل‌‌های ملکی، فرآیند جست‌وجو برای خرید مسکن آسان‌‌تر شده بود. در شرایطی که قبل از فعال شدن این پلتفرم‌‌ها و راه‌‌اندازی بازارهای آنلاین مسکن، متقاضیان ناچار بودند به شکل سنتی و با صرف وقت و هزینه قابل توجه به بنگاه‌های ملکی مراجعه کرده و به شکل سنتی از واحدها بازدید کنند.

این در حالی است که با راه‌‌اندازی و رواج این روش مجازی ملکی، متقاضیان در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن و در هر زمان دلخواه از طریق اینترنت به انبوهی از فایل‌‌های ملکی دسترسی پیدا کردند که می‌توانستند از میان آنها، متناسب با سلیقه، میزان بودجه و سایر پارامترها واحد مورد نظر را بیابند. از آنجا که این پلتفرم‌‌ها امکان آپلود و دانلود تصاویر برای فروشنده‌ها و خریداران مسکن را فراهم می‌کند، متقاضی بدون آنکه نیازی به بازدید حضوری داشته باشد با مشاهده تصاویر به مناسب بودن یا نبودن واحد معرفی شده برای ادامه فرآیند جست‌وجو یا توقف آن، پی برده و به جست وجوی خود در بازار برای یک خرید بهینه، جهت می‌دهد.

اما طی یک ماه گذشته کاهش قابل توجه سرعت اینترنت و حتی قطعی آن در برخی از روزها و ساعت‌‌ها، این فرآیند مجازی جست‌وجوی ملکی را با اختلال و بعضا توقف مواجه کرده است. متقاضیانی که پیش از این به دلیل محدودیت در زمان برای بازدید حضوری واحدها، بعد از رصد پلتفرم‌‌های مجازی یا مشاهده تصاویر ملک در پیام‌‌رسان‌‌های پرکاربرد مانند واتس‌اپ، فایل مورد نظر خود برای بازدید و ادامه فرآیند خرید را از میان انبوه فایل‌‌های معرفی شده در فضای مجازی انتخاب می‌کردند هم‌‌اکنون باید به صورت سنتی به بازار مراجعه کرده و مانند سال‌های دهه‌‌ ۸۰ و قبل از آن اقدام به انجام معاملات ملکی کنند. همین موضوع تقاضا برای بازدید و خرید واحدهای مسکونی معرفی شده به بازار ملک در یک ماه گذشته را کاهش داده است.

اثر فیلترینگ روی عرضه

عرضه‌‌کننده‌ها شامل فروشنده‌ها و واسطه‌های بازار مسکن نیز از شلیک فیلترینگ به بازار مجازی مسکن متضرر شده و گلایه‌‌مند هستند. برآوردهای صورت گرفته نشان می‌دهد حجم عرضه فایل به پلتفرم‌‌های مجازی و بازارهای آنلاین ملکی تا حدود ۳۰ درصد در یک ماه گذشته نسبت به ماه قبل از آن کاهش یافته است. علت اصلی این موضوع نیز بروز اختلال در کارکرد فضای مجازی بازاریابی ملکی در نتیجه فیلترینگ پیام‌‌رسان‌‌های پرکاربرد و همچنین کاهش شدید سرعت اینترنت و قطعی‌‌های مکرر در برخی از روزها و ساعت‌‌هاست. واسطه‌های معاملات ملکی شهر تهران به «دنیای اقتصاد» اعلام کردند: در یک ماه گذشته، حجم زیادی از فرآیندهای بازاریابی مجازی ملکی متوقف شده است. آنها می‌گویند: فرآیندهای مربوط به بازاریابی مجازی ملکی شامل مراحل مختلفی است که از ارسال عکس و مشخصات فایل‌‌های ملکی در پیام‌رسان‌‌های پرکاربردی مانند واتس‌اپ شروع شده، در فرآیندهای مربوط به آپلود و دانلود عکس‌ها و مشخصات فایل‌‌های فروش روی پلتفرم‌‌های مجازی مشاهده می‌شود و تمام فعالیت‌‌های مربوط به معاملات و استعلامات و امور ثبتی ملکی نیز به آن وابسته است.

واسطه‌ها می‌گویند در یک ماه گذشته در نتیجه فیلترینگ کامل این پیام‌‌رسان‌‌های پرکاربرد مانند واتس‌اپ و اینستاگرام، عملا امکان ارسال و دریافت فایل‌‌ها و تصاویر املاک فروشی از دست رفته است. در حالی که بخش عمده‌‌ای از فعالیت‌‌های واسطه‌‌گری و فروش ملکی در سال‌های اخیر از این مسیر انجام شده و حال فیلترینگ، این کانال پرکاربرد را مسدود کرده است. در واقع می‌توان گفت فرآیندهای بازاریابی ملکی به دهه ۸۰ و ماقبل آن برگشته است و هیچ گونه علائم حیاتی و موثری از نسل بازاریابی مجازی و الکترونیکی ملکی در حال حاضر و از یک ماه قبل در دسترس قرار ندارد.

شارژ رکود مسکن

در شرایطی که بروز اختلال در فرآیند مجازی معاملات ملکی، از جست وجو و عرضه فایل گرفته تا فرآیندهای اداری مربوط به آن در نتیجه محدودیت‌‌های اینترنتی، دشواری‌‌های زیادی برای طیف فعال و متقاضی این بازار ایجاد کرده است، واسطه‌های معاملات ملکی در شهر تهران از افزایش عمق رکود در این بازار تحت تاثیر این رویداد خبر می‌دهند. تحقیقات میدانی «دنیای اقتصاد» و روایت واسطه‌های ملکی شهر تهران نشان می‌دهد، فیلترینگ پیام‌‌رسان‌‌ها و همچنین محدودیت‌‌های اینترنتی در یک ماه گذشته، عمق رکود معاملات مسکن در پایتخت را افزایش داده است. چرا که ساده‌‌ترین و راحت‌‌ترین و در عین حال سریع‌ترین و ارزان‌‌ترین مسیر دسترسی متقاضیان مسکن به فایل‌‌های انبوه عرضه شده به بازار ملک را عملا مسدود کرده است.

در واقع می‌توان گفت فیلترینگ و محدودیت‌‌های اخیر اینترنتی در حکم شارژر رکود مسکن عمل کرده و عمق و دامنه رکود ملکی را افزایش داده است. این موضوع یکی از پرهزینه‌‌ترین و منفی‌‌ترین تبعات فیلترینگ برای بازار مسکن است. چرا که در سال‌های گذشته تاکنون به‌ویژه مقطع زمانی حاضر که بازار مسکن در شرایط خاص رکودی قرار دارد، استفاده از فضای مجازی، نقشی مهم، موثر و حیاتی در معاملات مسکن و جلوگیری از توقف کامل آن، ایفا کرده است. در واقع مهم‌ترین اثر فیلترینگ بر بازار مسکن می‌تواند خود را در شکل افزایش عمق رکود در این بازار نشان دهد. ضمن آنکه این رویداد می‌تواند پیامدهای منفی روی نحوه قیمت‌‌گذاری در این بازار به دنبال داشته باشد.

تبعات ثانویه تعطیلی بازار آنلاین

بررسی‌‌های «دنیای اقتصاد» درباره تبعات فیلترینگ برای بازار مجازی مسکن نشان می‌دهد، علاوه بر افزایش عمق رکود در مراجعات و معاملات ملکی، کاهش حجم عرضه فایل به بازار مسکن و دشواری متقاضیان به جهت نیاز به مراجعه حضوری به بازار سنتی معاملات ملک، محدودیت‌‌های اینترنتی می‌تواند بر نحوه قیمت‌‌گذاری و سطح قیمت‌‌ فایل‌‌ها نیز اثر منفی داشته باشد.

یکی از مهم‌ترین کاربردها و مزایای فعالیت پلتفرم‌‌های مجازی ملکی، ایجاد فضای رقابتی بین فروشنده‌ها و ایجاد مانع در مسیر اعلام قیمت‌‌های پرت و غیرواقعی به دلیل انتشار در فضای مجازی و وجود امکان مقایسه سطح قیمت‌‌ها برای خریداران با انبوه فایل‌‌های مشابه عرضه شده در این فضا است. در واقع، از آنجا که فضای مجازی و پلتفرم‌‌های ملکی امکان مشاهده مشخصات و قیمت انبوه فایل‌‌های عرضه شده برای فروش به بازار مسکن را برای متقاضیان در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن فراهم می‌کند، مانعی طبیعی در مسیر اعلام قیمت‌‌های پرت و غیرواقعی برای فروشنده‌های مصمم ایجاد می‌شود.

در نبود این پلتفرم‌‌ها و ایجاد محدودیت‌‌های مجازی، عملا این امکان از بین می‌‌رود. این موضوع می‌تواند بر سطح قیمت‌‌ها اثر منفی و بالابرنده داشته باشد و خطر اعلام قیمت‌‌های غیرواقعی و فیک را در بازار سنتی افزایش دهد. فعالیت‌‌های مجازی ملکی در شرایطی طی یک ماه اخیر با وقفه و محدودیت و در برخی موارد تعطیلی همراه شده است که پیش‌‌تر، برخی از استارت‌آپ‌‌ها و پلتفرم‌‌های ملکی با اقدام به خودتحریمی، از اعلام داده‌ها و اطلاعات ارزشمند درباره رفتار معامله‌‌گران ملکی خودداری کرده بودند.

برخی از آنها در حالی که پیش‌تر، اطلاعات و آمارهای ارزشمند برای رصد بازار مسکن و تحلیل وضعیت ملکی، از رفتار معامله‌‌گران شامل حجم و تغییرات عرضه فایل قیمت‌های پیشنهادی و… را اعلام و منتشر می‌کردند، از چند ماه قبل این اعلام و انتشار را متوقف کردند.

«دنیای اقتصاد» در گزارشی که در تاریخ ۲۲ مرداد امسال با عنوان «خودکشی استارت‌آپ‌‌های ملکی؟»، در همین صفحه منتشر کرد، با انتقاد از عدم توسعه این پلتفرم‌‌ها متناسب با نیازهای روز بازار مسکن، از توقف انتشار آمارهای مربوط به رفتار معامله‌‌گران ملکی خبر داد. در این گزارش تاکید شد: «داده‌ها و اطلاعاتی که این سامانه‌ها به لحاظ تغییرات قیمت و حجم فایل‌‌‌‌های ملکی در اختیار دارند، منبع اطلاعاتی قوی و موثقی برای رصد تغییر و تحولات بازار و رفتارهای فعالان این بازار به‌‌ویژه خریداران و فروشنده‌های مسکن است. اگرچه این سامانه‌ها وظیفه‌‌‌‌ای از بابت ارائه این آمار و اطلاعات ندارند، اما در مسیر توسعه خود می‌توانند از این آمارها به عنوان راهنمای بازار مسکن استفاده کنند. سانسور این آمارها و عدم اطلاع‌‌رسانی آنها بزرگ‌ترین ضعف عملکردی این پلتفرم‌‌‌‌های مجازی است.» به گزارش «دنیای اقتصاد»، برآوردها نشان می‌دهد نه تنها حجم عرضه فایل به استارت‌آپ‌‌های پرکاربرد بازاریابی ملکی در یک ماه گذشته حول و حوش ۳۰ درصد کمتر شده که میزان بازدید از بازار مجازی ملکی نیز در این مدت با افت ۱۰ درصدی نسبت به ماه قبل از آن روبه‌رو شده است.

اولین تصویر تورم ملکی۱۴۰۲

دنیای‌اقتصاد – نجمه رجب : بسازوبفروش‌ها برای سرمایه‌گذاری جدید ساختمانی، علاوه بر مانع قبلی مربوط به «روند رشد هزینه ساخت و تولید مسکن»، با دو مساله دیگر نیز روبه‌رو شده‌اند؛ سرنوشت مذاکرات و فرجام نرخ دلار. نظرسنجی از سازنده‌های فعال و نیمه‌فعال در بازار ساخت‌و‌ساز مناطق مختلف تهران نشان می‌دهد، با وجود افزایش دست‌کم ۴۰درصدی قیمت تمام‌شده مسکن نسبت به سال گذشته، «امکان فروش تازه‌سازها به قیمت متناسب با هزینه‌ها»، سلب یا سخت شده است.در این نظرسنجی، علاوه بر شناسایی سطح کنونی قیمت کلنگی‌ها، برآورد سازنده‌ها از تورم مسکن سال آینده مشخص شد.
اولین تصویر تورم ملکی1402

تازه‌‌‌ترین بررسی از تحولات بازار زمین در پایتخت حکایت از افزایش محسوس تقاضای خرید املاک کلنگی ظرف چند هفته اخیر دارد. نبض بازار زمین این روزها در حالی تندتر شده که سازنده‌‌‌ها متقاضی اول خرید این املاک نیستند، بلکه بر تعداد متقاضیان سرمایه‌گذاری در این بخش از بازار مسکن افزوده شده است. پیش‌تر عمده تقاضای سرمایه‌‌‌ای در بازار مسکن خرید آپارتمان را ترجیح می‌‌‌داد اما در هفته‌‌‌های اخیر تقاضای خرید املاک کلنگی از سوی صاحبان سرمایه‌‌‌های متوسط و نیز ابرسرمایه‌گذاران افزایش پیدا کرده است. «دنیای‌اقتصاد»ضمن پاسخ به پنچ پرسش‌کلیدی درباره حال و هوای بازار زمین، جزئیاتی از اولین گمانه پیرامون تورم مسکن در سال آینده از نگاه سرمایه‌گذاران ساختمانی را تشریح کرده است .

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، آخرین گزارش رسمی از تورم زمین در پایتخت مربوط به زمستان ۱۴۰۰ است که میانگین قیمت زمین در شهر تهران طی این فصل از مرز ۵۲‌میلیون تومان عبور کرد. بر اساس این گزارش در سه‌ماه پایانی پارسال زمین در تهران به طور میانگین ۱۷‌درصد گران‌‌‌تر از فصل مشابه سال ۱۳۹۹ معامله شد. روند تغییرات فصلی تورم زمین در سال گذشته نیز حکایت از کند شدن سرعت رشد قیمت در این بخش از بازار تا پایان سال گذشته به طور پیوسته دارد؛ موضوعی که همچنان در بازار املاک کلنگی پایتخت وجود دارد. همچنین بر اساس این گزارش رسمی نسبت بین قیمت زمین به مسکن از ۵/ ۱ واحد فراتر رفته است.

