نبض زمستانی بازارمسکن

دنیای‌اقتصاد : تقابل رفتاری دو نگاه در بازار مسکن طی اولین ماه از زمستان، به نفع «ثبات نسبی قیمت آپارتمان» رقم خورد. دی ماه امسال از یکسو «بازدهی منفی بازارهای رقیب مسکن» زمینه ورود سرمایه به حوزه خرید ملک را فراهم کرد و از سوی دیگر، «پیش‌بینی‌های کاهشی درباره قیمت ملک در پسابرجام» بازیگران ملکی را به تامل درباره «زمان اقدام» واداشت. برآیند این دو وضعیت متفاوت در نهایت به شکل «خرید و فروش غیرهیجانی آپارتمان» در مناطق مختلف تهران عمل کرد؛ به‌طوریکه حجم معاملات خرید و همچنین نبض قیمت فروش در دی ماه، بدون تغییر جدی نسبت به آذر در کارنامه زمستانی بازار به ثبت رسید. موضوع با اهمیت «تداوم افت قیمت واقعی مسکن» است که از تیر ماه امسال شروع شد. در حال حاضر متغیرهای بنیادی در این بازار از «استعداد بالا برای تخلیه حباب قیمت» حکایت دارد. اگر عامل محرک خریدهای غیرمصرفی دوباره فعال نشود، می‌توان به «برگشت قیمت‌ملک تا سطح متعارف» امیدوار بود. میانگین و تغییرات ماهانه قیمت مسکن ۲۲ منطقه تهران بررسی شد.

24 copy

برنده تقابل دو نیروی متفاوت در بازار مسکن دی ماه مشخص شد. تازه‌‌‌ترین گزارش رسمی از تغییرات قیمت و نبض معاملات مسکن در اولین ماه زمستان حکایت از آن دارد که انتظارات افزایشی مغلوب شدند، به نحوی که تغییر ماهانه قیمت مسکن در حد ریزنوسان یک‌درصدی رقم خورد. به این ترتیب خوش‌بینی درباره آینده بازار مسکن تحت‌تاثیر دریافت اخبار امیدوارکننده از وضعیت متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها (مذاکره برای رفع تحریم‌ها) توانست بر انتظارات بدبینانه غالب و مانع از رشد محسوس قیمت مسکن شود. نتیجه غلبه برجامی در بازار مسکن دی ماه به شکل تغییرات نزدیک به صفر قیمت در این بازار ظاهر شد، به نحوی که میانگین قیمت مسکن در معاملات اولین ماه زمستان در مقایسه با آذر فقط حول و حوش 300‌هزار تومان افزایش پیدا کرده است.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، بر اساس تازه‌‌‌ترین گزارش بانک مرکزی از وضعیت بازار مسکن در دی‌‌‌، حجم معاملات مسکن در ماهی که گذشت در حد 5/ 0‌درصد افزایش نسبت به آذرماه را تجربه کرد و تعداد معاملات ثبت شده طی اولین ماه زمستان حول و حوش 9‌هزار و 800 فقره باقی ماند. میانگین قیمت مسکن نیز با افزایش یک‌درصدی به 32‌میلیون و 940‌هزار تومان رسید و از رسیدن به کانال 33‌میلیون تومانی بازماند.

تغییرات نقطه‌‌‌ای حجم معاملات مسکن دی ماه 1400 نیز 3/ 179‌درصد بوده است، به این معنا که معاملات نزدیک 10‌هزار فقره‌‌‌ای مسکن رشد بیش از 179‌درصدی نسبت به تعداد معاملات انجام شده در دی‌‌‌ 1399 را تجربه کرده است. این رشد قابل‌توجه معاملات اگرچه به منزله خروج بازار مسکن از رکود نیست اما نشان‌‌‌دهنده بازگشت گروهی از متقاضیان مصرفی مسکن به بازار است؛ چراکه تقاضای سفته‌‌‌بازی و سرمایه‌گذاری در بازار مسکن هیچ‌گاه به حدی پرتعداد نیست که بتواند چنین رشد قابل‌توجهی را رقم بزند. «دنیای‌اقتصاد» ماه گذشته به دنبال رشد ماهانه بیش از 33‌درصدی حجم معاملات مسکن در آذر 1400 از بازگشت گروهی از متقاضیان مصرفی به‌ویژه از جنس متقاضیان تبدیل به احسن به بازار مسکن خبر داده و اعلام کرده بود حضور این گروه در کنار سرمایه‌گذاران و معدود سفته‌‌‌بازانی که با تصور کسب سودهای 10 تا 20‌درصدی از خرید و فروش دو سه‌ماهه در آذرماه به معامله پرداختند، توانست نبض بازار مسکن را احیا کند و حجم معاملات به این ترتیب در آذر به 9‌هزار و 800 فقره رسید.

همچنین تغییرات نقطه‌‌‌ای قیمت مسکن به روشنی نشان‌‌‌دهنده کند شدن روند رشد قیمت در سال‌جاری است. میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در معاملات دی امسال نسبت به دی پارسال فقط 3/ 20‌درصد رشد کرده و این در حالی است که تورم نقطه‌‌‌ای مسکن در دی 1399 نسبت به ماه مشابه در سال 1398 حدود 98‌درصد بوده است. به این ترتیب روند کاهش تورم نقطه‌‌‌ای مسکن که نشان‌‌‌دهنده کاهش سرعت رشد قیمت مسکن است، مشهود بوده و انتظار می‌رود مثل همه دوره‌‌‌های رونق – رکود مسکن، این نرخ همچنان مسیر کاهشی را ادامه دهد و به محدوده یک رقمی میل کند.

انتظارات پوچ در بازار مسکن

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، در نگاه کلی به تازه‌‌‌ترین آمارهای رسمی می‌توان ادامه ثبات نسبی که چند ماهی است در بازار مسکن برقرار شده را تایید کرد و مشخص است که محاسبات ذهنی برخی از سرمایه‌گذاران و سوداگران بازار مسکن درباره رشد قابل‌توجه قیمت مسکن همزمان با ایام شب عید و رونق سنتی معاملات، درست از آب در نیامده است.

«دنیای‌اقتصاد» اخیرا در گزارشی با عنوان «خرید 2 ماهه در بازار مسکن» به این موضوع پرداخته بود که در یکی از سه گروه معامله‌‌‌گران اصلی بازار مسکن در آذر، در کنار متقاضیان تبدیل به احسن و سرمایه‌گذاران، از جنس خریداران سفته‌‌‌باز بوده‌‌‌اند. این خریداران از دسته مشتریان سال 98 بازار مسکن هستند که در آن مقطع زمانی پرتعداد بودند اما در آذر و دی از تعدادشان کاسته شده است.

این گروه از سوداگران را می‌توان «سرمایه‌گذاران موقت بازار مسکن» خطاب کرد که در دو ماهه آذر و دی حضور پررنگی در بازار داشته‌‌‌اند و انگیزه آنها، معامله به قصد فروش ملک ظرف دو تا سه ماه پیش رو همزمان با بالا رفتن دمای معاملات مسکن در شب عید است.

سرمایه‌گذاران موقت تحت‌تاثیر هیجان ارزی پاییز امسال که ناشی از انتشار اخبار منفی درباره متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها بود، تصمیم گرفتند وارد بازار مسکن شوند. نیروی وارد شده از ناحیه این گروه در بازار مسکن از جنس «انتظارات افزایشی» بوده و آنها با این تصور که قرار نیست مذاکرات به نتیجه مثبتی برسد و از طرفی با توجه به بازدهی منفی بازارهای موازی، برآوردی از افزایش تقاضای خرید سرمایه‌‌‌ای و تبدیل به احسنی در بازار مسکن شب عید انجام دادند. نتیجه برآورد صورت گرفته با مبنای غلط این بود که احتمالا بازار مسکن با افزایش تقاضا در سه‌ماه دی تا اسفند روبه‌رو می‌شود و آنها می‌توانند خریدهای آذر و اوایل دی را با قیمت‌های بالاتر در ماه‌‌‌های بعدی به فروش برسانند و از خرید و فروش کوتاه‌مدت خود با وجود رکود حاکم بر بازار سود قابل‌توجهی در حد 10 تا 20‌درصد کسب کنند.

این تصور در میان گروهی از سازنده‌‌‌ها و فروشنده‌‌‌های بازار مسکن نیز رسوخ پیدا کرده بود و آنها نیز انتظارات افزایشی داشتند و به همین خاطر در دی ماه نه تنها بر تعداد آپارتمان‌‌‌های فایل شده برای فروش افزوده نشد، بلکه قیمت‌های پیشنهادی اعلامی در این ماه نیز به طور میانگین 3‌درصد رشد پیدا کرد؛ متغیری که «دنیای‌اقتصاد» از آن به عنوان «تورم پنهان» یاد می‌کند.  در دی ماه تورم پنهان مسکن 3‌درصد محاسبه شد اما قیمت قطعی نشان می‌دهد در زورآزمایی نیروهای برون‌‌‌زای بازار مسکن، انتظارات افزایشی در برابر انتظارت برجامی که با توجه به اخبار مثبت درباره مذاکرات، از جنس انتظارات کاهشی بوده است، مغلوب شد.

واقعیت این است که طی سال‌های اخیر وضعیت بازار مسکن بیش از هر زمان دیگری تحت‌تاثیر «انتظارات» قرار دارد و این متغیر به یکی از اصلی‌‌‌ترین جهت‌‌‌دهنده‌‌‌های بازار مسکن تبدیل شده است. در مقاطعی که انتظارات منفی درباره آینده بازار مسکن غالب باشد، وضعیت بازار مسکن حتی با وجود رکود معاملات تورمی بوده و در مقاطعی که انتظارات مثبت و خوش‌بینانه در میان فعالان بازار مسکن بیشتر از انتظارات منفی باشد، ثبات به دنبال آن رقم خورده است.

متغیر انتظارات نیز طی کمتر از چهار سال اخیر بیش از هر چیز تحت‌تاثیر وضعیت ریسک متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها یعنی مذاکرات برای رفع تحریم‌هاست. این ریسک متغیر غیراقتصادی بود که در سال 97 زمینه‌‌‌ساز صعود نرخ ارز و شروع جهش بی‌‌‌سابقه قیمت مسکن شد. اکنون نیز تغییر وضعیت مثبت و کاهش ریسک متغیر غیر‌اقتصادی سبب شده ثبات نسبی در بازار مسکن به شکل محدود شدن تغییرات قیمت مسکن در حد ریزنوسان و نیز افزایش نسبی حجم معاملات ناشی از آرامش قیمتی حاکم بر بازار نمود پیدا کند. به این ترتیب به نظر می‌رسد مادامی که اخبار امیدوارکننده‌ای درباره آینده مذاکرات دریافت می‌شود، انتظارات افزایشی در بازار مسکن را می‌توان پوچ تلقی کرد.

البته متغیر غیراقتصادی تنها نیروی برون‌‌‌زای جهت‌‌‌دهنده به بازار مسکن نیست. نیروهای دیگری از قبیل سیاستگذاری اقتصادی تورم‌‌‌زا و نیز بازدهی سایر بازارها نیز از جمله نیروهای برون‌‌‌زای موثر بر بازار مسکن به شمار می‌‌‌آیند. در دی ماه ریسک متغیر غیراقتصادی با ادامه روند مذاکرات کاهش یافت اما نیروی وارد شده به این بازار از ناحیه سیاستگذار اقتصادی جهت مخالف داشت، چراکه طی یکی دو ماه اخیر روند رشد پایه پولی از طریق استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی ادامه پیدا کرده و عملا حرکت ماشین چاپ پول متوقف نشد. این شیوه استقراض غیرمستقیم از بانک مرکزی به افزایش تورم عمومی منجر می‌شود، طوری که در نهایت پایه پولی نرخ رشد چشمگیری در آذر ماه داشته و تغییرات نقطه‌‌‌ای آن به 6/ 37‌درصد رسیده است. رشد پایه پولی نیز منجر به رشد نقدینگی شده است، ‌‌‌ طوری که تغییرات نقطه‌‌‌ای آن در ماه پایانی پاییز 41‌درصد بوده است.