اما بررسی «دنیای‌اقتصاد» از تغییرات قیمت زمین در شروع نیم‌‌‌سال دوم ۱۴۰۱ در محله‌‌‌های مختلف شهر تهران مبتنی بر فایل‌‌‌های عرضه شده برای فروش در بازار حکایت از آن دارد که زمین در شروع پاییز امسال به طور میانگین ۴۰‌درصد نسبت به همین ایام در سال گذشته افزایش قیمت دارد. این تورم ۴۰‌درصدی مربوط به قیمت زمین در بخش‌‌‌هایی از بازار مسکن تهران است که مقاصد اصلی سرمایه‌گذاری ساختمانی به شمار می‌‌‌آیند. البته ارقام کمتر و بیشتر از این مقدار نیز در مناطق مختلف وجود دارد اما میانگین فعلی تورم زمین در عمده مناطق نسبتا پرتقاضا در بازار زمین ۴۰‌درصد برآورد می‌شود. به این ترتیب پاسخ اولین و اصلی‌‌‌ترین پرسش پیرامون تحولات بازار زمین در پایتخت یعنی حدود تورم در این بخش از بازار روشن شد.

گفت‌‌‌وگو با سرمایه‌گذاران ساختمانی حرفه‌‌‌ای در پایتخت جوانب دیگری از وضعیت کنونی بازار زمین را نیز روشن می‌کند و به پرسش‌‌‌های کلیدی در این بازار پاسخ می‌دهد. یکی دیگر از پرسش‌‌‌های اصلی که این تحقیق به آن پاسخ می‌دهد، تغییرات هزینه ساخت است. این پرسش با توجه به تاثیر مستقیم آن بر قیمت فروش مسکن نه تنها برای سازنده‌‌‌ها، بلکه برای شهروندانی که قصد مشارکت یا چشم‌‌‌اندازی از سرمایه‌گذاری آتی در حوزه تخریب و نوسازی املاک کلنگی را دارند، اهمیت دارد. هزینه ساخت هر مترمربع آپارتمان مسکونی (منهای قیمت زمین) که اواخر پارسال به ۱۰‌میلیون تومان رسیده بود و در نیمه تابستان تا ۱۴‌میلیون تومان نیز افزایش پیدا کرد، در نیمسال دوم ۱۴۰۱ در مناطق متوسط به بالای تهران حدود ۲۰‌میلیون تومان برآورد می‌شود. البته سرمایه‌گذاران ساختمانی عنوان می‌کنند که ساخت‌وساز با هزینه کمتر از این مقدار نیز در مناطق متوسط به پایین تهران میسر است، اما حتی این قبیل ساخت‌وسازها نیز از حول و حوش مترمربعی ۱۵‌میلیون تومان کمتر تمام نمی‌شود.

ایست برجامی ساخت‌وساز

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، پرسش سوم پیرامون وضعیت بازار زمین در پایتخت که سرمایه‌گذاران ساختمانی به آن پاسخ داده‌‌‌اند، میزان فعالیت آنها در بازار کنونی است. بازار ساخت‌وساز امسال را فوق‌‌‌العاده کم‌‌‌رمق آغاز کرد. البته ظرف یکی دو ماه گذشته ظاهرا تقاضای موثر ساخت‌وساز در مناطق مختلف شهر تهران افزایش جزئی داشته است. با این حال سازنده‌‌‌ها در برابر این پرسش که آیا قصد ساخت‌وساز جدید دارند یا نه، این طور عنوان می‌کنند که شروع پروژه جدید ساختمانی مشروط به امکان فروش واحدهای قبلی است.

صرف‌‌‌نظر از سازنده‌‌‌هایی که به طور کلی از بازار ساخت‌وساز خارج شده‌‌‌اند و تمایلی به فعالیت نشان نمی‌‌‌دهند، گروهی نیز در باتلاق رکود گیر افتاده‌‌‌اند. آنها عنوان می‌کنند تمایل دارند به فعالیت حرفه‌‌‌ای خود ادامه دهند اما این موضوع را منوط به موفقیت در فروش واحدهای تکمیل شده با حاشیه سود مدنظر خود می‌‌‌دانند. آنها انتظار دارند عایدی ساخت‌وسازهای قبلی آنها حداقل ۳۵‌درصد باشد و این در حالی است که قیمت‌های پیشنهادی فروش واحدهای تکمیل شده با لحاظ این حاشیه سود، با کمترین اقبال از سوی متقاضیان خرید روبه‌رو می‌شود؛ موضوعی که به شکل «کف‌‌‌نشینی جدید سهم نوسازها از معاملات ماهانه مسکن» در شهریور ماه خود را نشان داد. سهم آپارتمان‌‌‌های نوساز تا پنج سال ساخت از کل معاملات مسکن شهریور ماه به حداقل تاریخی خود یعنی ۴/ ۲۸‌درصد رسید و این در حالی است که این سهم پیش از دوره اخیر جهش مسکن بیش از ۵۰‌درصد بوده است؛ ضمن اینکه اگر سهم آپارتما‌‌‌ن‌های کلیدنخورده و دست اول که سازنده‌‌‌ها فروخته‌‌‌اند، از آپارتمان‌‌‌های دو تا پنج سال ساخت تفکیک و محاسبه شود، سهم نوسازها از معاملات به مقادیر بسیار پایین‌‌‌تر از حدود ۲۸‌درصد سقوط می‌کند.

اما علاوه بر تقابل قیمتی بین قیمت پیشنهادی فروش که سازنده‌‌‌ها اعلام می‌کنند با سطح قیمتی که در بازار برای واحدهای نوساز هر منطقه پذیرفته می‌شود، مساله ابهام درباره آینده برجام و تاثیر آن بر سطح قیمت فروش واحدهای نوساز در سال آینده نیز در کاهش رغبت به فعالیت سرمایه‌گذاران ساختمانی اثرگذار است. در واقع سازنده‌‌‌ها نگران هستند در صورتی که برجام احیا شود، قیمت مسکن تحت‌تاثیر افت نرخ ارز با کاهش اسمی روبه‌رو شود یا دست‌‌‌کم در سطح فعلی درجا بزند و آنها نتوانند با حداقل حاشیه سود مطلوب خود، واحدهای تکمیل شده یا در آستانه تکمیل پروژه‌‌‌ جدید خود در سال ۱۴۰۲ را بفروشند. در واقع آنها نگران هستند تحولات قیمتی در بازار مسکن به شکلی پیش برود که آنها از حاشیه سود حداقل ۳۰ تا ۳۵‌درصدی فعلی هم در وقت فروش محروم شوند. با این وصف گروهی از سازنده‌‌‌ها ترجیح می‌دهند تا پیش از روشن شدن وضعیت ریسک متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها از شروع پروژه جدید خودداری کنند.

چهارمین پرسش پیرامون بازار زمین ناظر بر وضعیت عرضه و تقاضا در این بخش از بازار نقل و انتقالات ملکی پایتخت است که پاسخ به آن حاصل تحقیق میدانی و گفت‌‌‌وگو با فعالان بازار مسکن از قبیل سازنده‌‌‌ها و واسطه‌‌‌هاست. این روزها عرضه زمین در بازار کلنگی چندان زیاد نبوده و اصلی‌‌‌ترین علت آن خریدهای سرمایه‌‌‌ای قبلی در این بازار است. در واقع گروهی از خریداران زمین طی یکی دو سال اخیر از جنس سرمایه‌گذار بوده و از ابتدا قصدی برای ساخت‌وساز حداقل در بازه زمانی یکی دو سال پس از معامله نداشته‌‌‌اند. حضور سرمایه‌گذاران بلندمدت در بازار زمین به‌ویژه از ابتدای ۱۴۰۰ تاکنون سبب شده تعداد زیادی از واحدهای کلنگی عملا به یخچال ملکی سرمایه‌گذاران منتقل شوند و آنها نیز از عرضه این ابنیه به بازار خودداری می‌کنند.

ویژگی برجسته سمت تقاضا در بازار زمین نیز این است که دست‌‌‌کم در سال‌جاری برخلاف روال معمول گروه اصلی خریداران املاک کلنگی، سازنده‌‌‌ها نیستند؛ بلکه متقاضیان سرمایه‌گذاری ملکی هستند. در واقع نکته قابل تامل درباره جنس تقاضای خرید زمین در این مناطق این است که نه تنها سرمایه‌گذاران پرشمارتر از سازنده‌‌‌ها هستند، بلکه برخی سازنده‌‌‌ها با اعمال تغییر ماهیت در فعالیت خود، به بازار خرید و فروش کلنگی روی آورده‌‌‌اند. به عبارت دیگر جنس سرمایه‌گذاران در بازار زمین مناطق متوسط در مقایسه با سال‌های گذشته «خاص» به شمار می‌‌‌آید؛ کما اینکه علاوه بر تغییر ماهیت سازنده‌‌‌ها، برخی از مالکان خانه‌‌‌های کلنگی که پس از فروش، قصد خرید آپارتمان داشتند، از این موضوع انصراف داده، اجاره‌‌‌نشین شده و با نقدینگی خود وارد بازار معامله زمین شده‌‌‌اند. در مجموع اغلب سرمایه‌گذاران حاضر در بازار زمین این روزها، حرفه‌‌‌ای محسوب نمی‌‌‌شوند؛ بلکه تحولات جاری کشور سبب شده آنها امن‌‌‌ترین بازار برای سرمایه‌گذاری را بازار زمین و مسکن تشخیص دهند.

همچنین شمالی‌‌‌ترین و به اصطلاح لوکس‌‌‌ترین منطقه تهران نیز به مقصد اصلی ابرسرمایه‌گذاران تبدیل شده است. متقاضیان خرید زمین در منطقه یک هم از جنس سرمایه‌گذاران و هم از جنس سازنده‌‌‌ها هستند؛ با این حال در ماه‌‌‌های اخیر حجم تقاضای سرمایه‌‌‌ای به مراتب بیشتر از تقاضای سازنده‌‌‌ها بوده است. تحقیق از فعالان بازار مسکن نشان می‌دهد بازار زمین در شمیران مقصد پول‌‌‌های هنگفتی شده که با توجه به ضوابط مالیاتی نمی‌تواند روانه بازار پول، سهام، سکه یا حتی خودرو شود و به همین خاطر صرف خرید زمین می‌شود. از نگاه سرمایه‌گذاران منطقه یک، زمین بهترین سرمایه‌گذاری در حال حاضر با توجه به ابهامات موجود پیرامون چشم‌‌‌انداز تحولات سیاسی و اقتصادی در کشور است.

بخشی از این نقدینگی هنگفت نیز حاصل فروش ارز در هفته‌‌‌های اخیر با توجه به بازدهی بالای دلار در این ایام بوده است و سرمایه‌گذاران ارزی روانه بازار زمین شده‌‌‌اند. با این وصف بازار زمین در شمال تهران از رکود عمیق و سنگین خارج شده و این در حالی است که سال گذشته و نیز از ابتدای امسال تا ایام محرم بعضا حتی هر سه ماه یک‌بار، بیش از یک فقره معامله کلنگی در دفاتر املاک ثبت نمی‌‌‌شد.

برآورد سازنده‌‌‌ها از آینده قیمت مسکن

سرمایه‌گذاران ساختمانی در نهایت برآوردی از آینده قیمت‌ها در بازار زمین و مسکن ارائه می‌کنند که منعکس‌‌‌کننده اولین گمانه جدی از ناحیه فعالان بازار مسکن درباره میزان تورم در بازار مسکن ۱۴۰۲ است. گروهی از سازنده‌‌‌ها که در حال حاضر مشغول ساخت‌وساز هستند و پروژه مسکونی آنها در سال آینده آماده عرضه می‌شود، قیمت‌هایی را که برای فروش پس از تکمیل واحدها پیش‌بینی کرده‌‌‌اند با «دنیای‌اقتصاد» در میان گذاشته‌‌‌اند که نشان می‌دهد در سال آینده حول و حوش ۱۴‌درصد افزایش قیمت نسبت به سطح کنونی قیمت واحدهای نوساز حال حاضر است.

با این وصف احتمالا سال آینده وضعیتی بین آنچه در سال پساجهش (۱۴۰۰) و سال‌جاری رخ داد، ‌‌‌ محقق می‌شود یا دست‌‌‌کم انتظار فعالان ساختمانی این است که ۱۴۰۲ وضعیتی میانه داشته باشد. بازدهی مسکن در سال ۱۴۰۰ حدود ۱۰‌درصد و میانگین تورم ماهانه مسکن در پایتخت طی آن سال نزدیک یک‌درصد بود. اما امسال تحت‌تاثیر متغیرهای مختلف اثرگذار بر انتظارات تورمی و نیز افزایش تقاضای سرمایه‌‌‌ای در بازار مسکن، میزان تورم ملکی به مراتب بیشتر بود. تورم نقطه‌‌‌ای زمین در مناطق پرمعامله تهران بر اساس برآوردهای غیررسمی بین ۳۰ تا ۳۵‌درصد است و تورم مسکن نیز در ۱۴۰۱ بر اساس وضعیت فعلی متغیرهای موثر بر این بازار، همین حدود برآورد می‌شود. بر این اساس برآورد سازنده‌‌‌ها از تورم مسکن ۱۴۰۲ رقمی بین تورم ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ خواهد بود. حتی برخی از سازنده‌‌‌ها در اینکه بتوانند واحدهای نوساز خود را سال آینده با رشد ۱۴‌درصدی قیمت نسبت به قیمت مهرماه امسال بفروشند، تشکیک می‌کنند؛ موضوعی که به نوعی نشان‌‌‌دهنده خوش‌بینی نسبی حاکم بر فعالان بازار درباره آتیه مسکن در ۱۴۰۲ است. این گمانه قیمتی نشان می‌دهد سرعت رشد تورم مسکن در پایتخت طی سال آینده پایین پیش‌بینی می‌شود و هنوز امید به کاهش موثر و پایدار انتظارات تورمی در بازار مسکن به واسطه احیای برجام وجود دارد.

چشم‌‌‌انداز آتی تحولات بازار زمین از نگاه فعالان بازار مسکن در ۶ ماه پیش رو نیز، رشد قیمت با سرعت کند است؛ مگر اینکه شهرداری تهران تصمیمات تازه‌‌‌ای با هدف تسهیلگری ساخت‌وساز اتخاذ کند. ظاهرا فعلا تنها «افزایش تراکم» است که می‌تواند قیمت زمین را تا حد زیادی تحت‌تاثیر قرار دهد.

ویژگی زمین مرغوب در تهران

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، سرمایه‌گذاران ساختمانی در تهران ساخت‌وساز زیر پنج طبقه را فاقد صرفه توصیف می‌کنند و فقط در شرایط خاص به چنین پروژه‌‌‌هایی ورود می‌کنند. با این وصف زمین مرغوب از نگاه سازنده‌‌‌ها در مناطق مختلف تهران به قواره‌‌‌هایی اطلاق می‌شود که مساحت و عرضه گذر آنها برای اخذ مجوز ساخت آپارتمان پنج طبقه یا بیشتر کفایت کند. به عنوان مثال در منطقه چهار که یکی از مناطق مصرفی اصلی در بازار مسکن به شمار می‌‌‌آید، ساختمان چهار طبقه در زمین‌‌‌هایی با مساحت زیر ۲۵۰ مترمربع ساخته می‌شود. در حالی که اگر قواره زمین ۲۵۰ مترمربع به بالا و عرض گذر حداقل ۱۰ متر باشد، صدور مجوز پنج طبقه در آن میسر است. به این ترتیب این قواعد ساخت و پهنه‌‌‌بندی‌‌‌های شهرداری است که تعیین‌کننده میزان مرغوبیت زمین‌‌‌های واقع در مناطق مختلف شهر است.