یکی دیگر از نیروهای برون‌‌‌زای بازار مسکن که جهتی مخالف نیروی وارد شده از ناحیه متغیر غیراقتصادی دارد، وضعیت بازارهای موازی است. در ماه گذشته همه بازارهای موازی با افت نرخ بازدهی روبه‌رو بودند؛ به این ترتیب که بازدهی ماهانه بورس در دی‌‌‌ماه منفی 3‌درصد، بازدهی دلار منفی 7 و بازدهی سکه منفی 6‌درصد محاسبه شده است. اگرچه این حجم از زیان در گزارش بازدهی بازارهای موازی می‌تواند زمینه‌‌‌ساز تبدیل مسکن به کانون امن جذب سرمایه شود، اما در عمل نتیجه زورآزمایی این نیرو با نیروی ناشی از کاهش ریسک متغیر غیراقتصادی و اخبار امیدبخش درباره آینده مذاکرات، غلبه نیروی برجامی بوده است.

در شرایطی که کاهش ریسک متغیر غیراقتصادی ادامه پیدا کند، تنها چیزی که می‌تواند زمینه‌‌‌ساز رشد جزئی قیمت مسکن را فراهم کند، افزایش تقاضای خرید مسکن در بازارگرمی شب عید است. اما نباید از نظر دور داشت که به دنبال رکود سنگین معاملات اصلا چیزی به اسم رونق شب عید از ناحیه خریداران مصرفی وجود نداشته و خریدهای شب عید نیز از سوی سفته‌‌‌بازان و سرمایه‌گذاران انجام شده است.

کاهش 22‌درصدی قیمت واقعی مسکن

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، نقطه‌‌‌ای که امروز بازار مسکن در آن ایستاده اگرچه هنوز نقطه ایده‌‌‌آلی نیست، اما به مراتب بهتر از جایگاه این بازار در سه سال گذشته است. روند افت قیمت واقعی مسکن از تیرماه امسال آغاز شده و همچنان ادامه دارد. مقصود از قیمت واقعی مسکن، قیمتی است که از تفاضل تورم عمومی با نرخ تورم مسکن به دست می‌‌‌آید. قیمت واقعی مسکن از ابتدای امسال تا پایان دی‌‌‌ماه در مجموع 22‌درصد افت کرده که ناشی از پایین‌‌‌تر بودن سرعت رشد قیمت مسکن در مقایسه با سرعت رشد نرخ تورم عمومی است.  از ابتدای سال‌جاری تاکنون اگرچه قیمت اسمی مسکن 6/ 8‌درصد رشد کرده و بازار مسکن بازدهی اندکی داشته است، اما این بازدهی به مراتب کمتر از بازدهی بازارهای موازی بوده است. در طول 10 ماهه نخست امسال بازدهی دلار و سکه به ترتیب 13 و 12‌درصد بوده و بازدهی زیر 10‌درصدی مسکن به مراتب از آنها کمتر است. استمرار این روند می‌تواند به کاهش هرچه بیشتر تقاضای سرمایه‌گذاری در بازار مسکن بینجامد و با کوتاه شدن دست متقاضیان غیرمصرفی مسکن، می‌توان امیدوار بود متقاضیان مصرفی به تدریج با احیای قدرت خرید خود بتوانند روانه بازار شوند.

البته بازدهی بورس در 10 ماهه نخست امسال روند متفاوتی داشته و تغییرات شاخص بورس در این مدت منفی 1/ 2‌درصد بوده است. با وجود این ماجرای بازدهی منفی بورس را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن رکود فرسایشی ناشی از مداخله سیاستگذار در بازار سرمایه تحلیل کرد. کارشناسان بورس معتقدند بازار سرمایه به لحاظ متغیرهای بنیادین آماده رشد و رونق است اما مداخله دولتی سبب شده این بازار کارکرد طبیعی خود را از دست بدهد.

وضعیت متغیرهای بنیادین بازار مسکن

در بازار مسکن نیز متغیرهایی وجود دارد که می‌توان از آنها به عنوان متغیر بنیادین یاد کرد. به عنوان مثال نسبت قیمت به اجاره مسکن (P/ R) که از آن به عنوان حباب‌‌‌سنج مسکن یاد می‌شود، مدت‌‌‌هاست از سقف سنتی خود عبور کرده و این یعنی قیمت مسکن حباب‌‌‌آلود است و باید از اضافه پرشی که داشته، بازگردد. افزون بر این، رکود سرمایه‌گذاری ساختمانی نشانه دیگری از این واقعیت است که فعالان بازار مسکن دریافته‌‌‌اند برای پاسخ به نیاز خرید مسکن فعلی نیاز فوری به سرمایه‌گذاری جدید وجود ندارد و خانه‌‌‌های موجود در بازار نیز ماه‌‌‌هاست در صف فروش باقی مانده‌‌‌اند، چراکه متقاضیان خرید استطاعت پرداخت بهای آنها را ندارند و دلیلی برای سرمایه‌گذاری بیشتر در این بازار وجود ندارد.

بنابراین وضعیت متغیرهای بنیادین بازار مسکن نیز منعکس‌‌‌کننده این واقعیت است که دلیلی برای جهش قیمت مسکن در این بازار وجود ندارد و از طرفی ادامه رکود نیز با توجه به میزان تقاضای مسکن و تعداد خانه‌‌‌های موجود برای پاسخ به این تقاضا، دور از انتظار است. در شرایط فعلی این وضعیت متغیر غیراقتصادی است که می‌تواند سرنوشت بازار مسکن را در سال آینده رقم بزند؛ کما اینکه در دی ماه نیز غلبه برجامی در بازار مسکن توانست مانع از رشد قیمت با وجود تحمیل نیروی ناشی از انتظارات افزایشی در این بازار شود.

متغیر غیراقتصادی یعنی مذاکرات احیای برجام در طول سه سال و نیم اخیر بازیگردان اصلی بازار مسکن بوده که وضعیت آن، تعیین‌‌‌کننده نقش بازیگران این بازار بوده است. در حال حاضر وضعیت بازیگردان اصلی بازار مسکن نشان می‌دهد اگر به سمت حصول نتیجه مثبت پیش برویم، می‌توان انتظار داشت متغیرهای بنیادین موثر بر بازار مسکن اثر خود را به شکل «تغییرفاز» روی بازار بگذارند. این تغییر فاز به شکل ثبات نسبی قیمت و افزایش حجم معاملات می‌تواند منعکس شود. اما اثرگذاری این متغیر منوط به این است که به طور کامل بر نیروهای برون‌‌‌زایی که آثار منفی آنها بر بازار مسکن در ماه‌‌‌های اخیر مشهود بوده، غلبه پیدا کند.

مادامی که مذاکرات تا حصول نتیجه نهایی ادامه پیدا می‌کند، نیروهایی با جهت‌‌‌های متفاوت در بازار مسکن اثرگذار هستند. این نیروها در تقابل با یکدیگر قرار دارند و باید دید در هر زمان وزن کدام‌‌‌یک از دیگری بیشتر می‌شود و کدام‌‌‌یک غالب خواهند شد. این در حالی است که کسب نتیجه نهایی در مذاکرات رفع تحریم‌ها می‌تواند آرامش و ثبات پایدار را به بازار مسکن بازگرداند.

استطاعت خریداران مسکن در دی‌‌‌ماه

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، بررسی جزئی‌‌‌تر آمار رسمی مربوط به قیمت و معاملات مسکن به لحاظ سهم گروه‌‌‌های قیمتی و سنی مختلف در دی ماه می‌تواند انعکاس دقیق‌‌‌تری از استطاعت متقاضیان خرید مسکن در بازار فعلی ارائه کند.

توزیع فراوانی تعداد واحدهای مسکونی معامله شده شهر تهران در دی ماه نشان می‌دهد به لحاظ مساحت، واحدهای مسکونی با زیربنای کمتر از 80 مترمربع سهمی معادل 5/ 58‌درصد از معاملات انجام شده را به خود اختصاص داده‌‌‌اند. همچنین 5/ 62‌درصد از واحدهای مسکونی با قیمتی کمتر از متوسط قیمت مسکن در شهر تهران یعنی 32‌میلیون و 340‌هزار تومان معامله شده‌‌‌اند. همچنین 9/ 48‌درصد از معاملات به واحدهای مسکونی با ارزش کمتر از 2‌میلیارد تومان اختصاص داشته است.

همچنین بررسی توزیع واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران به تفکیک عمر بنا در دی‌‌‌ماه 1400 حاکی از این است که از مجموع 9‌هزار و 816 واحد مسکونی معامله شده، واحدهای تا پنج سال ساخت با سهم 6/ 33‌درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌‌‌اند. سهم مذکور در مقایسه با دی‌‌‌ماه پارسال حدود 4/ 5 واحد‌ درصد کاهش یافته و در مقابل به سهم واحدهای با قدمت بالا در سایر گروه‌‌‌ها به‌ویژه گروه‌‌‌های 11 تا 15 و 16 تا 20 سال ساخت افزوده شده است.  توزیع تعداد معاملات انجام شده بر حسب مناطق مختلف شهر تهران در دی ماه نیز حاکی است منطقه پنج با سهم 8/ 14‌درصدی از کل معاملات ماهانه مسکن، در صدر فهرست مناطق پرمعامله قرار گرفته است. پس از آن نیز مناطق 10 و 4 با سهم 10 و 8/ 8‌درصدی به ترتیب در رتبه‌‌‌های بعدی قرار دارند.

مسکن هنوز حباب دارد؟

نياي اقتصاد : فصل اول کاهش قیمت مسکن در ۱۴۰۰ باعث شد حباب ملکی در پایتخت به میزان ۶ واحد عددی کاهش پیدا کند. بهار امسال، میانگین قیمت آپارتمان در تهران برای دو ماه متوالی کاهش یافت و در عین حال، سطح قیمت در فاصله ابتدا تا انتهای فصل حدود ۲درصد افت کرد. این تغییر محسوس در نبض قیمت مسکن روی نشانگر دستگاه حباب‌سنج بازار ملک نیز منعکس شد؛ به‌طوری‌که نسبت قیمت به اجاره (P به R) در تهران از عدد ۳۵ در زمستان پارسال به سطح عددی ۲۹ در بهار امسال کاهش یافت. سقف متعارف این نسبت ۲۴ تا ۲۵ است و در عین حال میانگین آن طی سه دهه اخیر عدد ۲۱ بوده است. با این حال، جهش بی‌سابقه قیمت مسکن در این دوره باعث رشد انفجاری نسبت قیمت به اجاره و اختلال در رابطه متعارف این دو متغیر ملکی شد. وضع موجود اما نشان می‌دهد حباب قیمت مسکن تحت تاثیر «برگشت قیمت‌ها از اضافه‌پرش» در حال کم شدن است اما هنوز تا رسیدن به سطح متعارف، فاصله وجود دارد. البته طی فصل اول امسال، «پرواز تاریخی اجاره‌بها» نیز در تغییر عدد دستگاه حباب‌سنج موثر بود. «دنیای‌اقتصاد» در این گزارش اثر چربی‌سوزی بازار ملک -کاهش قیمت‌ها- و همچنین میزان فعلی حباب مسکن در ۲۲ منطقه پایتخت را بررسی کرده است.

40 copy

سایز حباب قیمت مسکن در بهار 1400 نسبت به فصل زمستان سال گذشته شش واحد کوچک‌تر شد. نماگر حباب‌‌سنج مسکن که در زمستان 1399 رکورد بالاترین مقدار در طول دست‌‌کم سه دهه اخیر را ثبت کرده بود، در سه ماه نخست امسال قدری کاهش یافت. این نماگر «نسبت قیمت به اجاره مسکن» است که در زمستان 99 مقدار آن 35 واحد بود و در بهار به 29 واحد رسید.

به گزارش «دنیای اقتصاد»، فاصله میان قیمت و اجاره مسکن یک شاخص جهانی است که به عنوان حباب‌‌سنج در بازار مسکن به کار می‌‌رود. با محاسبه نسبت میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی نسبت به میانگین اجاره‌‌بهای ماهانه هر مترمربع آپارتمان نسبت موسوم به «P/ R» به دست می‌‌آید که مقدار آن نشان می‌دهد آیا بازار مسکن دچار اضافه‌‌پرش قیمت مسکن شده و باید منتظر تخلیه حباب بود یا نه؟ به واسطه این نسبت همچنین می‌توان پیش‌‌بینی کرد که چه زمانی رشد قیمت مسکن آغاز می‌شود. هر زمان این نسبت به حداقل معمول نزدیک شود می‌توان این طور نتیجه‌‌گیری کرد که به زودی قیمت مسکن دچار جهش خواهد شد.

تازه‌‌ترین داده‌های مستند از وضعیت اجاره‌‌بها در بهار امسال که از سوی مرکز آمار منتشر شده است نشان‌دهنده رشد 50 درصدی میانگین اجاره‌‌بها نسبت به فصل مشابه سال گذشته بوده است. به این ترتیب میانگین اجاره‌‌بهای هر مترمربع واحد مسکونی در فصل بهار به 83 هزار و 500 تومان رسید. بر این اساس و با توجه به میانگین 29 میلیون و 300 هزار تومانی قیمت هرمترمربع آپارتمان مسکونی در شهر تهران در فصل بهار، نسبت قیمت به اجاره مسکن در این فصل شش واحد کاهش یافت و در عمل حباب قیمت مسکن شش واحد کوچک‌تر شد.

زمستان سال گذشته مقطعی بود که حباب تاریخی قیمت مسکن شکل گرفت، طوری که نسبت قیمت به اجاره در این مقطع زمانی به 35 واحد رسید، به این معنا که میانگین قیمت مسکن در این فصل 35 برابر میانگین اجاره‌‌بها بود. این عدد وقتی معنادار می‌شود که بدانیم سطح متعارف تاریخی نسبت مذکور در همه ادوار گذشته دست‌‌کم از زمانی که آمارهای رسمی برای محاسبه نسبت منتشر شده، چقدر بوده است. «دنیای اقتصاد» میانگین تاریخی نسبت «P/ R» در طول سه دهه گذشته را محاسبه کرده که نشان می‌دهد مقدار آن 21 واحد بوده است.

از سوی دیگر کف و سقف این نسبت در مقاطع مختلف رکود و رونق بازار معاملات مسکن به‌طور میانگین بین 14 تا 24 واحد بوده است. مقادیر بالاتر به منزله پیشی گرفتن بیشتر رشد قیمت مسکن از اجاره‌‌بها است که مربوط به دوره‌های رونق بازار و جهش قیمت است. همچنین در مقاطعی که بازار مسکن دچار رکود بوده و جو قیمتی آرام است، به تدریج این نسبت کاهش پیدا کرده و به کف یعنی «14 واحد» نزدیک‌‌تر می‌شود. به این ترتیب به هر میزان که نسبت قیمت به اجاره مسکن از سقف متعارف یعنی 24 واحد فراتر رود، به همان اندازه بازار مسکن دچار اضافه‌‌پرش شده است.

   تشکیل حباب تاریخی قیمت مسکن

به گزارش «دنیای اقتصاد»، در فاصله سال‌های 97 تا 99 به واسطه جهش بی‌‌سابقه و دنباله‌‌دار قیمت مسکن، رشد اجاره‌‌بها نیز به عنوان تابعی از قیمت مسکن تحت تاثیر قرار گرفت. در واقع اضافه پرش تاریخی قیمت مسکن در تهران به دنبال سه سال جهش پیاپی موجب شد سطح قیمت به اجاره با عبور از مرز 30 واحد به حالت انفجاری یعنی عدد بی‌‌سابقه 8/ 31 واحد در یک‌سال 99 برسد. این مقدار در زمستان رکورد تاریخی «P/ R» را ثبت کرد و به مقدار 35 واحد رسید. اما آمار رسمی از وضعیت اجاره‌‌بها نشان می‌دهد اندازه حباب تاریخی قیمت مسکن یک فصل پس از تشکیل قدری کوچک‌تر شده است.

علت شکل‌‌گیری حباب تاریخی قیمت مسکن، رشد بی‌‌سابقه قیمت مسکن است، کمااینکه بر اساس داده‌های آماری چند دهه اخیر از بازار مسکن، پیش از سال‌های 97 تا 99 این حجم از رشد قیمت مسکن آن‌‌هم به شکل مداوم حتی در مقطع رکود معاملات بی‌‌سابقه بوده است. اگرچه اجاره‌‌بها تابعی از رشد قیمت مسکن است اما سرعت رشد قیمت مسکن در فاصله سال‌های 97 تا 99 بیشتر از رشد اجاره بوده و همین موضوع سبب شده حباب قیمت مسکن به تدریج بزرگ و بزرگ‌تر شود.

   دو عامل برگشت از اضافه‌‌پرش

اما چه چیزی سبب شد سایز حباب مسکن در بهار امسال شش واحد کوچک‌تر شود؟ کوچک‌تر شدن حباب می‌تواند نتیجه کوچک‌تر شدن صورت کسر حباب‌‌سنج باشد که در بهار امسال همین ماجرا رخ داد. بهار امسال فصل آغاز چربی‌‌سوزی قیمت مسکن و بازگشت از اضافه پرش سه سال قبل از آن بود؛ روندی که تاکنون نیز ادامه پیدا کرده و اگر اخبار منفی از وضعیت متغیرهای غیراقتصادی و بیرونی بازار مسکن منتشر نشود، می‌تواند در ماه‌های آینده نیز استمرار داشته باشد؛ کمااینکه تجربه سال‌های اخیر نشان داده حساسیت بازار مسکن نسبت به ریسک متغیر غیراقتصادی به‌‌ویژه مذاکرات برای رفع تحریم‌ها علیه ایران به شکل بی‌‌سابقه‌‌ای افزایش یافته است.

به این ترتیب در بهار امسال در بازار املاک تهران به دنبال کاهش حدود 5 درصدی قیمت اسمی مسکن طی دو ماه فروردین و اردیبهشت و افت حدود 2 درصدی قیمت اسمی در فاصله ابتدا تا انتهای فصل، «حباب قیمت مسکن» به میزان 6 واحد عددی سایز کم کرد. در واقع دوره گذر از فاز جهش که «دنیای اقتصاد» از آن با عنوان «پساجهش» یاد می‌کند، سبب شده صورت کسر حباب‌‌سنج در بهار قدری کوچک‌تر شود که به تعدیل این نسبت کمک کرده است.

علاوه بر این عامل دومی که روی کوچک‌تر شدن حباب قیمت مسکن اثر داشت، تغییرات بی‌‌سابقه قیمت اجاره‌‌بها بود. به‌طور کلی علاوه بر کوچک‌تر شدن صورت کسر حباب‌‌سنج یعنی نسبت «P/ R»، بزرگ‌تر شدن مخرج نیز می‌تواند به بهبود این نسبت کمک کند. در بهار امسال میانگین رشد اجاره‌‌بها نسبت به بهار سال گذشته 50 درصد محاسبه شده که یک مقدار تاریخی برای رشد اجاره مسکن در شهر تهران محسوب می‌شود. به این ترتیب رشد تاریخی اجاره‌‌بها نیز در کاهش حباب قیمت مسکن دخیل بوده است.

در سال‌های اخیر به دنبال جهش قیمت مسکن و از آنجا که رشد اجاره‌‌بها با فاصله از شروع جهش مسکن رخ داد، عایدی اجاره به تدریج برای مالکان کاهش یافت. عایدی سالانه متعارف اجاره آپارتمان مسکونی بین 4 تا 6 درصد از ارزش روز ملک است اما در سال‌های اخیر چون سرعت رشد قیمت مسکن بیش از سرعت رشد اجاره‌‌بها بود، عملا این عایدی در بسیاری از مناطق مصرفی شهر تهران کاهش پیدا کرده بود. به این ترتیب موجران درصدد احیای عایدی خود برآمدند و آنچه به شکل افزایش قابل توجه اجاره‌‌بها در بهار امسال منعکس شد، در واقع تلاش برای رساندن عایدی به حداقل نرخ متعارف سالانه یعنی چهار درصد از ارزش ملک بود. البته داده‌های موجود نشان می‌دهد این فاصله در بهار 1400 هنوز به‌طور کامل پر نشده است اما مقدار عایدی اجاره در شهر تهران با رشد قابل توجه در این فصل بهبود پیدا کرد و به 5/ 3 درصد رسید.

فعالان بازار مسکن معتقدند کاهش عایدی اجاره‌‌داری به دلیل جاماندن رشد اجاره از مسکن سبب از بین رفتن جذابیت اجاره‌‌داری در نظر برخی موجران شده بود اما به دنبال رشدی که در ابتدای سال جاری روی ارقام اجاره‌‌بها اعمال شد، این عایدی بهبود پیدا کرده است. این وضعیت می‌تواند موجب تحریک تقاضای اجاره‌‌داری در بازار مسکن شود و به افزایش عرضه در این بازار بینجامد.

   خروج حباب از وضعیت انفجاری

با بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار امسال وضعیت حباب‌‌سنج از حالت انفجاری خارج شده و به زیر مرز 30 واحد رسیده است اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. این مقدار 29 واحد است و این در حالی است که سقف نسبت متعارف حبا‌‌ب‌‌سنج مسکن در شهر تهران در طول سه دهه گذشته 24 واحد بوده است. بنابراین اکنون می‌توان این‌‌طور نتیجه‌‌گیری کرد که نسبت مذکور تا رسیدن به محدوده متعارف باید به تدریج کاهش پیدا کند. این کاهش هم از طریق کاهش قیمت مسکن (صورت کسر) و هم از طریق افزایش اجاره‌‌بها (مخرج کسر) ممکن است. در واقع هر یک از این دو رخداد می‌تواند به کاهش سایز حباب قیمت مسکن در تهران کمک کند.