این موضوع حتی در فرمول مشارکت نیز نقش تعیین‌‌‌کننده دارد. به عنوان مثال فرمول مشارکت رایج در ساخت‌وسازهایی که در زمین مرغوب صورت می‌گیرد، ۶۰-۴۰ به نفع مالک است؛ به این معنا که ۶۰‌درصد بنا متعلق به مالک و ۴۰‌درصد متعلق به سازنده است؛ ضمن اینکه اگر مرغوبیت زمین و موقعیت قرارگیری آن ممتاز باشد، مبلغی نیز به عنوان «بلاعوض» از سوی سازنده به مالک پرداخت می‌شود. این رقم در هر منطقه متفاوت است اما کف مقدار آن اغلب از یک‌میلیارد تومان بیشتر است. در عین حال در زمین‌‌‌هایی که به واسطه عرض کم معبر یا کوچک بودن قواره زمین امکان ساخت چهار طبقه بیشتر وجود ندارد، این فرمول به ۵۰-۵۰ تغییر می‌کند و بلاعوض نیز پرداخت نمی‌شود.

بررسی نسبت قیمت زمین به مسکن در مناطق مختلف تهران نیز حکایت از افزایش این نسبت نسبت به سال گذشته دارد. در حالی که بر اساس آخرین آمار رسمی مربوط به سال ۱۴۰۰ نسبت قیمت زمین به مسکن در پایتخت ۵۶/ ۱ بوده است، این نسبت در حال حاضر در اغلب مناطق متوسط تهران به ۶/ ۱ تا ۷/ ۱ رسیده و در محله‌‌‌های مرغوب شمال شهر بعضا به ۲ نیز می‌‌‌رسد. در واقع در برخی از مناطق تهران میانگین قیمت زمین در حال حاضر به نزدیک دوبرابر میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان نوساز می‌‌‌رسد.

بازار زمین در جنوب تهران

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، مختصات بازار زمین در مناطق جنوبی تهران که به واسطه وجود بافت‌‌‌های فرسوده، امکان ساخت‌وساز بیشتری برای سازنده‌‌‌ها فراهم می‌کند قدری متفاوت است. در این مناطق اتفاقا تقاضا از ناحیه سازنده‌‌‌ها غالب است و سرمایه‌گذاران کمتر برای خرید زمین به این مناطق رجوع می‌کنند. از طرفی رشد قیمت زمین نسبت به اواسط سال گذشته در مناطق جنوبی تهران تا ۵۰‌درصد برآورد می‌شود که گفته می‌شود ناشی از ازدیاد تقاضای موثر خرید زمین در این مناطق است. تحقیق میدانی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد معاملات زمین در این مناطق پس از پایان محرم و صفر رونق نسبی پیدا کرده و فشرده شده است و همزمان تحت‌تاثیر افزایش تقاضای خرید، قیمت در این هفته‌‌‌ها نیز با سرعت بیشتری نسبت به ماه‌‌‌های ابتدایی امسال افزایش یافته است.

وام ملکی یا رانت بانکی؟

دنیای‌اقتصاد- هاجر شادمانی : گروهی از بانک‌ها از باجه ویژه، نوعی تسهیلات با اسم‌رمز «وام تعمیرات» پرداخت می‌کنند. دو شرط لحاظ‌شده برای این وام، مخاطبان (متقاضیان) را صرفا از جنس افراد دارا تعریف کرده است. ظاهر تسهیلات، وام خرید مسکن است؛ اما این وام ملکی به‌گونه‌ای است که عمده دریافت‌کنندگان، برای سرمایه‌گذاری در مسیر ملک‌اندوزی یا سایر بازارهای دارایی استفاده می‌کنند. بررسی‌ها از پشت صحنه «بازار مخفی وام ملکی» نشان می‌دهد، بانک‌ها با «۱+۴» محرک که یکی از آنها «رانت وام ارزان» است، به جای پرداخت شفاف وام مسکن، این‌گونه تسهیلات را ارائه می‌کنند.

2

حرکت چراغ خاموش برخی از بانک‌‌ها در پرداخت نوع ویژه‌‌ای از تسهیلات به گروهی از متقاضیان، این تسهیلات را که با اسم رمز «وام تعمیرات مسکن» پرداخت می‌‌شود به نوعی رانت بانکی و اعتبار ویژه برای داراها، تبدیل کرده است. تحقیقات «دنیای‌اقتصاد» درباره شرایط پرداخت وام ملکی از سوی برخی بانک‌‌های کشور نشان می‌‌دهد درحالی‌که براساس قانون جهش تولید مسکن بانک‌‌ها باید سالانه 20درصد از تسهیلات پرداختی خود به بخش‌های مختلف را به بخش مسکن اختصاص دهند، اما هم‌‌اکنون برخی از بانک‌‌ها، نه تنها در حوزه خرید و ساخت مسکن تسهیلاتی پرداخت نمی‌‌کنند، بلکه با عنوان وام تعمیرات اقدام به پرداخت وام‌‌های کوتاه‌‌مدت به برخی از متقاضیان و مشتریان خود می‌‌کنند. این وام‌‌ها برخلاف تکلیف قانونی تعیین‌شده برای بانک‌‌ها برای پرداخت وام ساخت و همچنین مجوزی است که پیش‌تر از سوی شورای‌ ‌پول و اعتبار برای پرداخت وام خرید مسکن به آنها داده شد و در واقعیت می‌‌توان از آن به‌عنوان وام «مال‌‌اندوزی» یاد کرد. وام‌‌هایی که مشتریان و سپرده‌‌گذاران بانک‌‌ها با یک یا هر دو شرط «برخورداری از حساب بانکی قابل توجه نزد آن بانک» و همچنین «ارائه سند ملکی به نام متقاضی وام»، می‌‌توانند به آنها دسترسی داشته باشند. هم‌‌اکنون برخی از بانک‌‌ها با اسم رمز وام تعمیرات  مسکن به این گروه از مشتریان خود وام‌‌های

400 و 500میلیون تومانی با نرخ سود اسمی 18درصد و مدت زمان بازپرداخت 3 تا حداکثر 5سال می‌‌دهند. البته با توجه به اینکه حداقل 20درصد از مبلغ این وام‌‌ها به‌عنوان رسوب تسهیلات، در حساب مشتری مسدود می‌‌شود عملا نرخ سود واقعی این وام با توجه به دوره بازپرداخت تعیین‌شده بین 23 تا 25درصد تمام می‌‌شود.

وام مسکن یا مال‌‌اندوزی؟

این وام که در واقع تنها به مشتریان دارا، برخوردار از مسکن و حساب بانکی قابل توجه به‌صورت کوتاه مدت پرداخت می‌‌شود، وام خرید و ساخت مسکن با هدف پاسخ به نیاز سکونتی خانه‌‌اولی‌‌ها وگروه‌های فاقد مسکن نیست، بلکه وامی است که دریافت‌‌کننده آن در نهایت این وام را صرف سرمایه‌‌گذاری دربازارهای اقتصادی مانند ارز، سهام، طلا یا سپرده‌‌گذاری در بازار پول برای کسب سود می‌کند یا از آن برای خرید خانه دیگری برای سرمایه‌‌گذاری استفاده می‌‌کند. یک مدل دیگر پرداخت وام از طریق گیشه خاص بانک‌‌ها، به گروهی خاص از مشتری‌‌های دارا، پرداخت تسهیلات تا 90درصد مبلغ موجودی حساب آنها نزد آن بانک است. این وام به شکل نامحدود به این گروه از متقاضیان و مشتریان بانک‌‌ها پرداخت می‌‌شود. این وام‌‌ها از آن جهت که براساس موجودی حساب مشتریان یا براساس ارائه سند ملک مسکونی به آنها پرداخت می‌‌شود و از سوی دیگر مبلغ قسط ماهانه آنها رقمی حول و حوش 15میلیون تومان می‌‌شود، وامی رانتی محسوب می‌‌شود. در واقع منابع این گروه از بانک‌‌ها به جای آنکه مطابق با تکالیف قانونی صرف تامین مسکن برای گروه‌های فاقد مسکن شود، از مجرای گیشه ویژه، به متقاضیان خاص ودارا، پرداخت می‌‌شود. این وام ملکی را از این جهت می‌توان به‌عنوان یک رانت بانکی معرفی کرد که براساس آخرین مصوبه‌‌ای که شورای پول و اعتبار درباره پرداخت تسهیلات بانکی به بخش مسکن تصویب کرد، به بانک‌‌ها مجوز داد تا وام خرید مسکن در شهر تهران تا سقف 200میلیون تومان و وام تعمیرات (جعاله) تا سقف 80میلیون تومان به متقاضیان پرداخت کنند. اما این وام‌‌ها، خارج از این مصوبه به مشتریان و متقاضیان دارا پرداخت می‌‌شود. در واقع این وام‌‌ها هیچ مصوبه بالادستی از شورای پول و اعتبار ندارد و به‌صورت چراغ خاموش پرداخت می‌‌شود.

وام چراغ خاموش با 5دلیل

بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌دهد بانک‌‌ها این وام‌‌ها را دست‌‌کم بنا بر 1+4 دلیل پرداخت می‌‌کنند. اولین دلیل مربوط به قیمت تمام‌شده تسهیلات در شبکه بانکی است. قیمت تمام‌شده وام‌‌های بانکی به مراتب بسیار بالاتر از سود سپرده‌های بانکی است. کارشناسان بانکی نرخ تمام‌شده منابع تسهیلاتی برای بانک‌‌ها را رقمی حول و حوش 24 تا 25درصد اعلام می‌‌کنند؛ درحالی‌که نرخ اسمی تسهیلات و سپرده‌ها هم‌‌اکنون 18درصد است. این در حالی است که در شکل معمول، بانک‌‌ها منابعی را برای پرداخت تسهیلات مورد استفاده قرار می‌‌دهند که حاصل سپرده‌‌گذاری مشتریان آنهاست. در عین حال ماندگاری و شرط بقای تسهیلات‌دهی آنها منوط به نرخ بهره‌‌ای است که باید با قیمت تمام‌شده پول، سازگاری داشته باشد و با آن منطبق باشد. این در حالی است که هم‌‌اکنون سود واقعی سپرده‌ها منفی است. در شرایطی که تورم عمومی بیش از 40درصد است و قیمت تمام‌شده منابع برای بانک‌‌ها بین 24 تا 25درصد است، پرداخت تسهیلات با نرخ سود 18درصدی محل تامل است. این در حالی است که هم‌‌اکنون سپرده‌‌گذاری در بانک‌‌ها به منزله سرمایه‌‌گذاری در بازار پول با نرخ سود سالانه 18درصدی در مقابل با نرخ‌‌های بازدهی سایر بازارها، جذابیت چندانی ندارد. بنابراین در شرایطی که هم امکان تجهیز منابع از محل سپرده‌های مشتریان محدود شده و هم نرخ تمام‌شده پول برای بانک‌‌ها بالاتر از 18درصد است، عملا امکان پرداخت وام با نرخ 18درصدی به لحاظ تعادل منابع و مصارف بانک‌‌ها وجود ندارد. به‌ویژه درباره وام مسکن که وامی بلندمدت است؛ آن‌‌هم در شرایط تورم فزاینده و نااطمینانی از شرایط در بلندمدت.

از این رو، دومین عامل به ریسک وهزینه پرداخت وام بلندمدت برای بانک‌‌ها مربوط می‌‌شود. پرداخت وام بلندمدت در بخش مسکن با نرخ سود 18درصدی برای بانک‌‌ها بسیار پرریسک‌‌تر و پرهزینه‌‌تر از وام‌‌های کوتاه‌‌مدت است. از سوی دیگر و در وهله سوم، رانت وام ارزان، عامل دیگر این اقدام برخی از بانک‌‌هاست. زمانی که تورم عمومی بیش از 40درصدی وجود دارد، عملا تسهیلات نیز باید با نرخی متناسب با تورم پرداخت شود؛ اما این تسهیلات با نرخی بسیار کمتر از تورم عمومی پرداخت می‌‌شود. از آنجا که این تسهیلات 400تا 500میلیون تومانی، جزو سپرده‌های قابل توجه برای بانک‌‌ها محسوب می‌‌شود، برخی از بانک‌‌ها سود حداقل دو واحد درصدی بیشتر از نرخ سود تسهیلات، بابت سپرده‌‌گذاری این مبالغ ارائه می‌‌دهند. وقتی بین نرخ سود وام با نرخ سود سپرده‌هایی در این مقیاس اختلاف حداقل دو واحد درصدی وجود دارد و از سوی دیگر گروهی از این جریان منتفع و ذی‌نفع می‌‌شوند، این وام‌‌ها به وام‌‌های ارزان رانتی تبدیل می‌‌شوند. در وهله اول این وام‌‌ها به مشتریان ویژه (خودی‌‌ها) پرداخت می‌‌شود و در برخی از موارد سایر مشتری‌‌ها به شرط برخورداری از یک یا دو شرط گفته‌شده (حساب بانکی قابل توجه و سند ملکی) می‌‌توانند به این وام دسترسی داشته باشند. در وهله چهارم، در شرایطی که نرخ سود سپرده‌ها در مقایسه با بازدهی سایر بازارهای اقتصادی عملا فاقد جذابیت برای سرمایه‌‌گذاران و مشتریان بانک‌‌هاست، این نوع وام‌‌ها در واقع کانالی برای تامین منابع از محل 20درصد مبلغ مسدودی این وام‌‌ها نزد بانک است.

این در حالی است که هم‌‌اکنون با توجه به تکلیف قانون جهش تولید مسکن برای اختصاص حداقل 20 درصد از کل تسهیلات بانک‌‌ها به بخش مسکن و جرایم مالیاتی درنظر گرفته شده، برخی بانک‌‌ها با پرداخت این تسهیلات، به سیاستگذار القا می‌‌کنند که تکلیف خود را در بخش مسکن انجام داده‌‌اند؛ درحالی‌که این وام‌‌ها نه تنها صرف ساخت مسکن در قالب قانون جهش نشده، بلکه به مسیر انحرافی وام‌‌دهی به داراها کشیده شده است. این اعتبار ویژه یک برنده ویک بازنده دارد. برنده این گیشه خاص بانکی، داراها و بازنده آن ندارها هستند که گروه زیادی از خانه‌‌اولی‌‌ها و فاقدان مسکن نیز در این دسته طبقه‌‌بندی شده‌‌اند. در واقع این گروه را می‌‌توان به‌عنوان بازندگان سیاست‌‌های پولی معرفی کرد. کالبدشکافی اقدام بانک‌‌ها در این زمینه نشان می‌‌دهد این مسیر انحرافی در واقع حاصل سیاست‌‌های دستوری در این زمینه است. درصورتی‌که به بانک‌‌ها این مجوز داده شود تا با نرخ سود واقعی متناسب با قیمت تمام‌شده پول اقدام به پرداخت وام‌‌های متنوع وکوتاه مدت به داراها کنند، در نتیجه منابع به‌دست‌آمده از این طریق، می‌‌توان تجهیز مالی مناسبی را برای پرداخت وام ارزان و بلندمدت به گروه‌های هدف (فاقدان مسکن) ایجاد کرد.