اما از آنجا که رشد اجاره‌‌بها در عین اینکه تابعی از قیمت مسکن است، به استطاعت متقاضیان اجاره خانه نیز ارتباط دارد، محدوده تغییرات اجاره‌‌بها با محدودیت روبه‌روست. بنابراین به نظر می‌‌رسد در ماه‌های پیش رو در صورتی که اتفاق غیرمنتظره‌‌ای در فضای اقتصاد کلان یا پیرامون متغیر غیراقتصادی موثر بر بازارها رخ ندهد، می‌توان روی کاهش قیمت واقعی مسکن و بهبود تدریجی نسبت مذکور تا رسیدن به نقطه ایده‌‌آل یعنی برگشت کامل بازار از اضافه‌‌پرش امیدوار بود. در واقع چربی‌‌سوزی بازار مسکن هنوز به سرانجام نرسیده و تا رسیدن نسبت حباب‌‌سنج به بیشترین مقدار متعارف (حداکثر 24 تا 25 واحد)، می‌تواند ادامه پیدا کند.

این محاسبات آماری همچنین نشان می‌دهد دست‌‌کم تا ابتدای تابستان امسال قیمت در بازار مسکن تهران در سطح نامتعارف و بازار، حبابی بوده است.

   حباب مسکن در کدام مناطق بزرگ‌تر است؟

به گزارش «دنیای اقتصاد»، مقایسه اندازه حباب قیمت مسکن در مناطق مختلف شهر تهران نشان می‌دهد در مناطق جنوبی پایتخت یعنی مناطق 9 تا 20 نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار امسال به‌طور متوسط 29 واحد بوده و این در حالی است که در پنج منطقه لوکس و مصرفی نیمه شمالی شهر یعنی مناطق یک تا 5 این حباب به مراتب بزرگ‌تر و حدود 35 واحد بوده است.

در کنار این مناطق، دو منطقه 4 و 5 واقع در منتهی الیه شرقی و غربی تهران با توجه به اینکه به واسطه پرمعامله بودن هم در شرایط رونق و هم در فاز رکود به منزله «پیشانی بازار مسکن» شناخته می‌شوند، به‌طور جداگانه حباب‌‌سنجی شده‌‌اند. این دو منطقه عموما بیش از یک‌‌پنجم معاملات ماهانه مسکن در کل شهر تهران را به خود اختصاص می‌دهند و از این بابت مناطق شاخص بازار نقل و انتقالات ملکی به شمار می‌‌آیند. متوسط نسبت قیمت به اجاره مسکن در بهار 1400 در دو منطقه مذکور 32 واحد بوده است.

این داده‌ها تایید می‌کند که چون سرعت رشد قیمت مسکن در مناطق جنوبی نسبت به مناطق شمالی در طول سه سال گذشته به ویژه در مقطع شروع رونق (سال 97) به مراتب کمتر بود، اکنون نیز حباب مسکن در این مناطق به مراتب کوچک‌تر است. همچنین در مناطق لوکس و گران‌‌قیمت اندازه این حباب به مراتب بزرگ‌تر است. این موضوع سبب شده در ماه‌های اخیر تغییرات قیمت در شمال و جنوب شهر به نحوی پیش برود که رابطه بین قیمت مسکن در این دو محدوده به حالت متعارف بازگردد. در واقع طی چند ماه گذشته همواره سرعت رشد قیمت مسکن در نیمه جنوبی شهر از نیمه شمالی بیشتر بوده تا به تدریج فاصله قیمتی شکل گرفته به حد مورد انتظار همیشگی بازگردد.

اما بهبود شش واحدی سایز حباب مسکن چه منفعتی برای خریداران و مستاجران دارد؟ پیش از هر چیز نزدیک شدن نسبت قیمت به اجاره مسکن سبب می‌شود به دنبال تخلیه حباب قیمت، سازنده‌ها تمایل بیشتری به فروش واحدهای تکمیل شده خود پیدا کنند. در سه سال گذشته فاصله قیمت و اجاره مسکن به حدی افزایش یافت که در عمل بسیاری از سازنده‌ها از عرضه ملک خود به بازار برای فروش منصرف شدند اما از ابتدای امسال تاکنون با برقراری ثبات نسبی در بازار مسکن، تمایل آنها برای فروش آپارتمان‌‌های تکمیل شده به تدریج در حال افزایش است. بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن نیز می‌تواند انگیزه سازنده‌ها  را برای آشتی با بازار مسکن تقویت کند و به دنبال فروش واحدهای تکمیل شده، جریان تخریب و نوسازی به عنوان حلقه دیگری از زنجیره بازار مسکن بهبود پیدا خواهد کرد.

منفعت دوم بهبود نسبت قیمت به اجاره مسکن نیز عاید کسانی می‌شود که با قصد اجاره‌‌داری خانه خریده‌‌اند. عایدی اجاره‌‌داری پارسال به 8/ 2 درصد از ارزش ملک افت کرده بود که این مقدار در بهار به 5/ 3 درصد رسیده است. چنین بهبودی می‌تواند انگیزه عرضه آپارتمان‌‌های اجاری را افزایش دهد و مستاجران نیز از افزایش عرضه منفعت کسب کنند؛ کمااینکه محدود شدن حجم آپارتمان اجاری در نهایت به ضرر مستاجران تمام می‌شود و خود می‌تواند زمینه تندتر شدن شیب رشد اجاره‌‌بها شود. این در حالی است که بهبود نسبت قیمت به اجاره در عین اینکه برای موجران عایدی دارد، نفع مستاجران را نیز از بابت عرضه با حجم معقول و متناسب با تقاضا تامین می‌کند.


ابرفقر مسکن در پایتخت به روایت اجاره‌‌‌بها

داده‌‌‌های مربوط به میانگین اجاره‌‌‌بهای سالانه هرمترمربع آپارتمان مسکونی در بهار ۱۴۰۰ نشان می‌‌‌دهد امسال بسیاری از ساکنان پایتخت دچار ابرفقر مسکن هستند.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، بیشترین اجاره‌‌‌بهای ماهانه یک مترمربع آپارتمان مسکونی در شهر تهران به لوکس‌‌‌ترین منطقه پایتخت یعنی منطقه یک تعلق دارد. در این منطقه اجاره هر مترمربع آپارتمان حدود ۱۵۰‌هزار تومان است و با توجه به اینکه میانگین متراژ مورد تقاضا در این منطقه ۱۲۰ مترمربع است، امسال به طور متوسط ماهانه ۱۸‌میلیون تومان اجاره توسط مستاجران این مناطق و دو منطقه نسبتا لوکس مجاور آن یعنی مناطق ۲ و ۳ پرداخت می‌شود. البته بخشی از این رقم می‌تواند در قالب ودیعه و بخشی به صورت اجاره ماهانه پرداخت شود که فرمول «هر یک‌میلیون تومان ودیعه معادل ۳۰‌هزار تومان اجاره» مبنای این تبدیل است. در دو منطقه چهار و پنج که یکی از مقاصد اصلی مستاجران از طبقه متوسط درآمدی به شمار می‌‌‌آید، میانگین اجاره ماهانه هر مترمربع آپارتمان ابتدای امسال به ۱۰۰‌هزار تومان رسیده است. اگر مساحت متوسط ۹۰ مترمربعی مبنای محاسبه تقاضای مسکن در این مناطق قرار گیرد، اجاره‌‌‌بهای پرداختی ماهانه در این مناطق به طور متوسط حدود ۹‌میلیون تومان است. در مناطق جنوبی شهر نیز میانگین اجاره ماهانه پرداختی به شکل ترکیبی از ودیعه و اجاره با احتساب مساحت میانگین ۸۰ مترمربعی حدود ۳ تا ۴‌میلیون تومان است.

بر اساس اعلام برنامه اسکان بشر ملل متحد (هبیتات) اگر فرد بیش از ۳۰‌درصد درآمد ماهانه خود را به پرداخت هزینه تامین مسکن اختصاص دهد، دچار فقر مسکن است. به این ترتیب با توجه به سطح حقوق و دستمزد در سال‌جاری به نظر می‌رسد نه تنها اغلب خانوارهای مستاجر بیش از این میزان اجاره می‌‌‌پردازند، بلکه بسیاری از آنها نزدیک به تمام درآمد خود از ناحیه حقوق و دستمزد را به پرداخت اجاره اختصاص می‌‌‌دهند و دچار ابرفقر مسکن هستند.

مسکن در فاز چربی‌سوزی

دنیای‌اقتصاد : سرعت رشد «قیمت اسمی» مسکن طی ۶ ماه اخیر به یک‌هشتم سال۹۹ کاهش یافت و افت محسوس «قیمت واقعی» ملک در تهران را رقم زد. این تغییر در دور موتور تورم ملکی به‌دلیل «انتظارات کاهشی» و البته «شرایط متغیرهای بنیادی» شکل گرفته که باعث ورود «تقاضای مصرفی» به صحنه معاملات شده است. با این حال، هنوز «نوعی تقابل نگاه» در بازار ملک وجود دارد. ماه گذشته «بازیگردان ارزی» باعث تحریک تقاضای غیرمصرفی شد.

21

نبض خرید مسکن در شهر تهران در آذرماه تا مرز 5 رقمی شدن افزایش یافت. آذرماه امسال، حجم معاملات خرید مسکن در تهران در مقایسه با ماه قبل-آبان- معادل 8/ 33‌درصد افزایش یافت. در این ماه تحت‌تاثیر افزایش حضور متقاضیان در بازار، بیش از 9‌هزار و 700 معامله خرید مسکن در تهران به ثبت رسید. بررسی‌‌‌های«دنیای‌اقتصاد» از نقش دو موتور در صعود معاملات مسکن آذرماه خبر می‌‌‌دهد. اولین موتور به افزایش حضور تقاضای مصرفی به‌خصوص متقاضیان تبدیل به احسن واحدهای مسکونی و دومین موتور به پررنگ شدن حضور تقاضای سرمایه‌‌‌ای و بازگشت مجدد گروهی از سرمایه‌گذاران ملکی به بازار مربوط می‌شود.

آذرماه امسال 9‌هزار و 772 فقره معامله خرید مسکن در شهر تهران به ثبت رسید. این میزان در مقایسه با آبان ماه امسال 8/ 33‌درصد و در مقایسه با آذرماه سال قبل 5/ 282‌درصد رشد کرده است. متوسط قیمت مسکن نیز در این ماه به 32‌میلیون و600‌هزار تومان رسید.  تغییر دور موتور تورم مسکن از فاز جهش به حالت خزش، تقاضای مصرفی درجه2 را در نیمه دوم امسال وارد بازار خرید خانه کرد. این متقاضیان در واقع تشکیل دهنده تقاضای تبدیل به احسن در بازار مسکن هستند که از یکسو در نقش فروشنده در بازار حضور دارند و از سوی دیگر با فروش واحد خود در نقش خریدار واحد دیگری، وارد پروسه معامله خرید می‌‌‌شوند. هر چند همچنان حضور تقاضای مصرفی در بازار معاملات مسکن محدود است.  در واقع یک موتور صعود معاملات مسکن در آذرماه از سمت افزایش معاملات مصرفی خرید مسکن بوده است. این رویداد به دنبال ادامه سریال افت قیمت واقعی مسکن به وقوع پیوسته است. جریانی که از تیرماه امسال منجر به جاماندگی میزان رشد قیمت مسکن از سطح تورم عمومی شده است.