یک صاحب‌نظر مالی و کارشناس بخش مسکن درخصوص حرکت چراغ خاموش بانک‌‌ها در پرداخت تسهیلات کوتاه‌مدت در بخش مسکن در قالب وام‌‌های تعمیرات با وثیقه سند ملکی به «دنیای‌اقتصاد» گفت: عمده این بانک‌‌ها برای نشان دادن قائل شدن تسهیلات متنوع برای مشتریان خود و ترغیب آنها برای سپرده‌‌گذاری، تلاش می‌‌کنند تا تسهیلات این‌چنینی را به‌عنوان مشوق در سبد تسهیلاتی خود بگنجانند و در اصلاح جنس آنها برای مشتریانشان جور باشد. در واقع این وام‌‌ها بر مبنای گردش حساب مشتریان و سابقه اعتباری آنها پرداخت می‌‌شود و برای همه شهروندان متقاضی فراگیر نیست. وی همچنین با اشاره به موضوع رسوب بخشی از مبالغ تسهیلاتی در حساب مشتری تا زمان تسویه کامل وام با بانک اعلام کرد: مهم‌ترین دلیل این موضوع به نرخ تمام‌شده بالای پول برمی‌‌گردد. هم‌‌اکنون نرخ موثر سود بانکی عملا حول و حوش 25درصد است؛ درحالی‌که در مصوبه شورای پول و اعتبار این نرخ همچنان 18درصد است. بنابراین بانک‌‌ها برای توجیه‌‌پذیر شدن پرداخت تسهیلات به متقاضیان، نه تنها دوره بازپرداخت این تسهیلات را در بازه‌های زمانی کوتاه‌‌مدت 3 تا 5 ساله تنظیم می‌‌کنند، بلکه با تعریف 20درصد مبلغ وام به‌صورت رسوب تسهیلات، نرخ واقعی و موثر تسهیلات را به حدود 25درصد می‌‌رسانند.

این صاحب‌نظر بانکی در تشریح علت عدم صدور مجوز برای افزایش نرخ سود تسهیلات به نرخ سود موثر برای ترغیب بانک‌‌ها به افزایش وام‌دهی در حوزه مسکن، از سوی سیاستگذار پولی گفت: مهم‌ترین علت این موضوع را می‌‌توان در سرکوب نرخ‌‌ها جست‌وجو کرد؛ اتفاق نادرستی که هم‌‌اکنون در سیستم بانکی جریان دارد. با این استدلال نادرست که افزایش نر‌‌خ‌‌ها با افزایش قیمت تمام‌شده تولید می‌تواند منجر به رکود شود. البته در این زمینه مسائل غیراقتصادی نیز می‌‌تواند دخیل باشد که به لحاظ برخی ملاحظات اجتماعی، سیاستگذار پولی فعلا ترجیح داده است نرخ اسمی را روی 18درصد تنظیم کند. اما عملا بانک‌‌ها به‌صورت چراغ خاموش نرخ‌‌های دیگر را روی تسهیلات خود اعمال می‌‌کنند.

پلیتیک بانک‌‌ها برای مسکن

یک کارشناس مالی دیگر در حوزه مسکن نیز در رابطه به نحوه عملکرد برخی از بانک‌‌ها در حوزه وام‌‌دهی مسکن به «دنیای‌اقتصاد» گفت:  اگر بانک‌‌ها بخواهند به‌طور شفاف اعلام کنند که تسهیلات در حوزه مسکن پرداخت می‌‌کنند ناچارند که این وام‌‌ها را مطابق با ضوابط شبکه بانکی در حوزه تسهیلات دهی به بخش مسکن به متقاضیان پرداخت کنند. ضوابط می‌‌گوید وام‌‌های خرید مسکن بلندمدت هستند. درحالی‌که بانک‌‌های تجاری اساسا تمایلی به پرداخت وام‌‌های بلندمدت ندارند و ترجیح می‌‌دهند منابع خود را صرف پرداخت تسهیلات به بخش‌هایی کنند که بتوانند هر چه سریع‌تر اصل و سود تسهیلات پرداختی را به بانک بازگردانند.  از سوی دیگر اگر هم بخواهند اعلام کنند این وام‌‌ها، وام‌‌های کوتاه‌مدت برای تعمیرات مسکن است ناچار هستند وام تعمیرات را در سقف‌‌های حول و حوش 80میلیون تومانی پرداخت کنند؛ اما عملا هم‌‌اکنون بانک‌‌ها چند برابر این مبلغ را وام می‌‌دهند. در واقع و در مجموع اگر بانک‌‌ها بخواهند به‌طور شفاف برنامه‌های خود را در حوزه تسهیلات‌دهی مسکن اعلام کنند، باید این وام‌‌ها را در سقف‌‌های کمتر، دوره بازپرداخت طولانی‌‌تر و در چارچوب ضوابط کلی مربوط به نحوه پرداخت وام مسکن، به متقاضیان بدهند. درحالی‌که هم‌‌اکنون هر یک از این بانک‌‌ها به روش و مطابق با ضوابط داخلی خود این وام‌‌ها را به متقاضیان پرداخت می‌‌کند. وی با بیان اینکه کارشناسان بانکی در مکاتبات خود با سیاستگذار پولی بارها خواستار آن شده‌‌اند تا نرخ‌‌های موثر تسهیلاتی اعمال شود تا پرداخت وام‌‌های بلندمدت در بخش مسکن برای بانک‌‌ها توجیه‌‌پذیر شود، گفت: درصورتی‌که سیاستگذار پولی به بانک‌‌ها اجازه دهد تا نرخ تسهیلات را براساس نرخ تمام‌شده پول (نرخ توجیه‌‌پذیر) هماهنگ کند، بانک‌‌ها نیز برای پرداخت تسهیلات بلندمدت در بخش مسکن ترغیب خواهند شد و علاوه بر این اقدام به رسوب و مسدودسازی بخشی از وام دریافتی در حساب مشتری تا زمان تسویه کامل وام نخواهند کرد. ضمن اینکه همین الان هم به‌صورت غیررسمی مشتریان نرخ‌‌های سود بالاتری نسبت به نرخ سود 18درصدی را پرداخت می‌‌کنند؛ چراکه برای دریافت وام مسکن از شبکه بانکی یا باید اوراق خریداری کنند یا بخشی از مبلغ تسهیلات در حساب آنها تا زمان بازپرداخت مسدود می‌‌شود.

یکی دیگر از صاحب‌نظران بانکی و حوزه مالی مسکن نیز در این باره به «دنیای‌اقتصاد» اعلام کرد: براساس قانون جهش تولید مسکن مصوب سال1400، از سال گذشته بانک‌‌ها ملزم شده‌‌اند حداقل 20درصد از تسهیلات پرداختی خود را به بخش مسکن اختصاص دهند. این در حالی است که بانک‌‌های تجاری اساسا تمایلی به پرداخت وام‌‌های بلندمدت ندارند و ترجیح می‌دهند وام‌‌های کوتاه‌‌مدت به سایر بخش‌ها بدهند تا بتوانند هر چه سریع‌تر اصل و سود وام پرداختی را وصول کنند. اما براساس قانون، بانک‌‌هایی که به این تکلیف 20درصدی عمل نکنند، باید جریمه پرداخت کنند.وی ادامه داد: برخی از بانک‌ها هم‌‌اکنون با پرداخت تسهیلات تعمیرات در ازای وثیقه ملکی (سند مسکن)، در حال دور زدن این قانون هستند. با این اقدام یعنی پرداخت وام تعمیرات مسکن به‌صورت تسهیلات کوتاه مدت 3 تا 5ساله، هم به بخش مسکن وام داده و تکلیف خود را انجام داده‌‌اند و هم ناچار به پرداخت وام‌‌های بلندمدت نشده‌‌اند.

شهرهای داغ بازار مسکن ۱۴۰۰

دنیای‌اقتصاد : بازار مسکن شهرهای بزرگ کشور در رالی ۵ ساله قیمت‌ها، از تهران جلو زد. میانگین تورم مسکن ۱۰ شهر بزرگ -که همگی مراکز استان هستند- در پاییز سال گذشته به ۵/ ۳برابر تورم املاک پایتخت رسید. این در حالی است که ابتدای دوره جهش قیمت، این فاصله به‌صورت معکوس و میزان آن حدود ۲ برابر بود. بررسی‌ها از مقایسه شهری قیمت مسکن در دو مقطع، اضافه‌پرش شهرهای بزرگ را نشان می‌دهد.

6

بررسی رالی تهران و10 شهر بزرگ در تورم ملکی، منجر به شناسایی جغرافیای داغ مسکن در سال 1400 شد. بررسی‌‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» در ارتباط با تازه‌‌‌‌ترین آمارهای رسمی از تغییرات قیمت مسکن در شهرهای کشور و مقایسه آن با تورم ملکی تهران نشان می‌دهد، پاییز پارسال، سرعت رشد قیمت مسکن در 10 شهر بزرگ کشور، شامل شهرهای تبریز، کرمانشاه، ارومیه، اردبیل، اصفهان، کرج، مشهد، اهواز، شیراز و قم، نه تنها به میزان محسوس از تهران بیشتر شد بلکه شکاف تورمی این شهرها با تورم مسکن کل کشور نیز افزایش یافت. آخرین آمارهای رسمی در این‌باره نشان می‌دهد شکاف تورم ملکی تهران و 10 شهر بزرگ کشور، به بیشترین حد خود طی دست‌‌‌‌کم 5 سال اخیر رسیده است.

این در حالی است که این وضعیت در مورد کشور نیز صادق است و آخرین آمارهای رسمی نشان‌دهنده آن است که گسل تورم ملکی کشور با تورم ملکی 10 شهر بزرگ، به طور بی‌‌‌‌سابقه‌‌‌‌ای در 5 سال اخیر عمیق‌‌‌‌تر شده است. در هر دو مورد، سرعت رشد قیمت مسکن در این 10 شهر بزرگ بیشتر از سرعت رشد قیمت مسکن تهران و کل کشور بوده است. روندی که در سال‌های ابتدایی جهش قیمت مسکن، در دوره اخیر یعنی سال‌های 97 و 98 معکوس بود. یعنی در این سال‌ها سرعت رشد قیمت مسکن هم در تهران و هم در کل کشور بیشتر از سرعت رشد قیمت واحدهای مسکونی در این 10 شهر بزرگ بود. پاییز سال گذشته، بر اساس تازه‌‌‌‌ترین آمارهای اعلام شده از تحولات ملکی شهرهای کشور، تورم ملکی در 10 شهر بزرگ کشور شامل شهرهای تبریز، کرمانشاه، ارومیه، اردبیل، اصفهان، کرج، مشهد، اهواز، شیراز و قم، معادل 5/ 3 برابر تورم ملکی پایتخت بود. به این معنا که متوسط قیمت مسکن در این شهرها در سه‌ماهه سوم سال 1400، معادل 5/ 3 برابر سریع‌تر از میانگین قیمت مسکن در تهران رشد کرد.این در حالی است که در سال‌های اول جهش اخیر قیمت مسکن، همواره سرعت رشد قیمت مسکن پایتخت از تورم ملکی این شهرها بیشتر بود. محاسبات «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد همچنین شکاف تورمی میان این 10 شهر و کل کشور به بیشترین میزان خود در 5 سال اخیر رسیده است. تورم مسکن در این 10 شهر، در پاییز سال گذشته 8/ 1 برابر تورم مسکن کشوری بوده است. آمارها و برآوردها همچنین نشان می‌دهد در سال‌های ابتدایی جهش اخیر قیمت مسکن، همواره سرعت رشد قیمت مسکن در کشور بیش از سرعت رشد قیمت مسکن در این 10 شهر بزرگ بوده است. این وضعیت هم‌‌‌‌اکنون معکوس شده است و بر اساس آخرین آمارهای رسمی، قیمت مسکن در این 10 شهر بزرگ با سرعت بیشتر نسبت به قیمت مسکن کشور و تهران رشد کرده است. این در حالی است که شکاف بین تورم ملکی در این 10 شهر با تورم ملکی تهران و کشور نیز افزایش یافته است. بررسی‌‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» همچنین نشان‌دهنده احیای نسبت متعارف قیمت بین تهران و سایر شهرهای کشور است. آمارها وبرآوردهای صورت گرفته حاکی است بعد از سبقت بی‌‌‌‌سابقه تورم مسکن کشور از تورم مسکن تهران در بهار 1400، در تابستان سال گذشته، نسبت متعارف 7/ 2 برابری قیمت مسکن تهران به کشور احیا شد. در پاییز نیز مطابق با آخرین آمارهای رسمی منتشر شده در این زمینه، متوسط قیمت مسکن در شهر تهران 7/ 2 برابر متوسط قیمت مسکن در کشور بود. این موضوع نشان‌دهنده تثبیت شرایط متعارف در رابطه قیمت مسکن تهران و کشور بعد از یک دوره به هم خوردگی نسبت متعارف است. در حالی که آخرین آمارهای رسمی مربوط به تحولات کشوری بازار مسکن که می‌توان با استفاده از آن برآورد آماری از نسبت قیمت مسکن تهران به کشور و روند تحولات قیمت کشوری مسکن را استخراج کرد مربوط به پاییز سال گذشته است اما تحقیقات میدانی «دنیای‌اقتصاد» از شرایط حال حاضر بازار مسکن در شهرهای بزرگ نشان‌دهنده کاهش سرعت رشد قیمت مسکن در این شهرها نسبت به سال گذشته است.

بازگشت به رابطه متعارف قیمتی

بررسی‌‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» با استناد به آخرین آمارهای مربوط به تحولات بازار مسکن شهرهای کشور نشان می‌دهد، این بازار در مسیر احیای رابطه متعارف قیمت بین تهران و سایر شهرها قرار گرفته است.نسبت متعارف قیمت مسکن تهران به کشور در دوره‌‌‌‌های معمول و عادی بازار مسکن، معمولا حول و حوش 7/ 2 برابر است. به این معنا که در دوره‌‌‌‌های عادی و معمول بازار مسکن، معمولا میانگین قیمت مسکن در شهر تهران حول وحوش 7/ 2 برابر متوسط قیمت مسکن در سایر شهرهاست. با شروع دوره جهش اخیر قیمت مسکن از سال 97 این نسبت به هم خورد و عددنسبت افزایش یافت .

در سال 97، در حالی که جهش قیمت مسکن در تهران آغاز شده بود اما هنوز رشد شدید قیمت به سایر شهرها سرایت نکرده بود میانگین قیمت مسکن در پایتخت به 5/ 3 برابر متوسط قیمت کشوری مسکن رسید. در سال 98، در حالی که به تدریج بازار معاملات مسکن در سایر شهرها نیز به جهش قیمت مسکن شهر تهران واکنش نشان داد و از آن اثر گرفت، با قرار گرفتن شهرها در مسیر جهش قیمت، این نسبت به 3/ 3 برابر کاهش یافت. اما از بهار 99 رابطه قیمت مسکن شهر تهران با قیمت مسکن سایر شهرها در فاز بازتنظیم قرار گرفت. در سال 99 نه تنها جهش قیمت مسکن در شهر تهران ادامه یافت بلکه جهش در سایر شهرهای کشور نیز که از سال 98 آغاز شده بود ادامه یافت و میانگین قیمت مسکن در شهرهای کشور با شیب محسوس افزایش یافت. تحت‌‌‌‌تاثیر این رویداد، در سال 99 و همزمان با قرار گرفتن بازار مسکن در فاز بازتنظیم، رابطه قیمت مسکن تهران وکشور، به 9/ 2 برابر رسید.

در بهار 1400 اما این نسبت به کمتر از حد متعارف مورد انتظار، رسید. یعنی در حالی که در شرایط عادی این نسبت به طور متعارف 7/ 2 برابر بود در بهار 1400، تحت‌تاثیر سبقت بی‌‌‌‌سابقه تورم ملکی شهرها از شهر تهران، این نسبت به کمتر از حد متعارف یعنی به 5/ 2 برابر رسید. در تابستان 1400 اما، همزمان با کاهش تب تورمی در بازار کشوری مسکن، این نسبت به سطح متعارف 7/ 2 برابری بازگشت ودر پاییز نیز همین نسبت 7/ 2 برابری، در بازار مسکن تثبیت شد. در مجموع می‌توان گفت هم‌‌‌‌اکنون نسبت قیمت مسکن تهران و سایر شهرها به سطح متعارف دوره‌‌‌‌های معمول بازار در دهه 90 بازگشته است.

عامل احیای نسبت 7/ 2 برابری

علت بازگشت قیمت مسکن تهران وسایر شهرها به رابطه متعارف قیمتی را می‌توان به جبران عقب‌‌‌‌ماندگی تورم ملکی در کشور از تورم ملکی تهران در سال گذشته، جست‌وجو کرد. در شرایطی که در سال گذشته، بعد از یک دوره جهش شدید سه ساله قیمت مسکن در شهر تهران، بازار مسکن پایتخت وارد فازپساجهش و ثبات نسبی شد و حتی در این سال سطح قیمت واقعی مسکن (تفاضل قیمت اسمی از قیمت واقعی)کاهش یافت، تورم شدید ملکی در شهرهای کشور ادامه یافت. در 10 شهر بزرگ یاد شده شامل تبریز، کرمانشاه، ارومیه، اردبیل، اصفهان، کرج، مشهد، اهواز، شیراز و قم، در حالی میانگین قیمت مسکن نسبت به مدت مشابه سال قبل-پاییز 1399- رشد 65‌درصدی داشت که این تورم ملکی در شهر تهران 16‌درصد بود. معنای این موضوع آن است که تورم ملکی این 10 شهر بزرگ 5/ 3 برابر بیشتر از تورم ملکی تهران بوده است. در کشور نیز متوسط قیمت مسکن در این بازه زمانی-پاییز 1400 به پاییز 1399- معادل 31‌درصد رشد کرد.

روند 5 ساله تورم ملکی

بررسی‌‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» از روند 5 ساله تورم مسکن مربوط به سال‌های مابین تابستان 1397 تا تابستان 1401، به شناسایی جغرافیای داغ ملکی در کشور، منجر شده است. شکاف بین تورم ملکی تهران و 10 شهر بزرگ یاد شده در حالی به 5/ 3 برابر (رشد 5/ 3 برابری قیمت مسکن این شهرها در مقایسه با رشد قیمت مسکن تهران در پاییز 1400)، رسیده است که در 5 سال اخیر این فاصله تورمی بی‌‌‌‌سابقه بوده است.در تابستان 97 تورم مسکن تهران 2/ 2 برابر تورم مسکن 10 شهر بزرگ یاد شده بوده است.

تورم مسکن کشور نیز 6/ 1 برابر تورم این شهرها بوده است.در تابستان 98 تورم مسکن تهران 8/ 1 برابر تورم مسکن 10 شهر بزرگ مذکور و تورم مسکن کشور 4/ 1 برابر تورم این شهرها بوده است. در این دو سال، هم تورم مسکن تهران و هم تورم مسکن کشور به طور متوسط از تورم ملکی در این 10 شهر بیشتر بوده است. اما از تابستان 99، این وضعیت معکوس شد وتورم مسکن 10 شهر یاد شده از تورم ملکی تهران وکشور سبقت گرفت.

در تابستان 99 تورم ملکی در 10 شهر بزرگ یاد شده برابر با 137‌درصد و معادل 8/ 1 برابر تورم ملکی تهران (76درصد)، و همچنین برابر با 4/ 1 برابر تورم ملکی کشور بود. در تابستان 1400 تورم ملکی در این 10 شهر به 3/ 2 برابر تورم مسکن پایتخت و 5/ 1 برابر تورم مسکن کشور رسید و در پاییز 1400 نیز این نسبت در شکل بی‌‌‌‌سابقه‌‌‌‌ای افزایش یافت. تورم مسکن شهرهای بزرگ (10 شهر نام برده شده)، در پاییز 1400 به 5/ 3 برابر تورم ملکی تهران و 8/ 1 برابر تورم ملکی کشور رسید. در بررسی آمارهای مربوط به بازار مسکن سایر استان‌‌‌‌هایی که این شهرها در آنها قرار ندارد نیز مشاهده می‌شود که سرعت رشد قیمت مسکن در آنها در سال 1400 نسبت به سال‌های قبل بیشتر بوده است. بررسی‌‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» از روند 4 ساله بازار مسکن شهرهای کشور در حالی نشان‌دهنده افزایش شکاف بین تورم ملکی تهران و 10 شهر بزرگ دیگر است که در عین حال تحقیقات میدانی «دنیای‌اقتصاد» از وضعیت بازار مسکن در سال 1401، تحولات ملکی جدید در این شهرها و نواحی حومه‌‌‌‌ای آنها را نشان می‌دهد.

در شرایطی که در پاییز سال گذشته، متوسط قیمت مسکن در 10 شهر یاد شده، شامل، تبریز، کرمانشاه، ارومیه، اردبیل، ارومیه، کرج، مشهد، اهواز، شیراز و قم، 57‌درصد رشد کرد این میزان در شهر تهران تنها 16‌درصد بوده است.

این موضوع دو دلیل عمده دارد اولین دلیل به تاخیر سرایت تورم ملکی و به تبع آن تاخیر در سرایت فاز ثبات و پساجهش به شهرهای بزرگ نسبت به تهران مربوط می‌شود. همان طور که آمارها و روندهای آماری نشان می‌دهد در سال‌های ابتدای دوره جهش یعنی در سال‌های 97 و 98 به دلیل آنکه جهش ابتدا از تهران شروع شد وسپس به سایر شهرها سرایت کرد، سرعت رشد قیمت مسکن در تهران بیشتر از سایر شهرها از جمله 10 شهر بزرگ یاد شده بود. اما در سال 1400 که بازار مسکن تهران وارد دوره پساجهش وثبات نسبی شد، جهش قیمتی در سایر شهرها ادامه یافت.اما تحقیقات میدانی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد همان گونه که انتظار می‌‌‌‌رفت، سرعت رشد قیمت مسکن در این 10 شهر بزرگ در تابستان امسال کاهش یافته است. تقریبا مشابه همان روندی که سال گذشته در بازار مسکن شهر تهران تجربه شد. تحقیقات میدانی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد هم‌‌‌‌اکنون در عمده این شهرها بازار مسکن در رکود به سر می‌‌‌‌برد، خریدها به شدت کاهش یافته است و سرعت رشد قیمت نیز نسبت به سال گذشته به میزان محسوسی کاهش یافته است.سال گذشته در شهرهای حومه‌‌‌‌ای این شهرهای بزرگ نیز رشد شدید قیمت هر چند کمتر از رشد قیمت مراکز استان‌‌‌‌ها، تجربه شد وهم‌‌‌‌اکنون نیز بازار مسکن این شهرها با رکود و کاهش معاملات خرید مواجه شده است. اما سال گذشته تحت‌تاثیر رشد شدید قیمت‌ها در مراکز استان، بازار ملک این شهرهای حومه‌‌‌‌ای به‌خصوص بازار زمین آنها به یکی از مقصدهای اصلی و مهم سرمایه‌گذاران تبدیل شد. اما هم‌‌‌‌اکنون این نوع معاملات و تقاضا برای آنها نیز به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته است.

نه ساخت مسکن، نه خرید خانه

دنیای‌اقتصاد : قیمت مسکن در کشور به دلایل متعددی ازجمله تاثیر شرایط اقتصادی تا رشد قیمت زمین و نهاده‏‏‌های ساختمانی، با افزایش تند طی چهار سال گذشته همراه بوده است.
نه ساخت مسکن، نه خرید خانه

اکنون یک پرسش مطرح است؛ کدام یک از عوامل بیشترین نقش را در این افزایش بازی کرده‌‌‌اند؟ به باور کارشناسان در گام اول مهم‌ترین عامل افزایش قیمت مسکن مربوط به «بی‌‌‌ثباتی اقتصادی» است، بنابراین رشد قیمت زمین، افزایش دستمزدها و نهاده‌‌‌های تولید به بی‌‌‌ثباتی اقتصادی بازمی‌گردد و ارتباط مستقیم با سیاستگذاری حوزه مسکن و غبارآلود بودن فضای کسب‌و‌کار دارد. در همین راستا مدیران عامل ۵ شرکت فعال در مناطق مختلف کشور در گفت‌‌‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» مطرح کردند سه عامل مهم تورم ساخت، بی‌‌‌سیاستی در بخش مسکن و انتظارات برجامی تاثیرگذار بر دو بخش عرضه و تقاضا بوده است و به نظر می‌رسد اگر مسوولان با همکاری بخش خصوصی نتوانند بر این سه فاکتور فائق آیند تا مدت‌‌‌ها در دو حوزه ساخت و خرید شاهد رخوت و رکود خواهیم بود. همچنین مسوولان این شرکت‌ها از دولت می‌‌‌خواهند در این بخش دست از تصدی‌‌‌گری بردارد و صرفا به سمت سیاستگذاری گام بردارد.

بخش مسکن برنامه درازمدت می‌‌‌خواهد

27 (4)

مدیرعامل شرکت لجور بتن درباره تاثیر تورم زمین و قیمت مصالح ساختمانی بر پروژه‌‌‌های ساختمانی به «دنیای‌اقتصاد» گفت: از ابتدای امسال مصالح ساختمانی تقریبا 40‌درصد گران شده و میزان افزایش قیمت زمین در مناطق مختلف متفاوت بوده است. درمجموع با توجه به اینکه در کشور همواره مشغول چاپ کردن پول، رشد پایه‌‌‌ پولی و رشد نقدینگی هستیم، ارزش پول به‌‌‌مراتب کاهش‌‌‌یافته است. حتی مقایسه آن با نرخ دلار هم درست نیست، چراکه در برخی سال‌ها نرخ دلار به نظر ثابت بود، اما ما تورم عمومی داشتیم و این تورم داخلی روی بخش‌‌‌های مختلف تاثیرگذار است و بخش ساختمان هم خارج از آن نیست.

کسری امیری‌راد ادامه داد: دولت در ابتدای سال‌جاری دستمزدها را به میزان قابل‌‌‌توجهی افزایش داد که این مساله به‌‌‌طور مستقیم بر دستمزد کارگران ساختمانی و نهاده‌‌‌های تولید ساختمان اثرگذار است. همین افزایش قیمت‌ها به محصول نهایی و مسکن منتقل می‌شود، چون با افزایش دستمزدها قیمت تمامی بخش‌‌‌های مربوط به آن افزایش می‌‌‌یابد و حتی اگر به نظر برسد نرخ دلار ثابت است، به دلیل اینکه تورم بر اقتصاد حاکم است، شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم و حتی در دوره اول روحانی که نرخ دلار به مدت سه سال ثابت بود؛ اما با تورم داخلی مواجه بودیم.

وی تاکید کرد: هرچند قیمت برخی از نهاده‌‌‌های ساختمانی به نرخ دلار وابسته است، اما‌درصد کمی از هزینه مصالح ساختمانی از قبیل آسانسور، پله‌‌‌برقی، پکیج، سیستم‌های تاسیساتی و… متاثر از قیمت دلار است و در سایر بخش‌‌‌ها تورم ما داخلی است و هزینه ساخت‌‌‌وساز به‌‌‌تبع تورم افزایش می‌‌‌یابد. رئیس انجمن انبوه‌‌‌سازان استان مرکزی در خصوص تاثیر رکود خرید مسکن بر فروش گفت: به‌‌‌طورمعمول ساخت مسکن تابع تورم است؛ اما فروش مسکن تابع تورم نیست و بسته به تصمیمات اقتصادی کلان و به صورت پله‌‌‌پله عمل می‌کند؛ یعنی ممکن است نرخ تورم دو سال ثابت باشد یا کمتر از نرخ تورم باشد، اما ناگهان جهش پیدا می‌کند و از تورم جلو می‌‌‌افتد.

امیری‌راد درباره راهکار پیشنهادی برای برون‌‌‌رفت از این وضعیت بیان کرد: ما نیاز به برنامه‌‌‌ریزی درازمدت برای بخش مسکن داریم.  دولت نمی‌تواند با ذخیره‌‌‌سازی یا واردات برخی کالاهای دیگر، این بازار را تنظیم کند. در بخش مسکن نمی‌توان اقدام جهادی انجام داد؛ ساخت مسکن چند سال طول می‌‌‌کشد و پایه اولیه آن زمین است. چند سال است که دولت به دلیل قوانین محدودکننده خود که حریم شهرها را قفل کرده، در تامین زمین دچار مشکل است. ازاین‌‌‌رو این تصور که با اقدام جهادی می‌توان سالانه یک‌‌‌میلیون مسکن احداث کرد، درست نیست. چون مصالح ساختمانی، سازنده و نیروی انسانی شاغل در مشاغل خاص را در اختیار نداریم.