   مسکن در فاز چربی‌‌‌سوزی

قیمت واقعی مسکن(تفاضل قیمت اسمی از تورم عمومی)، از تیرماه امسال در مسیر کاهش قرار گرفت. این موضوع به معنای کاهش سرعت رشد قیمت مسکن وکمتر شدن آن در مقایسه با میزان تورم عمومی است. از ابتدای تیرماه تاکنون تورم عمومی به میزان 20‌درصد رقم خورده است. این در حالی است که تورم مسکن در این بازه زمانی

-تیرماه تا آذرماه امسال- معادل 10‌درصد بوده است. آمارها نشان می‌‌‌دهد قیمت واقعی مسکن در این بازه زمانی 10‌درصد کاهشی بوده است. با کاهش قیمت واقعی مسکن و جاماندن تورم مسکن از تورم عمومی، در فاصله تیرماه تا آذرماه امسال، این تصور برای گروهی از  متقاضیان مصرفی مسکن به‌خصوص تقاضای تبدیل به احسن واحدهای مسکونی که از ماه‌‌‌ها قبل در اندیشه ارتقای واحد مسکونی خود با واحد بزرگ‌تر، نوسازتر یا واقع در محله بهتر بودند، ایجاد شد که هم‌‌‌اکنون زمان مناسبی برای ورود به بازار و انجام معامله است. در واقع این احساس تحت‌تاثیر کاهش قیمت واقعی مسکن برای شش ماه متوالی در این گروه از متقاضیان مسکن ایجاد شد که زمان ورود به بازار فرا رسیده است و در فضای فعلی می‌توانند معاملات خود را انجام دهند. بررسی‌‌‌ها نشان می‌‌‌دهد هم‌‌‌اکنون بازار مسکن در فاز چربی‌‌‌سوزی قرار گرفته است.  دور موتور تورم مسکن از ابتدای امسال تاکنون(ابتدای زمستان)، در مقایسه با سال گذشته، به یک هشتم کاهش پیدا کرده است. به این معنا که میانگین تورم ماهانه مسکن در 9 ماه گذشته از سال‌جاری، نسبت به سال 99 به یک هشتم کاهش یافته است. این موضوع از یک جناح منجر به صعود معاملات مسکن در آذرماه شده است.

میانگین تورم ماهانه مسکن شهر تهران از ابتدای سال‌جاری تا پایان آذرماه معادل 8/ 0‌درصد بود این در حالی است که میانگین قیمت مسکن در سال 99 در هر ماه(میانگین تورم ماهانه)، 7/ 5‌درصد رشد کرد. این موضوع نشان می‌‌‌دهد دور موتور تورم مسکن به میزان قابل‌توجهی کاهش یافته و بازار در فاز چربی سوزی یا بازگشت از اضافه پرش قرار گرفته است. این در حالی است که بازار در سال گذشته در فاز جهش قرار داشت. بررسی‌‌‌های آماری حاکی است، قیمت واقعی مسکن از ابتدای تیرماه تا پایان آذرماه 10‌درصد کاهش پیدا کرده است. این افت ناشی از کند شدن سرعت رشد قیمت مسکن در طول سال‌جاری در مقایسه با تورم و همچنین 3 بار کاهش قیمت اسمی است.  میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در آذرماه امسال در حالی به مرز 32‌میلیون و600‌هزار تومان رسید که این میزان در مقایسه با ماه قبل 8/ 1‌درصد و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل 21‌درصد افزایش داشته است.

   موتور دوم صعود معاملات

به گزارش «دنیای‌اقتصاد»، در آذر ماه (ماه آخر پاییز) اما یک اتفاق دیگر هم رخ داد و آن «شارژ مجدد تقاضای سرمایه‌‌‌ای» در بازار ملک بود. در کنار حضور برخی متقاضیان مصرفی در بازار معاملات مسکن در آذرماه برای تبدیل به احسن واحدهای مسکونی، تقاضای سرمایه‌‌‌ای در بازار مسکن ماه پایانی پاییز نیز افزایش یافت. در واقع موتور دوم شارژ معاملات مسکن در آذرماه مربوط به تقویت حضور و بازگشت گروهی از سرمایه‌‌‌داران ملکی به این بازار است.

«دنیای‌اقتصاد» روز گذشته در گزارشی با عنوان «تغییر سکاندار معاملات ملک» با استناد به آمارهای اولیه وغیررسمی از افزایش حجم معاملات مسکن در آذرماه به دنبال افزایش حضور متقاضیان سرمایه‌‌‌ای در بازار مسکن از یکسو و شارژ تقاضا در بازار ملک از سوی گروهی از متقاضیان مصرفی خبر داد.

آمارهای رسمی منتشر شده از سوی بانک مرکزی، گزارش روز گذشته «دنیای‌اقتصاد» را درباره تحولات آذرماه بازار مسکن تایید می‌‌‌کند. همان‌‌‌گونه که «دنیای‌اقتصاد» در گزارش روز گذشته خود از افزایش معاملات خرید مسکن در آذرماه تحت‌تاثیر ورود دو دسته تقاضای مصرفی وسرمایه‌‌‌ای به بازار ملک در این ماه خبر داده بود، آمارهای رسمی نشان می‌‌‌دهد، حجم معاملات خرید مسکن در ماه پایانی پاییز حدود 40‌درصد افزایش یافته است.

در آذرماه بازار مسکن تحت‌تاثیر دو عامل مهم قرار گرفت و همین دو عامل منجر به افزایش حضور متقاضیان در بازار شد. اولین عامل به فضای بیم وامید ناشی از انتشار اخبار مربوط به برگزاری مذاکرات برجام در وین و از سرگیری این مذاکرات در دولت جدید برمی‌‌‌گردد. در حالی که اوایل آذرماه خبر مربوط به از سرگیری مذاکرات وبرگزاری دور اول آن در دولت سیزدهم در تاریخ 8 آذرماه منتشر شد بازار معاملات مسکن در ایست معاملاتی فرو رفت. به دلیل ایجاد برخی امیدواری‌‌‌ها ناشی از انتشار این خبر و احتمالاتی که در خصوص کاهش ریسک‌های غیراقتصادی با حصول نتیجه مطلوب از این مذاکرات مطرح بود، تقاضای سرمایه‌‌‌ای فعالیت خود در بازار مسکن را به میزان قابل‌توجهی کاهش داد و متقاضیان مصرفی نیز به امید کاهش قیمت مسکن منجر به ایست معاملات ملکی شدند.

اما انتشار برخی اخبار ناامیدکننده پس از عدم‌کسب نتیجه مشخص از دور اول مذاکرات در دولت سیزدهم بار دیگر پای تقاضای سرمایه‌‌‌ای را  به بازار باز کرد. در آذرماه همچنین همزمان با انتشار خبر برگزاری دور دوم این مذاکرات در تاریخ 23 آذر، فضای امیدواری به بازار بازگشت اما همزمان وقوع نوسان افزایشی در بازار دلار، حضور سرمایه‌گذاران ملکی را تقویت کرد. نوسانات افزایشی دلار که از ابتدای سال 97 تا سال 99 به عنوان بازیگردان اصلی بازار مسکن مهم‌ترین اثر را در تحولات قیمتی و حجم معاملات ملکی داشت، بار دیگر در آذرماه به عنوان بازیگردان اصلی بازار و در کنار فضای بیم و امید ناشی از برگزاری مذاکرات وارد عمل شده و منجر به افزایش حضور متقاضیان سرمایه‌‌‌ای در بازار مسکن شد. بازدهی(میزان رشد قیمت) دلار در آذرماه به 3/ 6‌درصد رسید. این میزان از مردادماه امسال، بالاترین میزان رشد قیمت دلار محسوب می‌شود. هیجان ارزی در آذرماه حضور تقاضای سرمایه‌‌‌ای در بازار ملک را افزایش داد و به عنوان موتور دوم صعود ملکی، افزایش حجم معاملات را رقم زد.

   صورت واقعی بازار مسکن

بررسی‌‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌‌دهد، بازار معاملات  مسکن شهر تهران به رغم رسیدن تعداد معاملات به مرز 5 رقمی همچنان به فاز رونق وارد نشده و نمی‌توان اعلام کرد که بازار به فاز رونق ورود کرده است. رونق زمانی در بازار معاملات مسکن شهر تهران روی خواهد داد که حجم معاملات خرید مسکن حداقل  به بیش از 10‌هزار فقره در ماه افزایش یابد و تمام یا بخش عمده خریدهای صورت گرفته در بازار از جانب تقاضای مصرفی باشد.

با این حال بررسی‌‌‌ها نشان می‌‌‌دهد اگر چه تعداد معاملات خرید مسکن در آذرماه به میزان قابل‌توجهی نسبت به آبان امسال و آذرسال قبل افزایش یافته است اما تورم ماهانه مسکن، خیلی کمتر از میانگین تورم ماهانه مسکن در سال 99 است. معنی آن این است که هنوز «انتظارات کاهشی (گشایشی) در طناب‌‌‌کشی دو نگاه به آینده بازار ملک» دست برتر را دارد و غلبه دارد. معاملات خرید مسکن در شهر تهران در ماه پایانی آذر در حالی حدود 40‌درصد رشد داشته که تورم ماهانه در این ماه کمتر از 2‌درصد (8/ 1‌درصد) بوده است.

برآیند سی روز سپری شده از ماه آذر نشان می‌‌‌دهد در این ماه انتظارات کاهشی از ناحیه «مذاکرات» و انتظارات افزایشی از ناحیه «افزایش قیمت دلار» شکل گرفته است. از این رو نوعی تقابل انتظارات در بازار معاملات مسکن مشاهده می‌شود که باعث شده اگرچه میل به خرید در این بازار در آذرماه افزایش یافته است اما همچنان میل به فروش و عرضه نیز وجود داشته است. همین تقابل موجب شده اگر چه حجم معاملات خرید مسکن در یک ماه به میزان زیادی رشد داشته است اما تورم ماهانه در این ماه کمتر از 2‌درصد باقی بماند.

در این طناب کشی، یک نیرو هم در سمت «نگاه خوش‌بینانه»، از انتظارات کاهشی پشتیبانی می‌کند و آن «وضعیت متغیرهای بنیادی بازار ملک» است. روابط قیمت‌ها، رکود خرید مصرفی، حباب قیمتی و همچنین رکود شدید ساخت‌وساز از جمله پارامترهایی هستند که نماگرهای آنها، ‌‌‌ آلارم «پایان جهش قیمت» را نشان می‌‌‌دهد. اگر هیجانات بیرونی و جو درونی بازار به سمت ثبات و آرامش نسبی برود، شرایط برای برگشت قیمت از اضافه پرش سه سال گذشته، فراهم می‌شود.

   ماجرای 4 برابر شدن معاملات

حجم معاملات خرید مسکن در شهر تهران در آذرماه امسال در مقایسه با آذرماه سال قبل اگر چه معادل 282‌درصد یا 8/ 3 برابر افزایش یافته است اما این میزان افزایش را نیز نمی‌توان به رونق معاملات مسکن تعبیر کرد. سال گذشته بازار در فاز ابررکود معاملاتی قرار داشت. در آذرماه99، تنها 2‌هزار و 555 فقره معامله خرید مسکن به ثبت رسید و میانگین قیمت اسمی مسکن نیز به دنبال کاهش ریسک‌های اقتصادی تحت‌تاثیر ماجرای انتخابات آمریکا کاهش یافت. بنابراین افزایش حدود 4 برابری حجم معاملات مسکن در آذرماه امسال درمقایسه با آذرماه پارسال را نمی‌توان به منزله رونق معاملات دانست.