به گفته این سازنده مسکن، در دولت کنونی، وعده‌‌‌های ساخت مسکن انبوه داده‌‌‌اند که نمی‌تواند جنبه عملیاتی به خود بگیرد و درواقع جنبه وعده صرف دارد و نتیجه آن مشابه مسکن مهر خواهد بود که کل کشور برای ساخت آن بسیج شد و نتیجه نهایی ساخت سالانه 200‌هزار واحد مسکونی بود. اکنون نیز وعده دولت در بخش تولید مسکن محقق نخواهد شد. باید یک اقتصاد باثبات و آرام داشته باشیم که بتوانیم مسکن موردنیاز را در یک برنامه درازمدت تولید کنیم.

وی با اشاره به مشکلات بخش ساخت‌‌‌وساز اظهار کرد: در حال حاضر دو ضعف بزرگ بخش ساخت‌‌‌وساز این است که تعداد پروانه‌‌‌های صادرشده کاهش‌‌‌یافته و دوم اینکه پروژه‌‌‌های بزرگ حذف‌‌‌ شده‌‌‌اند؛ یعنی سازندگان واحدهای انبوه و چند صد واحدی دیگر ساخت‌‌‌وساز نمی‌‌‌کنند و عمدتا سازندگان ساختمان‌‌‌های چند واحدی در این عرصه حضور دارند و این بسیار خطرناک است. افراد دارای سرمایه، ابزار، سیستم و نیرو در حال خروج از این حرفه هستند و درنتیجه در سال‌های آینده با بحران‌های بسیاری مواجه خواهیم شد که منجر به افزایش قیمت مسکن می‌شود. وی متذکر شد: اگر در بازار مسکن خوب عمل کنیم؛ نتیجه آن چند سال بعد خود را نشان می‌دهد. کاری که اکنون دولت انجام می‌دهد، چندان مثبت نیست. دولت در بخش تامین زمین موفق عمل‌‌‌نکرده، بخش مصالح ساختمانی رهاشده، برخلاف کشورهای دیگر که دولت‌‌‌ها مشوق‌‌‌هایی را به سازندگان می‌دهند، در ایران دولت مالیات سنگین از سازندگان دریافت و حتی مالیات جدید تعریف می‌کند. از سازندگان انبوه نیز مالیات بیشتری را دریافت و حتی تامین زیرساخت‌‌‌ها، مدرسه و… را مطالبه می‌کند که این رویکرد باعث کناره‌‌‌گیری آنها از بازار ساخت‌‌‌وساز می‌شود.

امیری‌راد بابیان اینکه ما نیاز داریم قوانین به نحوی اصلاح شوند که ساخت مسکن صرفه اقتصادی داشته باشد و از سازندگان واحدهای مسکونی انبوه بیشتر حمایت و مالیات کمتری از آنها دریافت شود تا بتوانند به تولید مسکن بپردازند، یادآور شد: اما امروز به دلیل دریافت مالیات بیشتر از شرکت‌های حرفه‌‌‌ای، سازندگان نام‌‌‌آشنا که پروژه‌‌‌های معروف و قدری را اجرا کرده‌‌‌اند، تیراژ خود را مثلا از‌هزار واحد به 50 واحد کاهش داده‌‌‌اند یا از این عرصه کنار کشیده‌‌‌اند. بنابراین در چند سال آینده کمبود مسکن باعث می‌شود که قیمت واقعی مسکن افزایش پیدا کند و واحدهای نوساز کمتری در بازار فروش داشته باشیم. وی در خصوص برنامه‌‌‌های چند ماه آینده این شرکت ساختمانی گفت: چاره‌‌‌ای به‌‌‌جز کاهش تیراژ ساخت مسکن نداریم. سازنده به نسبت واحدهایی که می‌‌‌فروشد و نقدینگی که در اختیار دارد، پروژه جدید تعریف می‌کند. وقتی نقدینگی قفل می‌شود یا وارد رکود می‌شود یا ساخت‌‌‌وساز مسکن به‌‌‌صرفه نیست و زمان ساخت طولانی می‌شود، شرکت‌های بزرگ از این عرصه کنار می‌‌‌کشند. این فعال ساختمانی خاطرنشان کرد: سازندگان در بازاری که می‌توانند پیش‌بینی کنند در سال آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد، راحت‌‌‌تر فعالیت می‌کنند.

رکود مسکن در پی سیاست‌های غلط

27 (2)

رئیس شرکت جاروپ نیز با انتقاد از اینکه سیاست‌های غلط دولت بازار را به رکود کشانده و باعث شده سازندگان واقعی از این عرصه فرار کنند و حتی اقدام به ساخت‌‌‌وساز در کشورهای دیگر کنند، به «دنیای‌اقتصاد» گفت: امروز عملکرد سازنده نشات گرفته از سیاست‌های دولت است. اگر دولت سیاست‌های تشویقی را برای بخش ساخت‌‌‌وساز اعمال کند، شاهد رونق این بخش خواهیم بود.

اسفندیار سلطانی بابیان اینکه افزایش قیمت زمین و مصالح ساختمانی نیز ناشی از سیاست‌های غلط است، افزود: دولت برای رونق‌‌‌بخش مسکن باید ساخت‌‌‌وساز صنعتی را در کشور توسعه دهد. ما باید به سمت صنعتی‌سازی ساختمان برویم؛ هرچند ممکن است صنعتی‌سازی در ساخت‌‌‌وسازهای کوچک‌‌‌مقیاس باعث افزایش قیمت ساخت شود، اما به‌‌‌یقین از متراژ صد‌هزار متر به بالا به صورت تصاعدی قیمت ساخت کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی با ساخت مسکن به شیوه صنعتی‌سازی، قیمت مسکن‌ درصدی کاهش می‌‌‌یابد.

رئیس انجمن انبوه‌‌‌سازان استان زنجان ادامه داد: اما متاسفانه ذی‌نفعان وضعیت تورمی اجازه رشد و توسعه صنعتی ساختمان‌‌‌سازی را در کشور نمی‌‌‌دهند. چون در صنعتی‌سازی ساختمان بحث نظارت و محاسبات در مرحله ساخت قطعات پیش‌‌‌ساخته در کارخانه‌‌‌ها انجام می‌شود. وی افزود: ما بارها مطرح کرده‌‌‌ایم که حاضر به ساخت 100‌هزار واحد مسکونی تنها در عرض 6 ماه در تهران هستیم که در مقابل زلزله 10 تا 12 ریشتری مقاوم خواهد بود و دارای عمر مفید 120 سال و ازنظر مصرف انرژی بسیار بهینه خواهد بود و درعین‌‌‌حال قابل بازیافت و مانع ورود هرگونه حشرات است. ضمن اینکه پس از تخریب ساختمان‌‌‌های سنتی حجم انبوهی از نخاله‌‌‌های ساختمانی وارد محیط‌‌‌زیست می‌شود؛ اما در صنعتی‌سازی این مسائل وجود ندارد.

رئیس کانون عالی کارفرمایان استان زنجان بابیان اینکه دولت باسیاست‌های غلط نمی‌تواند عرضه و تقاضا را متعادل کند، گفت: عرضه و تقاضا به صورت دستوری متناسب نمی‌شود و درنتیجه تقاضا فشار خود را وارد می‌کند. نزدیک به 8‌میلیون خانه اولی و حدود 3 تا 5‌میلیون خانه فرسوده و حجم زیادی حاشیه‌‌‌نشینی داریم. در وضعیت کنونی که تقاضا به جامعه فشار وارد می‌کند، در نبود عرضه نمی‌توانیم گرهی از بخش مسکن بازکنیم.

رئیس شرکت امیدگستر درباره برنامه‌‌‌های آتی ساخت‌‌‌وساز گفت: در حال حاضر در حال ساخت 39 واحد سوئیت در تفلیس گرجستان هستم که پس از تامین زمین در عرض 48 ساعت پروانه آن را صادر کردند و صرفا درخواست تامین پارکینگ را داشتند، بدون اینکه مافیایی در آن دخالت داشته باشد. در حالی که در ایران به ازای هر متر پروانه شهرداری و نظام‌‌‌مهندسی متری یک‌‌‌میلیون و 400‌هزار تا بیش از دو‌میلیون تومان دریافت می‌کنند.

توقف افزایش قیمت مسکن از خردادماه

27 (3)

درباره وضعیت فعلی بخش مسکن و ساختمان مدیرعامل شرکت پارت‌سازه قشم نیز با بیان اینکه درگذشته با افزایش تورم، قیمت فروش ملک نیز بالا می‌‌‌رفت که البته به قیمت زمین و هزینه‌‌‌های دیگر بازمی‌‌‌گشت، به «دنیای‌اقتصاد» گفت: درمجموع طی چند ماه اخیر به‌‌‌ویژه در حوزه فلز و سیمان برگشت قیمت‌ها را شاهد بوده‌‌‌ایم و قیمت‌ها متعادل شده و این مساله به بخش ساخت‌‌‌وساز کمک کرده است.

جعفر قرائتی ستوده ادامه داد: اما درمجموع افزایش تورم نه‌‌‌تنها به بخش ساختمان بلکه به همه بخش‌‌‌ها صدمه وارد می‌کند، چون ارزش پول ملی کاهش می‌‌‌یابد و برای تهیه کالایی مانند مسکن، مردم باید پول بیشتری پرداخت کنند.

وی بابیان اینکه قیمت زمین طی مدت اخیر راکد شده و ارزش ساختمان تا حدودی کاهش داشته و اکنون قیمت مسکن در مقایسه با فروردین و اردیبهشت‌‌‌ماه پایین آمده است، توضیح داد: یعنی تا فروردین و اردیبهشت‌‌‌ماه و تا پایان سال 1400 قیمت‌ها رو به صعود بود، اما هم‌‌‌اکنون به دلیل رکود بازار قیمت فروش مسکن را مقداری پایین‌‌‌تر عرضه کرده‌‌‌اند.

دبیر انجمن تولیدکنندگان و فناوران صنعتی ساختمان درباره وضعیت خریدوفروش مسکن در بازار گفت: طرح ساخت سالانه یک‌‌‌میلیون واحد مسکونی در این بخش اثرگذار بوده و باعث شده عده‌‌‌ای از متقاضیان به آن سمت‌‌‌وسو بروند. درمجموع اثر رکود و قدرت خرید مردم که توانایی خرید ندارند و از آن سمت هم اعلام اینکه ثبت‌‌‌نام‌‌‌ها شروع و واریزی‌‌‌ها انجام‌‌‌شده، به لحاظ قیمتی مقداری بازار را متعادل‌‌‌تر کرده است، اما درمجموع قدرت خرید دهک‌‌‌های 5 و 6 هم در بازار مسکن پایین آمده که این مساله بسیار مهم ناشی از کاهش درآمدها و وضعیت اقتصادی است. قرائتی ستوده با اشاره به برنامه‌‌‌های ساخت‌‌‌وساز در شرایط رکودی مسکن گفت: همه منتظرند یک محرک اقتصادی مطرح شود و قیمت خانه افزایش پیدا کند و ساختمان‌‌‌سازی در کشور رونق بگیرد. در حالی که باید معکوس این قضیه را در نظر بگیریم. اکنون اتفاقا موقعی است که در این شرایط رکودی می‌توان ساخت‌‌‌وساز انجام داد و با ساخت مسکن اقتصاد را تحریک کرد تا در 400 شغل مرتبط با بازار مسکن، گردش اقتصادی ایجاد شود. وی اعلام کرد: در این راستا ما برنامه‌‌‌ریزی کرده‌‌‌ایم که به این ساختار کمک کنیم و هزینه‌‌‌های مازاد ساخت‌‌‌وساز را تا جای ممکن کاهش دهیم و قیمت‌ها را متناسب کنیم و حداقل بتوانیم در این گردش و رونق اقتصادی سهیم باشیم.

بازار مسکن قفل‌‌‌شده است

27 (5)

مدیرعامل شرکت آپارتمان‌‌‌سازی شمال با اعلام اینکه در حال حاضر همه امور در بخش ساخت‌‌‌وساز قفل‌‌‌شده است، به «دنیای‌اقتصاد» گفت: امروز نه می‌توانیم بخریم، نه می‌توانیم بفروشیم و نه می‌توانیم مسکن بسازیم. علی‌‌‌اکبر زورقچیان ادامه داد: هرچند متقاضیان تمایل به خرید دارند اما با توجه به قیمت بالای مسکن قدرت خرید و توان مالی ندارند؛ کسانی هم که از توان مالی برخوردارند منتظر هستند که شاید اتفاقی در بازار مسکن رخ دهد. تصور بر این است که با احیای برجام ممکن است اتفاق خاصی بیفتد، همه مترصد هستند و تکلیف هیچ‌‌‌کس دراین‌‌‌بین مشخص نیست. وی اضافه کرد: برای اجرای پروژه‌‌‌های مشارکتی روزانه مراجعات زیادی وجود دارد و حتی زمانی که بهترین شرایط از این نظر فراهم می‌شود، سازنده‌‌‌ها دچار شک و تردید می‌‌‌شوند که این پروژه را انجام دهند یا خیر؛ بنابراین بازار مسکن به‌‌‌طور کامل قفل‌‌‌شده است. زورقچیان درباره راهکار پیشنهادی برای این مساله گفت: مادامی‌‌‌که دولت بخواهد در بخش مسکن دخالت کند و تصمیم‌گیری‌‌‌های حوزه مسکن را به بخش خصوصی واگذار نکند، شرایط به همین ترتیب خواهد بود. وی درباره برنامه تولیدکنندگان مسکن در بخش ساخت‌‌‌وساز با توجه به شرایط رکود تورمی مسکن گفت: در شرایط کنونی تنها کاری که سازندگان می‌توانند انجام دهند این است که دست‌‌‌به‌‌‌عصا حرکت کنند.