15 copy

شوک چهارم به ساخت‌وساز

دنیای اقتصاد : دنیای اقتصاد: فعالان ساختمانی با شوک چهارم هزینه‎‏ای روبه‌‏رو شدند. روند رشد هزینه مربوط به دستمزد نیروی کار در بازار ساخت‏‌و‏ساز نشان می‏‌دهد نیمه اول امسال این فاکتور هزینه‏‌ای با رشد تند -بی‏‎سابقه- در مقایسه با سه سال قبل مواجه شد. دستمزد کارگران ساختمانی بیش از ۷۰درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش پیدا کرده است. بررسی‌‏ها حکایت از آن دارد که چهار عامل در این رشد تاثیر داشته است از جمله «کاهش کاملا محسوس کارگر ساختمانی افغان در یک‏سال اخیر» و «جاماندن این فاکتور از رشد سایر هزینه‏‌ها».
7

چهارمین شوک ساختمانی به بسازوبفروش‌‌‌های پایتخت، هزینه‌‌‌های ساخت مسکن برای سازنده‌‌‌ها را که از سال 96 به فاز جهش ورود کرده بود، از ناحیه دستمزد عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌ها، به میزان محسوسی افزایش داد. بررسی‌‌‌ها نشان می‌‌‌دهد، بعداز جهش «زمین»، تورم «مسکن» و صعود «مصالح‌‌‌»، نوبت به «دستمزد ساخت» رسیده است. به‌گزارش «دنیای‌اقتصاد» و براساس تازه‌‌‌ترین آمارهای رسمی در خصوص تغییرات دستمزد عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی، در6 ماه اول سال جاری سطح دستمزد این نیروها با افزایش بیش از 70 درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل –نیمسال اول 99- همراه شد. مرکز آمار ایران به تازگی از افزایش 73 درصدی دستمزد عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی در 6 ماه اول سال جاری در مقایسه با 6 ماه اول سال قبل خبر داده است. این میزان افزایش دستمزد، رقمی کم‌‌‌سابقه به لحاظ افزایش حق‌‌‌الزحمه نیروهای انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی است. بررسی‌‌‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌‌‌دهد این افزایش کم‌‌‌سابقه در سطح دستمزد نیروهای شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی، چهارمین شوک وارد به سازنده‌‌‌ها از ناحیه جهش هزینه‌‌‌های ساخت مسکن طی 4 سال اخیر است. در واقع از اواخر سال 96 تا پایان سال 99 و در ادامه6 ماهه اول سال جاری، سازنده‌‌‌ها و بساز وبفروش‌‌‌ها با چهار شوک عمده وارد شده به بازار ساخت مواجه شدند. شوک‌‌‌هایی که طی چهار سال گذشته با دشوار کردن شرایط فعالیت در بازار ساخت‌وساز و افزایش هزینه‌‌‌ها، منجر به افزایش عمق رکود در بازار ساخت وساز و تداوم آن برای هفتمین سال پیاپی شده است.

مختصات شوک اول
بررسی‌‌‌های «دنیای اقتصاد» درباره جزئیات چهار شوک وارده به بسازوبفروش‌‌‌ها و سازنده‌‌‌های مسکن نشان می‌‌‌دهد، اولین شوک به سازنده‌‌‌ها که منجر به افزایش عمق رکود در بازار ساخت وساز شد، مربوط به جهش قیمت زمین است. در واقع جهش قیمت زمین را می‌‌‌توان به عنوان اولین شوک وارده به بسازوبفروش‌‌‌ها معرفی کرد. شوک اول از اواخر سال 96، بازار ساخت وساز و فعالیت سازنده‌‌‌های مسکن را تحت تاثیر قرار داد. میانگین قیمت زمین در فاصله ابتدای سال 96 تا پایان سال 99 حدود 10 برابر افزایش یافته است. در ابتدای سال 96 میانگین قیمت هر مترمربع زمین در شهر تهران برابر 4 میلیون و500 هزار تومان بود. این میزان به طور متوسط، در انتهای سال گذشته – سال 99- به 44 میلیون و600 هزار تومان به ازای هر مترمربع افزایش یافت.

جهش قیمت در بازار معاملات زمین واملاک مسکونی کلنگی شهر تهران از ماه‌‌‌های پایانی سال 96 آغاز شد. میانگین قیمت زمین در پایتخت در زمستان 96 در مقایسه با زمستان سال قبل – زمستان 95- معادل 35 درصد افزایش یافت. این در حالی است که از آن زمان به بعد جهش در بازار زمین ادامه یافت و دامنه جهش تا پایان سال 99 کشیده شد. میانگین قیمت زمین در شهر تهران در سال 97 نیز با جهش 85 درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل – سال 96- همراه شد. در سال 98 نیز تورم نقطه به نقطه 93درصدی در بازار معاملات زمین به ثبت رسید و میانگین قیمت زمین در شهر تهران در سال99 در مقایسه با متوسط قیمت زمین در سال 98 نیز معادل 94 درصد رشد کرد.

جهش قیمت زمین اولین شوک هزینه‌‌‌ای وارد شده به سازنده‌‌‌ها بود. از آنجا که سهم زمین در هزینه تمام شده ساخت مسکن در شهر تهران هم‌‌‌اکنون بیش از 80 درصد و در بسیاری از شهرهای کشور بیش از 70 درصد است، فعالیت سازنده‌‌‌ها از ناحیه رشد شدید هزینه تامین زمین به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. در این میان و در برخی از مقاطع کاهش عرضه زمین از سوی مالکان با انگیزه موج‌‌‌سواری روی جهش قیمت، منجر به ورود شوک شدیدتر از این زاویه به سازنده‌‌‌ها شد. به گونه‌‌‌ای که جهش مستمر قیمت زمین در چهار سال گذشته از یکسو و کاهش شدید حجم عرضه زمین از سوی دیگر، دو عامل بروز شوک شدید به فعالیت سازنده‌‌‌ها از ناحیه پرهزینه‌‌‌ترین و گران‌‌‌قیمت‌‌‌ترین جزء ساختمانی محسوب می‌‌‌شوند.

جهش مسکن؛ شوک دوم
دومین شوک وارده به بازار ساخت وساز و سازنده‌‌‌های مسکن مربوط به آغاز دوره جهش قیمت مسکن از ابتدای سال 97 در شهر تهران و از اواخر سال 97 در سایر شهرهای کشور است. از آنجا که امکان فروش واحدهای مسکونی ساخته شده از سوی سازنده‌‌‌ها به متقاضیان در واقع آخرین حلقه از زنجیره ساخت مسکن و فعالیت بسازوبفروش‌‌‌ها وسازنده‌‌‌ها محسوب می‌‌‌شود، فعالیت آنها از سال 97 تحت تاثیر جهش قیمت و از دست رفتن توان خرید متقاضیان مصرفی به خصوص خانه‌‌‌اولی‌‌‌ها در بازار ملک، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و دچار آسیب شد. بازار معاملات مسکن شهر تهران از ابتدای سال 97 وارد دوره جهش قیمت شد؛ این جهش قیمت در بازار معاملات واحدهای مسکونی تا پایان سال 99 ادامه یافت. به گونه‌‌‌ای که دوره اخیر جهش قیمت در بازار معاملات مسکن را می‌‌‌توان به عنوان یکی از طولانی‌‌‌ترین و شدیدترین دوره‌‌‌های جهش و رشد قیمت در این بازار معرفی کرد.

میانگین قیمت مسکن در شهر تهران از سال 96 تاکنون بیش از 7 برابر افزایش یافته است. میانگین قیمت مسکن در شهر تهران که در سال 96 برابر با 4 میلیون و500 هزار تومان به ازای هر مترمربع بود هم‌‌‌اکنون به بیش از 30 میلیون تومان رسیده است.بسیاری از سازنده‌‌‌ها در چهار سال گذشته تحت تاثیر جهش قیمت مسکن، بیرون رانده شدن متقاضیان مصرفی و ناتوانی آنها از خرید واحدهای ساخته شده، موفق به فروش واحدهای مسکونی خود به عنوان محصول نهایی فرآیند ساخت وساز نشدند.همین موضوع منجر به تخریب حلقه آخر زنجیره ساخت و ساز یعنی فروش واحدها به منظور ایجاد گردش مالی و تامین مالی پروژه‌‌‌های جدید شد.

شوک سوم با مصالح
سومین شوک وارده به سازنده‌‌‌های مسکن بعد از جهش قیمت زمین و جهش قیمت مسکن و رکود بازار معاملات ملک، به جهش قیمت مصالح ساختمانی مربوط می‌‌‌شود. در حالی‌که قیمت مصالح ساختمانی در فاصله سال‌‌‌های 96 تا 98 با رشد محسوس و متناسب با جهش قیمت زمین و مسکن همراه نشده بود اما از سال 98 به بعد قیمت مصالح نیز به عنوان جزئی از عوامل و نهاده‌‌‌های ساخت مسکن دستخوش نوسان شدید افزایشی شد.سازنده‌‌‌ها از این زمان به بعد از ناحیه جهش قیمت مصالح ساختمانی نیز دچار شوک شدند. میانگین قیمت مصالح ساختمانی در فاصله ابتدای 96 تا پایان 99 بیش از 5 برابر افزایش یافت. سال گذشته میانگین قیمت مصالح ساختمانی در مقایسه با سال 98 معادل 80 درصد افزایش یافت. نیمه اول امسال هم میانگین قیمت مصالح ساختمانی در مقایسه با نیمه اول سال قبل 80 درصد رشد کرد.

به این ترتیب سومین شوک از ناحیه جهش قیمت مصالح ساختمانی به سازنده‌‌‌ها وبساز وبفروش‌‌‌ها وارد شد. جهش ادامه‌‌‌دار قیمت مصالح ساختمانی در دو سال گذشته سازنده‌‌‌ها را از دو ناحیه با مشکل مواجه کرد و منجر به افزایش عمق رکود در بازار ساخت و ساز شد. اولین ناحیه، مربوط به افزایش قیمت تمام شده مسکن و بالارفتن هزینه ساخت در شرایط رکود معاملات مسکن و نبود مشتری برای خرید آپارتمان‌‌‌های تازه‌‌‌ساز بود. دومین مورد نیز به توقف فعالیت‌‌‌های ساختمانی و عدم شروع پروژه‌‌‌های جدید ساختمانی از سوی سازنده‌‌‌ها به دلیل عدم پیش‌‌‌بینی‌‌‌پذیری و تخمین هزینه تمام شده ساخت در نتیجه نوسان شدید قیمت مصالح و استمرار آن برمی‌‌‌گردد.

سازنده‌‌‌ها در نتیجه ادامه دار شدن جهش قیمت مصالح ساختمانی، به دلیل عدم امکان پیش‌‌‌بینی هزینه ساخت مسکن، حجم فعالیت‌‌‌های خود در بازار ساخت‌وساز را کاهش داده و برخی از آنها فعالیت‌‌‌ خود در این بازار را متوقف کردند. در نتیجه بروز این سه شوک به بازار ساخت‌وساز، رکود فعالیت‌‌‌های ساختمانی عمیق‌‌‌تر شده است. سال گذشته تیراژ ساختمانی و عرضه جدید به بازار مسکن شهر تهران، به کمترین حد خود طی دست‌‌‌کم یک دهه گذشته رسید. پارسال حدود 50 هزار واحد مسکونی جدید در شهر تهران ساخته شد؛ این در حالی است که این میزان در ابتدای دهه 90 به طور متوسط سالانه حدود 200 هزار واحد مسکونی بود.