لزوم تسهیل اجرای پروژه‌‌‌های ساختمانی

27 (1)

مدیرعامل شرکت فولاد صنعت ایفا نیز در این رابطه به «دنیای‌اقتصاد» گفت: طبیعی است که تورم بر اجرای هر پروژه‌‌‌ای اثرگذار است. افزایش قیمت زمین، افزایش هزینه‌‌‌های خدماتی مانند پروانه، عوارض شهرداری، هزینه‌‌‌های نظام‌‌‌مهندسی، هزینه انشعابات آب و برق، دارایی، بیمه، دستمزد نیروی انسانی و… همه این مباحث منجر به افزایش قیمت تمام‌‌‌شده ساختمان می‌شود که درنهایت با احتساب تمام این هزینه‌‌‌ها سازنده سود کسب می‌کند یا اگر قیمت آن مقطوع باشد، متحمل ضرر و زیان می‌شود. جعفر فرشینه‌عدل درباره وضعیت بازار خرید مسکن تصریح کرد: آن دسته از متقاضیانی که قدرت خرید ندارند، منتظرند که دولت از آنها حمایت کند و با کمک دولت صاحب‌‌‌خانه شوند. اقشاری هم که قدرت خرید دارند، منتظرند ببینند که قیمت‌ها چه زمانی به ثبات می‌رسد و در شرایط بی‌‌‌ثباتی همه منتظر کاهش قیمت‌ها هستند. بااین‌‌‌حال به‌‌‌طور روزانه شاهد افزایش قیمت‌ها هستیم و متاثر از این مساله قیمت تمام‌‌‌شده ساختمان هم افزایش می‌‌‌یابد. وی بابیان اینکه اقشار ضعیف توان خرید مسکن ندارند و وامی هم که مقررشده بانک‌ها پرداخت کنند، اکثر متقاضیان توان بازپرداخت اقساط آن را ندارند، تصریح کرد: باید در این زمینه به‌‌‌طور اساسی چاره‌‌‌اندیشی شود. رکود و بی‌‌‌ثباتی قیمت‌ها به ضرر اقتصاد و بخش مسکن است. هرگونه افزایش قیمت در کشور به بخش‌‌‌های دیگر تسری پیدا می‌کند و موجب گرانی سایر کالاها می‌شود. فرشینه‌عدل با یادآوری اینکه افزایش قیمت‌ها باعث رکود بازار مسکن می‌شود، عنوان کرد: درآمد اقشار کارمند و حقوق‌‌‌بگیر پاسخگوی هزینه‌‌‌های آنها نیست. حدود 70‌درصد مردم مستأجر هستند و بیش از 60‌درصد درآمد مردم صرف پرداخت هزینه اجاره‌‌‌بها می‌شود. وی ادامه داد: سازندگان باید با همکاری ارگان‌‌‌های ذی‌ربط مانند شهرداری و اداره کل مسکن و شهرسازی مسکن بسازند، منتهی درخواست ما این است که هر روز قوانین و مقررات این حوزه را تغییر ندهند یا هزینه‌‌‌های ساخت مثل انشعابات را به‌‌‌طور ناگهانی افزایش ندهند.وی ادامه داد: تلاش ما این است که مسکن را با سود بسیار کم به خریدار تحویل دهیم و حتی در مواردی متضرر هم می‌شویم؛ اما به دلیل علاقه مندی نمی‌توانیم حرفه خود را کنار بگذاریم. امیدواریم دولت و بخش خصوصی با همراهی هم بخش مسکن را پیش ببرند و تسهیلاتی برای سازندگان پیش‌بینی شود که البته منظور تسهیلات مالی نیست، بلکه تسهیل صدور پروانه است که اکنون بسیار زمان‌براست. دبیر انجمن انبوه‌‌‌سازان استان البرز خاطرنشان کرد: هر چه بوروکراسی‌های اداری بیشتر کاهش یابد، هزینه‌‌‌های انبوه‌سازی بیشتر کاهش پیدا می‌کند و سازندگان می‌توانند برای اقشار کم‌درآمد مسکن بسازند و لازم است که در این حوزه تسهیل در اجرای پروژه را لحاظ کنند.

جعبه فرمان بازار ساخت‌وساز

دنیای اقتصاد : فعالان ساختمانی به کندشدن سرعت رشد قیمت آپارتمان طی میانه تابستان و همچنین «روند پیشرفت مذاکرات برجامی در مرداد»، واکنش مثبت نشان دادند. نتیجه نظرسنجی «شامخ» از فعالان بخش ساختمان که اوایل شهریور انجام شد، نشان می‌دهد «شاخص کل» در این نظرسنجی نسبت به آخرین گزارش از این جنس -که ابتدای مرداد منتشر شد- بهبود چشمگیر پیدا کرده است.

8

جعبه فرمان بازار ساخت‌وساز در میانه تابستان امسال، حس و حال سازنده‌ها و مدیران شرکت‌های ساختمانی به وضعیت مردادماه بازار را تغییر داد. بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» بر پایه اطلاعات منتشرشده در گزارش طرح شامخ مدیران خرید بخش ساختمانی که هر ماه براساس نظرسنجی از سازنده‌ها از سوی اتاق تعاون ایران منتشر می‌‌شود نشان می‌‌دهد، اثر دو فاکتور کاهش تورم مسکن و کاهش ریسک‌‌های بیرونی در مردادماه، خود را در شکل بهبود وضعیت فعالیت‌‌های ساختمانی از یکسو و ثبت حس و حال بهتر فعالان این بازار نسبت به ماه قبل، نشان داده است. واکنش مدیران ساختمانی به ایست برجامی تورم مسکن در نظرسنجی «شامخ» نیز منعکس شده است.

در گزارش شامخ، هر ماه، وضعیت بازار ساخت‌وساز از دیدگاه سازنده‌ها و مدیران شرکت‌های ساختمانی مورد نظرسنجی و ارزیابی قرار می‌‌گیرد و درصورتی‌که عدد شامخ کل یا اعداد مربوط به هر کدام از شاخص‌‌های مورد سنجش، بالاتر از عدد 50 باشد، نشان‌دهنده بهبود شرایط بازار در آن ماه نسبت به ماه قبل است. عدد 50 نشان‌دهنده عدم تغییر وضعیت و اعداد کمتر از 50 نشان‌دهنده بدتر شدن شرایط نسبت به یک‌ماه گذشته است. گزارش شامخ مردادماه نشان می‌‌دهد دو فاکتور کاهش تورم مسکن و کاهش ریسک‌‌های بیرونی در مردادماه، حس و حال سازنده‌ها را نسبت به بازار ساخت‌و‌ساز در این ماه بهبود داد. درحالی‌که عدد شامخ کل در تیرماه در وضعیت بدبینی و روی 7/ 46 بود در مردادماه این عدد به 11/ 51 تغییر کرد که نشان‌دهنده بهبود شرایط بازار از دیدگاه فعالان ساختمانی است. در مردادماه تمام شاخص‌‌های مورد ارزیابی که عدد شامخ کل در نهایت از مجموع و میانگین همه این اعداد به‌دست آمده، بالاتر از عدد 50 بوده است. پیام این موضوع آن است که در تمام مولفه‌های مورد سنجش، شامل میزان فعالیت‌‌های انجام‌شده، میزان سفارش‌‌ها و ساخت‌وسازهای جدید، سرعت انجام کار، موجودی مواد اولیه و مصالح ساختمانی، میزان به‌کارگیری نیروی انسانی، قیمت خرید مصالح، میزان فروش، قیمت محصولات تولیدشده و همچنین انتظارات نسبت به وضعیت بازار در ماه آینده و… در مرداد نسبت به تیرماه، بهبود حاصل شده است. مردادماه، تحت تاثیر پمپاژ اخبار امیدوارکننده درخصوص موضوع برجام و پررنگ‌‌تر شدن احتمال توافق، همه بازارها واکنش نشان دادند؛ به‌طوری‌که بازدهی در بازارهای زودبازده مانند بازار معاملات سهام، ارز و سکه منفی شد. در بازار مسکن نیز سرعت رشد قیمت یا همان تورم ماهانه به‌شدت افت کرد و از بیش از 8درصد در تیرماه به صفر به روایت مرکز آمار و 5/ 2درصد به روایت بانک مرکزی رسید. واکنش بازارها به این موضوع نشان‌دهنده اثرپذیری شدید آنها از انتظارات تورمی و ریسک‌‌های بیرونی است. حال، گزارش شامخ مدیران ساختمانی نشان می‌‌دهد، بازار ساخت‌وساز و سازنده‌ها نیز تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته‌‌ و همه شاخص‌‌های مورد سنجش در این زمینه بهبود یافته است.

پیام این شرایط آن است که هم‌‌اکنون تورم مسکن و ریسک‌‌های بیرونی مهم فاکتورها یا جعبه فرمان بازار ساخت‌وساز هستند که وضعیت و هر نوع تغییر در آنها می‌‌تواند بازار مسکن و فعالیت‌‌های ساختمانی را تحت تاثیر قرار دهد. به این معنا که وقتی اوضاع درون بازار (در مرداد تورم ماهانه مسکن صفر شد) و همچنین اوضاع بیرونی (ریسک غیراقتصادی یعنی برجام) جهت خوب یا امیدوارکننده‌ای به خود می‌‌گیرد، سازنده‌ها نیز نسبت به کار و فعالیت‌‌های خود امیدوار شده و حتی تغییر محسوس یا خفیف در اوضاع سرمایه‌گذاری ساختمانی (قیمت ساخت و فروش و…) را احساس می‌کنند. به این ترتیب و تحت تاثیر این شرایط، ارزیابی فعالان ساختمانی از همه مولفه‌های مهم در بازار مسکن و ساخت‌و‌ساز در میانه مردادماه مثبت و رو به جلو بوده است. عدد شامخ کل ساختمان در مردادماه در حالی به 11/ 51 رسیده است که عدد مربوط به میزان سفارش‌‌های جدید مشتریان نیز به 66/ 51 رسیده است. عدد مربوط به سرعت انجام کار و تحویل سفارش‌‌ها نیز به 55/ 55 رسیده است. درخصوص انتظارات در ارتباط با فعالیت‌‌های ساختمانی در آینده نیز شرایط از حالت بدبینی به خوش‌‌بینی تغییر کرده و به سمت بهبود رفته است. در شرایطی که عدد مربوط به شاخص انتظارات فعالان ساختمانی برای ماه آینده در تیرماه امسال عددی بدبینانه و کمتر از 50 (معادل 39/ 54) بود، این عدد در مرداد ماه به 22/ 57 افزایش یافت. این موضوع به این معناست که به دنبال وضعیت مردادماه بازار مسکن و ساخت‌و‌ساز که تحت تاثیر کاهش تورم مسکن و کاهش ریسک‌‌های بیرونی بهبود یافت، سازنده‌ها پیش‌‌بینی می‌‌کنند شرایط کسب‌وکار آنها در شهریورماه بهبود خواهد یافت و می‌‌توانند عملکرد بهتری داشته باشند.

بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» در حالی از بهبود حس و حال سازنده‌ها نسبت به وضعیت بازار مسکن و ساخت‌وساز در مردادماه امسال حکایت دارد که این رویداد، شبیه اتفاقی است که در آذر ماه سال99 نیز افتاد. در آذرماه 99 نیز به‌واسطه اعلام نتیجه انتخابات آمریکا، تحت تاثیر کاهش ریسک‌‌های بیرونی که بر وضعیت بازارها اثر گذاشته و انتظارات تورمی را کاهش داد، تورم ماهانه مسکن در تهران یک‌درصد منفی شد و درست در همان ماه (آذر)، ارقام شامخ، همگی اوضاع خوبی نسبت به آبان پیدا کردند. یعنی مشابه شرایطی که در مردادماه امسال در بهبود شرایط و حس و حال سازنده‌ها از وضعیت بازار مسکن و ساخت‌وساز در گزارش شامخ دیده می‌‌شود، تمامی مولفه‌ها در ارتباط با وضعیت این بازار در آذرماه99 نیز مثبت و اعداد بالاتر از 50 شد. این شرایط با بهبود انتظارات سازنده‌ها از وضعیت کسب‌وکارشان در ماه بعد نیز همراه بود و موجب شد اعداد مربوط به شامخ کل و شاخص سایر مولفه‌ها در وضعیت خوش‌‌بینانه قرار بگیرد.

بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌دهد، زمانی که متغیرهای موثر بر کسب‌وکار سرمایه‌گذاران ساختمانی اعم از پارامترهای درونی و بیرونی تاثیرگذار بر معاملات و ساخت مسکن، با بهبود مواجه شده و در وضعیت مطلوب یا دست‌‌کم نسبتا مطلوب و خوش‌‌بینانه قرار بگیرد، به‌طور خودکار به سرمایه‌‌گذاری و افزایش دامنه فعالیت خود در بحث ساخت و تولید مسکن تمایل پیدا می‌‌کنند.

در واقع شرایط بیرونی و درونی بازار ملک به‌ویژه مولفه‌های کلان و متغیرهای بیرونی اثر مستقیم بر تحولات بازار مسکن و ساخت‌وساز دارد. در شرایطی که در دوره‌های مختلف، پارامترهای متفاوتی می‌‌تواند بازار مسکن و ساخت‌وساز را تحت تاثیر قرار دهد، در سال‌های اخیر و مقطع زمانی حاضر این بازار به‌طور محسوس به شکل قابل ملاحظه‌‌ای تحت تاثیر تورم مسکن، انتظارات تورمی و ریسک‌‌های بیرونی قرار دارد.

هر زمان که تورم مسکن و ریسک‌های بیرونی کاهش یافته به میزان قابل توجه و قابل ملاحظه‌‌ای حس و حال سازنده‌ها و فعالان ساختمانی نیز به فعالیت‌‌ها و کسب‌وکارشان بهبود پیدا کرده است که این موضوع خود را در شکل افزایش عدد شامخ کل و ثبت اعداد بالای 50 در مولفه‌های اصلی این بازار نشان داده است.

این موضوع در حالی در بررسی روندهای گذشته تاکنون بازار مسکن و ساخت‌و‌ساز رصد می‌‌شود که در دوره‌های مختلف از جمله مقطع زمانی فعلی، سیاستگذار با این تصور اشتباه روبه‌رو بوده است که با اقدامات گلخانه‌‌ای همچون خانه‌سازی دولتی می‌‌تواند رونق از دست رفته را به بازار ساخت‌وساز بازگرداند. اما در عمل چنین نیست. سند این موضوع نیز در نموداری که در فوق آمده است، قابل مشاهده است. پیام این نمودار آن است که «رفتار سرمایه‌گذاران ساختمانی و رفتار متغیرهای این حوزه براساس شاخص کل در گزارش شامخ کاملا متاثر از رفتار تورم مسکن است».

تشدید شکاف در بازار ملک

دنیای اقتصاد : دو اتفاق معنادار در بازار «زمین» رخ داده است که اولی از وخامت اوضاع سرمایه‌گذاری مولد در بخش مسکن و دومی از آثار مخرب سرمایه‌گذاری غیرمولد در این بخش حکایت دارد. شکاف قیمت زمین مسکونی و آپارتمان در تهران، بیشتر شده و به ۵۶/ ۱ برابر(براساس میانگین قیمت‌های سالانه) رسیده است. از طرفی، حجم معاملات ملک کلنگی در سال گذشته حدود ۳۰درصد افت کرد که عمده این کاهش ناشی از «خروج تقاضای مصرفی از بازار زمین» بوده است. سازنده‌ها مصرف‌کننده بازار معاملات زمین هستند؛ اما جای آنها را تقاضای غیرمصرفی گرفته است.

p07 copy

بررسی روند دو نوع تورم ملکی در پایتخت با کارنامه1400 قیمت‌‌ها، نشان‌دهنده تشدید شکاف بین قیمت زمین و مسکن است. بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» با استناد به تازه‌‌ترین داده‌های منتشرشده درباره تحولات بازار زمین در شهر تهران از سوی مرکز آمار ایران نشان می‌‌دهد، گسل بین متوسط قیمت زمین و میانگین قیمت مسکن که از سال99 به میزان قابل توجه تشدید شده بود، باز هم افزایش یافته است. به این ترتیب، فاصله بین متوسط قیمت زمین و میانگین قیمت مسکن در سال1400 مطابق با تازه‌‌ترین آمارها به بیشترین میزان خود از گذشته، رسیده است.