ریشه شوک چهارم
شوک چهارم وارد شده به بازار ساخت‌وساز و بساز و بفروش‌‌‌ها در نیمه اول سال جاری و بعد از سه شوک قبلی ناشی از جهش قیمت زمین، جهش قیمت مسکن و رکود معاملاتی و همچنین رشد شدید قیمت مصالح ساختمانی، از ناحیه افزایش بیش از 70 درصدی میانگین دستمزد نیروی انسانی فعال در پروژه‌‌‌های ساختمانی بروز کرد.بنا بر اعلام مرکز آمار ایران، در6 ماه اول امسال، متوسط دستمزد عوامل انسانی فعال در پروژه‌‌‌های ساختمانی 73 درصد در مقایسه با نیمه اول 99افزایش یافت.متوسط دستمزد ساعتی کارگر ساده ساختمانی در نیمه اول سال جاری نسبت به نیمه اول سال 96 هم، معادل 6/ 3 برابر افزایش یافت.

در این مدت همچنین متوسط دستمزد ساعتی بنای سفت‌‌‌کار درجه یک ساختمانی 3 برابر شده است. متوسط دستمزد ساعتی سیمان کار درجه یک ساختمانی نیز در6 ماه اول سال جاری در مقایسه با6 ماه اول سال 96 معادل 1/ 3 برابر شده است. متوسط دستمزد ساعتی کاشی‌‌‌کار درجه یک ساختمانی نیز در این بازه زمانی- نیم‌سال اول 1400 در مقایسه با نیم‌سال اول 96- معادل 2/ 3 برابر شده است. بررسی‌‌‌ها وتحقیقات به عمل آمده از سوی «دنیای اقتصاد» نشان می‌‌‌دهد دست‌‌‌کم چهار عامل اصلی در افزایش کم سابقه میانگین دستمزد نیروهای انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساخت مسکن دخیل بوده است. اولین عامل به کمبود وکاهش تعداد نیروی کار در بازار ساخت و ساز طی یک‌سال گذشته مربوط می‌‌‌شود. سازنده‌‌‌ها هم‌‌‌اکنون از معضل عدم دسترسی به نیروی کار ارزان قیمت در بازار ساخت وساز خبر می‌‌‌دهند. علت این کمبود عرضه نیروی کار به بازار ساخت وساز نیز به دو عامل مهم برمی‌‌‌گردد. اولین عامل مربوط به کاهش تعداد نیروهای انسانی و کارگران غیرایرانی (عمدتا مهاجران از افغانستان) شاغل در کارگاه‌‌‌های ساختمانی است. به دنبال نوسان نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، توجیه‌ کار در کارگاه‌‌‌های ساختمانی با سطح دستمزد معمول برای کارگران غیر ایرانی که ناچار به تبدیل ریال به پول کشور خود و ارسال پول به کشورشان بودند، تا حد زیادی از بین رفت و این کارگرها به ناچار یا به کشور خود بازگشتند یا به فعالیت‌‌‌های دیگری مشغول شدند.

از سوی دیگر، افزایش نظارت بر کارگاه‌‌‌های ساختمانی طی یکی دو سال اخیر و افزایش محدودیت‌‌‌ها و ممنوعیت‌‌‌های مربوط به به‌کارگیری کارگران ساختمانی فاقد مجوز کار، حضور این نیروها را در بازار فعالیت‌‌‌های ساختمانی به شدت کاهش داد. ضمن آنکه بسیاری از کارگران ایرانی و غیرایرانی به‌دلیل رکود در بازار ساخت وساز و کاهش حجم کار در این بازار، تغییر شغل داده و در سایر بخش‌‌‌های خدماتی مشغول به کار شدند. همه این عوامل باعث کاهش عرضه نیروی کار به بازار فعالیت‌‌‌های ساختمانی شده است. این موضوع یکی از دلایلی است که باعث شده به رغم رکود فعالیت‌‌‌های ساختمانی، میانگین سطح دستمزد عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های عمرانی بیش از 70 درصد افزایش یابد. عامل دیگر به جاماندگی میزان افزایش دستمزدهای عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی نسبت به سایر مولفه‌‌‌های ساختمانی از جمله زمین، مصالح و … مربوط می‌‌‌شود. در فاصله سال‌‌‌های 96 تا پایان 99، میانگین قیمت زمین حدود 10 برابر، میانگین قیمت مسکن بیش از 7 برابر و متوسط قیمت مصالح بیش از 5 برابر افزایش یافته است. در حالی‌که به رغم افزایش بیش از 70 درصدی میانگین دستمزد نیروهای کار ساختمانی، در بازه زمانی سال 96 تا 1400 (نیمه اول 1400 در مقایسه با نیمه اول 96) متوسط سطح دستمزدهای نیروهای کار ساختمانی 6/ 3 برابر رشد کرده است. ب

رخی از کارشناسان معتقدند از آنجا که دستمزد عوامل انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی نیز بخشی از مولفه‌‌‌ها وآیتم‌‌‌های ساختمانی است، این میزان افزایش را می‌‌‌توان به عنوان تلاشی در جهت جبران جاماندگی سطح دستمزدها از قیمت سایر مولفه‌‌‌های ساختمانی محسوب کرد. این در حالی است که برخی از سازنده‌‌‌ها و فعالان ساختمانی از اثر تورم عمومی بر افزایش سطح دستمزدها خبر می‌‌‌دهند. تورم عمومی در کشور در6 ماه اول سال جاری در مقایسه با 6 ماه اول سال 96 سه برابر افزایش یافته است و این موضوع نیز در دستمزد نیروهای کار ساختمانی منعکس شده است. سازنده‌‌‌ها همچنین به «دنیای اقتصاد» اعلام کردند اگر چه بازار ساخت وساز از ناحیه صدور مجوزهای جدید ساختمانی در حالت رکود قرار دارد، اما کماکان جریان ساخت پروژه‌‌‌های ساختمانی که در سال‌‌‌های گذشته مجوز ساخت دریافت کردند، ادامه دارد. بنابراین نمی‌‌‌توان گفت نیروهای انسانی شاغل در پروژه‌‌‌های ساختمانی بیکار هستند تا با هر سطح دستمزدی یا با حداقل افزایش حاضر به کار باشند. برعکس کمبود نیروی کار ساختمانی تحت تاثیر کاهش عرضه نیروی انسانی به این بازار بنا بر دو علتی که در بالا تشریح شد یافتن نیروی کار ارزان برای کارفرماها را دشوار کرده است. سازنده ها می‌‌‌گویند هم اکنون 30 تا 40 درصد از افزایش هزینه‌‌‌های ساخت مسکن ناشی از افزایش دستمزدهاست. با این حال برآوردها حاکی است به دنبال جهش قیمت زمین و مصالح، سهم دستمزد از هزینه ساخت نسبت به سال‌‌‌های اخیر کمتر از سهم این آیتم در هزینه‌‌‌های ساخت قبل از دوره جهش قیمت مسکن شده است.

فرار از بورس به مسکن

ردپای بورسی در معاملات مسکن پایتخت بیشتر شد

دنیای‌اقتصاد- فرید قدیری : نتایج یک نظرسنجی درباره «مقصد (بازار) مورد علاقه ایرانی‌ها برای سرمایه‌گذاری» نشان می‌دهد، اولویت شماره یک افراد برای سرمایه‌گذاری، «بازار زمین و مسکن» است. بازاری که رونق سرمایه‌گذاری در آن، به قیمت رکود سرمایه‌گذاری در بخش واقعی اقتصاد تمام می‌شود و تبعاتش، فقر مسکن و هزار و یک مشکل اقتصادی برای کل جامعه است. نتیجه نظرسنجی به شکل خیلی ساده می‌گوید «شرایط اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی در کنار ریسک‌های غیراقتصادی» نیرویی را به وجود آورده است که سرمایه‌های ایرانی‌ها را به «سرمایه‌گذاری‌های غیرمولد به‌ویژه ملاکی» منحرف می‌کند. اثر ثانویه این نیرو باعث شده است، بخش تولید و مسیرهای متصل‌کننده سرمایه‌ها به این بخش (یعنی بورس) از «چشم سرمایه‌گذاران بیفتد.»‌ بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد بازار ملک، امن‌ترین پناهگاه برای سرمایه‌گذاران به‌ویژه در شرایط تورمی و نااطمینانی، به حساب می‌آید. آنچه باعث هجوم سرمایه‌ها به سمت این بازار شده و آن را «جذاب‌ترین مقصد» و «امن‌ترین پناهگاه سرمایه» کرده، دو عامل است. عامل اول «نیروی دافعه در بازارهای منتهی به تولید همچون بازار سرمایه» و عامل دوم «بی‌هزینه بودن انجماد سرمایه در بازار غیرمولد ملک» است.

Untitled-1

اشتیاق شدید ایرانی‌‌ها به سرمایه‌گذاری ملکی، براساس یک نظرسنجی جدید از افراد ساکن در مناطق مختلف کشور تایید شد. اما بسیار مهم‌تر از این واقعیت تلخ، ریشه علاقه به ملاکی در ایران است که اگر سیاستگذار باز هم از آن غفلت کند، این جریان ضدتولید و ضدمصرف کماکان ادامه می‌‌یابد.  روز گذشته نتایج نظرسنجی «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)» درباره «مقصد (بازار) مورد علاقه ایرانی‌‌ها برای سرمایه‌گذاری» منتشر شد و نشان داد، اولویت شماره یک افراد برای سرمایه‌گذاری، از بین 6 بازار و بخش تولید، «بازار زمین و مسکن» است.

بازاری که «رونق سرمایه‌گذاری در آن، به قیمت رکود سرمایه‌گذاری در بخش واقعی اقتصاد تمام می‌شود و تبعاتش، فقرمسکن و‌هزار و یک مشکل اقتصادی برای کل جامعه است.» در این نظرسنجی، ‌‌ نزدیک به 37‌درصد نظردهنده‌‌ها (8/ 36‌درصد) اعلام کردند «اگر مبلغی پول برای سرمایه‌گذاری داشتند، آن را در بازار زمین و مسکن سرمایه‌گذاری می‌کردند.» در مقابل، کمتر از 23‌درصد ایرانی‌‌ها حاضرند سرمایه خود را در بخش تولید و کارآفرینی (سرمایه‌گذاری مولد و اشتغال‌زا) وارد کنند.  میل و علاقه ایرانی‌‌ها به سرمایه‌گذاری در بورس (بازار سهام) -به عنوان پل «هدایت کننده سرمایه‌‌ها به بخش تولید و فعالیت‌های مولد رونق‌‌زا»- از بخش تولید هم کمتر است. در این نظرسنجی، فقط 2/ 1‌درصد افراد برای «سرمایه‌گذاری در بازار سهام» اعلام آمادگی کردند.  در مقابل، ترجیح افراد برای ورود به «بازار سکه و طلا»، از بورس بیشتر است به‌طوری که نزدیک به 10‌درصد افراد، این بازار را انتخاب می‌‌کنند. همچنین تعداد کسانی که «سپرده‌‌گذاری بانکی» را به بقیه بازارها و بخش تولید، ترجیح می‌‌دهند، حدود 9‌درصد است (که به مراتب از طلا و سکه پایین‌‌تر است).  1/ 3‌درصد افراد نیز بازار مطلوب‌‌شان برای سرمایه‌گذاری، «رمزارزها» و 3/ 1‌درصد دیگر از شرکت‌کننده‌‌ها در نظرسنجی نیز «بازار ارز» است (مابقی افراد هم در نظرسنجی «ایسپا» سایر بازارها را اعلام کرده‌‌اند و بخشی هم پاسخ نداده‌‌اند).