براساس اعلام مرکز آمار ایران متوسط قیمت هر مترمربع زمین مسکونی در شهر تهران در حالی زمستان 1400 به 52میلیون و100هزار تومان افزایش یافته است که این میزان در مقایسه با میانگین قیمت زمین در فصل قبل یعنی پاییز 1400 (تورم فصلی)، رشد 8/ 4درصدی و در مقایسه با زمستان 1399 (تورم نقطه‌‌ای) افزایش 1/ 17درصدی را نشان می‌‌دهد. در شرایطی که برخی سوء‌برداشت‌‌ها از سوی گروهی از تحلیلگران در شبکه‌های مجازی در ارتباط با تحولات بازار زمین مستند به اطلاعات فصلی این بازار در زمستان1400 مطرح شده است، بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌دهد اگرچه تورم فصلی در بازار زمین تک رقمی شده است، اما این موضوع به معنای جاماندگی قیمتی زمین از مسکن نیست. تورم نقطه‌ای زمین در این بازه زمانی یعنی زمستان1400 1/ 17درصد اما تورم نقطه‌ای مسکن معادل 5/ 26درصد بوده است.

در واقع در این سوءبرداشت‌‌های مجازی، برخی تحلیلگران، در شبکه‌های اجتماعی تورم زمین را با تورم مسکن در زمستان 1400 (تنها یک فصل) بررسی کرده‌‌ و اعلام کرده‌‌اند که زمین از مسکن جامانده و مسکن رشد بسیاری داشته است؛ درحالی‌که تورم زمین در یک سال 1400بیشتر از تورم مسکن بوده است. یک تحلیل ناقص و سوءبرداشت دیگر نیز از سوی برخی مطرح شد مبنی بر اینکه به واسطه عقب بودن تورم زمین از مسکن، در زمستان1400 می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که تحولات قیمتی در بازار زمین آرام گرفته است. بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» در این‌باره نشان می‌‌دهد هر دوی این تحلیل‌‌ها محل سوال و اشکال است.در این زمینه دو علت مهم وجود دارد. علت اول مربوط به جلوتر بودن متوسط قیمت زمین از متوسط قیمت مسکن و همچنین جلوتر بودن تورم سالانه زمین از تورم سالانه مسکن در 1400 است. ضمن آنکه بررسی‌‌ها با استناد به نتایج یک دماسنج مهم بازار زمین یعنی عدد حاصل از نسبت قیمت زمین به مسکن، نشان‌دهنده افزایش شکاف بین متوسط قیمت زمین و مسکن در شهر تهران است.

علت دوم نیز با استناد به تحولات فصلی بازار زمین در فصول گذشته (فصل‌‌های قبل از زمستان 1400) قابل ارائه است. مبنی بر اینکه زمستان 1400 در واقع پنجمین فصل متوالی است که تورم فصلی زمین در آن تک‌رقمی شده است. در واقع تک‌رقمی شدن تورم فصلی زمین در زمستان سال گذشته رویداد تازه‌‌ای محسوب نمی‌‌شود.متوسط قیمت زمین در شهر تهران در زمستان1400 در حالی 8/ 4درصد نسبت به پاییز پارسال رشد داشته است که تورم فصلی زمین از زمستان 99 تک‌‌رقمی شد. بعد از ثبت تورم فصلی 19درصدی در بازار زمین در پاییز99، تورم فصلی زمین در زمستان99 به 8درصد کاهش یافت. تورم فصلی زمین در بهار99 معادل 3درصد، در تابستان معادل 4درصد، در پاییز معادل 4درصد و در زمستان 1400 نیز معادل 8/ 4 درصد بود.

روایت یک‌ساله از زمین و مسکن

بررسی‌‌ها نشان می‌‌دهد تحلیلگرانی که معتقد به آرام گرفتن تورم در بازار زمین در زمستان1400 هستند، تنها یک سکانس از بازار زمین در سال گذشته-زمستان- را مورد بررسی قرار داده‌‌اند؛ درحالی که تحولات یک‌ساله این بازار، روایت دیگری را ارائه می‌‌دهد. بررسی کارنامه 1400 بازار زمین شهر تهران نشان می‌‌دهد متوسط قیمت هر مترمربع زمین در پایتخت در سال1400 به 49میلیون تومان رسید که این میزان نشان‌دهنده رشد 2/ 34درصدی میانگین قیمت زمین در سال گذشته نسبت به متوسط قیمت زمین در سال1399 است. این در حالی است که متوسط قیمت هر مترمربع مسکن در سال گذشته به 31میلیون و400هزار تومان رسید که در مقایسه با میانگین قیمت مسکن در سال1399 رشد 6/ 31 درصدی را نشان می‌‌دهد.

این آمارها و بررسی کارنامه یک‌ساله بازار مسکن و زمین نشان‌دهنده آن است که نه تنها در سال گذشته تورم بازار زمین از تورم مسکن بیشتر بوده، بلکه قیمت زمین  با سرعت بیشتری نسبت به مسکن رشد کرده است. همچنین آمارها نشان می‌‌دهد از سال94 تا 1400 متوسط قیمت زمین در شهر تهران 4/ 11برابر شده است. این در حالی است که میانگین قیمت مسکن در شهر تهران در این بازه زمانی رشد 7/ 7برابری داشته است. بنابراین همان‌طور که در سه الی چهار دهه اخیر، تورم سالانه زمین از تورم سالانه مسکن بیشتر بوده در عصر جهش نیز رشد قیمت زمین در مقایسه با تورم مسکن، سرعت بیشتری داشته است. به واسطه این بیش‌‌فعالی زمین نسبت به بازار مسکن، در سال‌های اخیر شکاف یا گسل موجود بین قیمت زمین و مسکن افزایش یافت و در سال گذشته نیز این گسل به شکل بی‌‌سابقه‌‌ای تشدید شد.

نتیجه بیش‌‌فعالی زمین

برآوردهای صورت‌گرفته از سوی «دنیای‌اقتصاد» بر مبنای آمارهای رسمی، نتیجه بیش‌‌فعالی زمین در دوره‌های اخیر را نشان می‌‌دهد. این بیش‌فعالی با استفاده از یک دماسنج مهم ملکی یعنی نسبت زمین به مسکن (نسبت متوسط قیمت زمین به میانگین قیمت مسکن)، مورد ارزیابی قرار گرفته و سنجش می‌‌شود. نتایج حاصل از تحلیل عدد به‌دست‌آمده از این دماسنج از آنجا مهم است که می‌‌توان از آن در سنجش حاشیه سود سازنده‌ها استفاده کرد.در دهه80 متوسط قیمت زمین و متوسط قیمت مسکن در شهر تهران تقریبا با هم برابر و عدد حاصل از نسبت قیمت زمین به نسبت قیمت مسکن برابر با حدود یک بود. این میزان با شروع بیش‌‌فعالی و افزایش سرعت رشد قیمت زمین در مقایسه با تورم مسکن، در دهه90 به نسبت 2/ 1 تا 3/ 1برابری میانگین قیمت زمین تهران به متوسط قیمت مسکن در پایتخت رسید. در سال99، شکاف بین قیمت زمین و مسکن افزایش یافت و به 53/ 1برابر رسید. در سال1400 نیز این گسل به شکل بی‌‌سابقه‌‌ای تشدید شد و عدد حاصل از نسبت زمین به مسکن به 56/ 1 افزایش یافت.

چرا زمین بیشتر رشد کرد؟

بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» در حالی از سبقت تورمی زمین نسبت به مسکن در عصر جهش ملکی خبر می‌‌دهد که دست‌‌کم دو علت مهم را در این بیش‌‌فعالی زمین می‌‌توان ارائه کرد. بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» در این زمینه نشان می‌‌دهد، یک عامل مهم افزایش سرعت رشد قیمت زمین نسبت به متوسط قیمت مسکن در شهر تهران در عصر جهش به افزایش فعالیت‌‌های سفته‌‌بازی، رشد ملاکی و شیوع سرمایه‌‌گذاری‌‌های کلان ملکی در این بازار برمی‌‌گردد. همزمان با شروع دوره جهش ملکی و افزایش تمایل سرمایه‌‌گذاران به ورود سرمایه‌های خود به بازار ملک، آن دسته از سرمایه‌‌گذارانی که سرمایه‌های هنگفت وکلان در اختیار داشتند بازار زمین را به‌عنوان اولویت سرمایه‌‌گذاری ملکی خود انتخاب کردند؛ در مقابل سرمایه‌‌گذاران خردتر وارد بازار معاملات آپارتمان شدند. این موضوع یعنی ورود تقاضای سرمایه‌‌ای در حجم قابل توجه با سرمایه‌های کلان به بازار زمین، منجر به افزایش سرعت رشد قیمت در این بخش از بازار ملک در مقایسه با بازار معاملات آپارتمان شد.

از سوی دیگر، یک علت تشدید گسل قیمتی بین زمین و مسکن به کمبود موجودی زمین قابل ساخت در شهر تهران مربوط می‌‌شود. به‌دلیل ساخت‌وسازهای گسترده از سال‌های قبل تاکنون، بازار زمین با گذر زمان، با کمبود عرضه مواجه شده است. یعنی سال به سال عرضه زمین نیز کاهش یافته است. این موضوع یعنی کاهش عرضه در برابر افزایش تقاضای سرمایه‌‌ای برای خرید زمین در عصر جهش در بیش‌‌فعالی قیمتی زمین نسبت به مسکن موثر بوده است.

پاسخ به معمای رکود ملکی

نتایج مربوط به ارزیابی سرعت رشد قیمت در بازار زمین و بیش‌‌فعالی تورمی زمین در برابر معاملات مسکن، پاسخی به معمای رکود ملکی و عدم تمایل سازنده‌ها به ساخت‌وساز است. چراکه با افزایش شکاف بین قیمت زمین و مسکن، عملا حاشیه سود سازنده‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد و کاهش می‌‌یابد. این عامل در کنار رکود معاملات مسکن و افت شدید تعداد خریداران مصرفی همزمان با جهش قیمت مصالح ساختمانی، منجر به کامل شدن پکیج بی‌‌انگیزگی سازنده‌ها برای انجام فعالیت‌‌های ساختمانی شده است. به این ترتیب اگر چه تورم فصلی زمین تک‌رقمی شده و در مقایسه با سال99 سرعت رشد قیمت در این بخش از بازار ملک، کاهش یافته است؛ اما کند شدن سرعت رشد قیمت در این بازار به معنای ایجاد وضعیت مطلوب برای سازنده‌ها نیست؛ چراکه به‌دلیل بالا بودن عدد حاصل از نسبت قیمت زمین به مسکن، عملا حاشیه سود سازنده‌ها تحت تاثیر قرار می‌‌گیرد. هم‌‌اکنون متوسط قیمت زمین در شهر تهران بیش از 5/ 1برابر متوسط قیمت مسکن پایتخت است.

اما در شرایطی که به‌طور قطع، کاهش عدد حاصل از این نسبت به «یک» و برابر شدن میانگین قیمت زمین و مسکن مطابق با آنچه در دهه 80 وجود داشت، مطرح نیست؛ باید دید که این نسبت باید به چه نحوی بازتنظیم شود تا بازار بخشی از جذابیت گذشته خود برای ساخت‌و‌ساز و عرضه جدید را به‌دست آورد؟

بررسی‌‌ها نشان می‌‌دهد اگر عدد حاصل از نسبت قیمت زمین به مسکن به حول و حوش 3/ 1 کاهش یابد، می‌‌توان به بازگشت بخشی از سازنده‌ها به بازار ساخت‌وساز امیدوار بود. با رصد دستگاه‌های سنجش قیمت مسکن و دماسنج‌‌های بازار معاملات آپارتمان، قطعا انتظار نمی‌‌رود این موضوع با افزایش سرعت رشد قیمت مسکن و بالا رفتن قیمت آپارتمان جبران شود. به این ترتیب انتظار برای کاهش قیمت زمین برای بازتنظیم رابطه قیمت بین زمین و مسکن، مطرح است. در سال‌های گذشته نیز سابقه کاهش قیمت زمین وجود داشته است. در سال88 متوسط قیمت زمین در شهر تهران 17درصد کاهش یافت. در سال93 نیز کاهش قیمت زمین حول و حوش 14درصد رقم خورد. بنابراین احتمال منفی شدن تورم در بازار زمین و کاهش قیمت در این بخش از بازار ملک دور از ذهن نیست. در واقع در صورت تغییر جهت نیروهای بالابرنده قیمت مسکن، همچون موضوع احیای برجام و رویدادهای اقتصادی و غیراقتصادی بعد از آن، می‌‌توان انتظار داشت قیمت زمین نیز از سطوح نامتعارف به سمت وضعیت متعارف بازگشت کند.

علت تورم تک‌‌رقمی زمین

اما تورم فصلی در بازار زمین با وجود تمام آنچه گفته شد، درحالی تک‌‌رقمی شده است که دو علت را در این زمینه می‌‌توان مورد اشاره قرار داد. علت اول مربوط به رکود ساختمانی و خروج سازنده‌ها از بازار زمین به‌عنوان تقاضای مصرفی است. هرچند تقاضای سرمایه‌‌ای در بازار زمین در عصر جهش حضور داشت، اما تقاضا از ناحیه سازنده‌ها برای خرید زمین و شروع پروسه ساخت‌وساز کاهش یافت. علت دوم نیز مربوط به قرار گرفتن بازار مسکن در سال1400 در سال پساجهش بود.

در سال1400 از جذابیت سرمایه‌‌گذاری در بازار مسکن چه در بخش معاملات آپارتمان و چه در حوزه خرید زمین نسبت به سال99 کاسته شد.آمارهای رسمی نشان می‌دهد تحت تاثیر این موضوع، در سال1400 در هر فصل به‌طور متوسط در شهر تهران تنها 250فقره معامله خرید زمین انجام شد که این میزان نسبت به 350فقره معامله خرید زمین در هر فصل از سال99 میانگین معادل حدود 30درصد کمتر است. در سال98 در هر فصل به‌طور متوسط 450فقره معامله خرید زمین در شهر تهران انجام شد. این میزان در سال97 معادل 550فقره و در سال‌های مابین 92 تا 96 در هر فصل به‌طور متوسط 600 فقره بوده است.

© کلیه حقوق برای شرکت عمران آبشار اسپادانا محفوظ است . - طراحی توسط مصطفی مولایی