   ترجمه ساده مقاصد سرمایه‌گذاری ایرانی‌‌ها

این نظرسنجی به شکل خیلی ساده می‌‌گوید، «شرایط اقتصادی و سیاست‌های اقتصادی در کنار ریسک‌های غیراقتصادی»، نیرویی را به وجود آورده که سرمایه‌‌های ایرانی‌‌ها را به «سفته‌‌بازی و سرمایه‌گذاری‌‌های غیرمولد» منحرف می‌‌کند. اثر ثانویه این نیرو باعث شده، بخش تولید و مسیرهای متصل‌‌کننده سرمایه‌‌ها به این بخش (یعنی بورس)، از «چشم سرمایه‌گذاران بیفتد.» مجموع افرادی که تمایل به سرمایه‌گذاری در بازارهای سفته‌‌بازی مثل طلا، سکه، ارز و سایر بازارها دارند حدود 24‌درصد کل شرکت‌کننده‌‌ها در این نظرسنجی است که تعدادشان از متقاضیان سرمایه‌گذاری در حوزه کارآفرینی و بخش تولید، بیشتر و از بورس، خیلی بیشتر است. البته مجموع آن 24‌درصد و 37‌درصدی که میل به ملاکی دارند، حکایت از جاذبه بسیار بالای مقاصد سفته‌‌بازی برای سرمایه‌گذاران دارد.  اما چرا، بازار زمین و مسکن مقصد اول سرمایه‌گذاری شده است؟

   ریسک «صفر»؛ عایدی «نجومی»

بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌دهد، بازار ملک یعنی زمین و مسکن، امن‌‌ترین پناهگاه برای سرمایه‌گذاران به خصوص در شرایط تورمی و نااطمینانی، به حساب می‌‌آید.  حجم بالای «خانه خالی» و «زمین بیکار» در تهران و شهرهای مختلف کشور و حتی این اواخر در روستاهای خوش آب و هوا نظیر روستاهای «شمال»، نشان می‌‌دهد اکثر ایرانی‌‌ها ترجیح می‌‌دهند پس‌‌اندازهای خود را در بازار ملک انجام دهند. چون، «عایدی بلندمدت سرمایه‌گذاری ملکی» در کنار «ریسک صفر بازار ملک»، آن را بیش‌‌از هر بازار و حوزه‌‌ای، برای ایرانی‌‌ها جذاب کرده است.  تعداد «خانه‌‌های خالی» در پایتخت تقریبا حدود 2 برابر نرم جهانی است. در هر شهر یا منطقه‌‌ای، ‌‌ همیشه لازم است تعدادی از واحدهای مسکونی، خالی باشد (حدود 4درصد موجودی ملک) تا عملیات خرید و فروش و اجاره آپارتمان، بدون «توقف» و عوارض آن، انجام شود. اما حجم نامتعارف «املاک بیکار» و بلااستفاده، بیانگر اشکال اقتصادی و خطای سیاستگذاری است. در کشور، بالای 10‌درصد خانه‌‌ها، «بلااستفاده» و به همین میزان، «خانه دوم تقریبا خالی در طول سال» وجود دارد.  آنچه باعث هجوم سرمایه‌‌ها به سمت بازار زمین و مسکن شده و این بازار را «جذاب‌‌ترین مقصد» و «امن‌‌ترین پناهگاه» برای سرمایه‌گذاران و افراد مختلف (حقیقی و حقوقی) کرده است، دو عامل است. عامل اول، «نیروی دافعه در بازارهای منتهی به تولید همچون بازار سرمایه» و عامل دوم، ‌‌ «بی‌‌هزینه بودن خواب و انجماد سرمایه در بازار غیرمولد همچون مسکن» است. این دو، ریشه انحراف سرمایه‌‌ها به ملاکی است که به شکل «عایدی نجومی توام با ریسک صفر» در بازار زمین و مسکن، عرصه انحراف سرمایه‌‌ها به این بازار غیرمولد را فراهم کرده است.  تحقیقات میدانی «دنیای‌اقتصاد» در همین ماه‌‌های اخیر از بازار مسکن نشان می‌‌دهد، به‌رغم آنکه در طول سال‌جاری، «چشم‌‌انداز سرمایه‌گذاری کوتاه‌‌مدت و میان‌‌مدت در ملک به خاطر افت قیمت مسکن در برخی ماه‌‌ها و کندشدن سرعت رشد قیمت در ماه‌‌های دیگر، تا حدود زیادی مبهم و متفاوت از سال‌‌های جهش قیمت شده است» اما همچنان ردپای بورسی خریداران جدید آپارتمان در تهران دیده می‌شود.

   فرار از بورس با «منگنه»

فرار از بورس به ملک نتیجه عامل اول است؛ یعنی مداخله دولت در کار بازار.  بازار سرمایه به دلیل «مداخلات دولت به دو شکل قیمت‌گذاری برای فروش کالاهای مختلف و منگنه‌‌‌‌گذاری برای نوسان شاخص سهام»، برای سرمایه‌گذاران جذاب نیست. هر چند در مقاطعی که همین سیاستگذاری غلط در بازار سرمایه، هیجان مقطعی برای بورس‌‌بازی به وجود می‌‌آورد، این بازار شاهد افزایش حجم سرمایه‌گذاری‌‌ها می‌شود اما چون، شرایط بازار سرمایه برای «ماندگاری سرمایه‌‌ها و رونق پایدار سرمایه‌گذاری» به دلیل همان سیاست‌های غلط و ضدسرمایه، فراهم نیست، افراد ترجیح می‌‌دهند وارد بازار امن‌‌تر مثل زمین و مسکن شوند.  ایراد سیاستی بازار سرمایه، «دامنه نوسان» است. اعمال کف و سقف رشد شاخص باعث شده در دوره‌‌ای مثل الان یعنی «رکود بورسی»، امکان «کاهش یک دفعه شاخص و تعدیل ارزش سهام به میزانی که بازار انتظار آن را دارد»، سلب شود و در نتیجه، «رکود فرسایشی» دامن بازار را بگیرد و باعث خروج سرمایه‌گذاران شود. «دامنه نوسان» در زمان رونق بورس نیز «عامل تخریب بازار سهام» شد چون «سقف‌‌گذاری برای رشد شاخص به میزانی که بازار انتظار داشت» باعث ورود تهاجمی افراد به بازار سهام در آن دوره -5 ماه اول سال 99- شد که نتیجه‌‌اش رشد هیجانی شاخص به میزان حدود 300‌درصد در آن زمان بود.  بازار سرمایه، یک مسیر اصلی برای سرمایه‌گذاری مولد است که اگر سیاست‌های غلط نبود، می‌توانست مرکز ثقل سرمایه‌‌ها در همین دوره اخیر شود. هر چقدر بورس، فاز «رونق پایدار و نه هیجانی» به خود بگیرد، ورود بیشتر سرمایه‌‌ها به آن باعث «تزریق منابع به بخش تولید و رونق تولید شرکت‌های صنعتی و تولیدی» خواهد شد. جذابیت بورس حتی باعث کاهش سفته‌‌بازی در بازارهایی مثل طلا و دلار می‌شود. اما چون‌سازوکار سرمایه‌گذاری بورسی تحت‌تاثیر سیاستگذاری غلط، دچار اختلال شده، نتیجه آن سرگردانی سرمایه‌‌ها و ورود انحرافی آنها به بازار ملک بوده است.

   چرا مسکن از بورس جذاب‌‌تر است؟

سیاستگذار، در «بورس» برای سرمایه‌گذاران، نیروی دافعه ایجاد کرده و در «مسکن» برای‌‌شان فرش‌‌قرمز پهن کرده است.  کاری که دولت نباید در بازار سرمایه انجام دهد یعنی مداخله، دارد انجام می‌‌دهد اما کاری که باید در بازار مسکن انجام دهد یعنی تنظیم‌‌گری را انجام نمی‌‌دهد.  به همان میزانی که بازار سرمایه در منگنه «دامنه نوسان» قرار گرفته و فشار حاصل از آن باعث «خروج سرمایه‌‌ها از این بازار محرک تولید» شده است، بازار ملک به «مکنده سرمایه‌‌ها» و حیاط خلوت سرمایه‌گذاران بدل شده است.  بازار زمین و مسکن به علت «خلأ اهرم ضدسفته‌‌بازی»، مرکز سرمایه‌گذاری غیرمولد شده است.  سیاستگذار می‌تواند مثل بازار مسکن همه کشورهای موفق در حوزه «تنظیم بازار ملک»، از «اهرم مالیات سالانه بر ملک» استفاده کند و برای جریان سمی و مخرب ملاکی، «ریسک و هزینه بازدارنده» ایجاد کند. مالیات سالانه بر املاک، جلوی خریدهای بلااستفاده زمین و مسکن را می‌گیرد و زمینه را برای حرکت سرمایه‌‌ها به بازارهای مولد به وجود می‌‌آورد. اما الان، اینطور نیست.  روند 30 ساله «بازدهی سرمایه‌گذاری ملکی» در تهران نشان می‌‌دهد، میانگین سالانه عایدی زمین حدود 35‌درصد و مسکن حدود 30‌درصد بوده که با توجه به بیشتر بودن این میزان بازدهی در مقایسه با میانگین سالانه نرخ تورم عمومی، این بازار پناهگاه امن و البته بدون‌‌ریسک برای سرمایه‌گذاران بوده است.

   بازی ضدتولید چگونه به‌هم می‌‌خورد؟

این بازی ضدتولید – فرار از بورس به قصد ملاکی- می‌تواند با سه حرکت اصلاحی سیاستگذار به هم بخورد تا شرایط برای بازی رونق‌‌ساز در اقتصاد فراهم شود.  حرکت اول به عنوان «شرط لازم» برای جذاب‌‌شدن بخش مولد برای سرمایه‌گذاران آن است که سیاستگذار دست از مداخله در بازارها و سیاست‌های ضدسرمایه‌گذاری در بازار سرمایه بردارد. همزمان، باید حرکت دوم به شکل «مهار ریسک‌های غیراقتصادی» به عنوان یک عامل تحریک «انتظارات تورمی» انجام شود. «انتظارات تورمی»، چشم‌‌انداز سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش واقعی را برای افراد تاریک می‌‌کند. اما در صورت فروکش کردن «نااطمینانی‌‌ها» و همزمان «آماده‌سازی بازار سرمایه» و مثلا بازار پول برای «جذب سرمایه‌‌ها به مقصد تولید»، آن «شرط لازم» برای شکل‌‌گیری بازی رونق‌‌ساز فراهم می‌‌آید.  حرکت دوم که «شرط کافی» برای مهار ملاکی است، به سیاست مالیاتی مربوط می‌شود.  مالیات اصلی و جهانی برای مقابله با سفته‌‌بازی ملکی، «مالیات سالانه بر املاک» با نرخ شناور نیم‌درصد تا 5/ 1‌درصد است که از همه مالکان به‌ویژه مالکان چندخانه‌‌ای دریافت می‌شود.  بررسی‌‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌‌دهد، این دو حرکت می‌تواند ریشه «فرار از بورس به ملک» را خشک کند و نتیجه‌‌اش، تغییر ذهن و رفتار سرمایه‌گذاران نسبت به بازارها خواهد بود.

   مالیات جدید یا مالیات جایگزین؟

«مالیات سالانه بر املاک»، مالیات جدیدی محسوب نمی‌شود بلکه «مالیات جایگزین» است که دریافت آن از ملاکان باعث می‌شود «مالیات تورمی» که اقشار ضعیف جامعه در حال حاضر آن را به شکل «رشد قیمت کالاها و خدمات مصرفی روزانه» می‌‌پردازند، جای خود را به همان «مالیات سالانه ملکی» بدهد. چگونه این، جایگزین آن می‌شود؟

وقتی «مالیات سالانه بر ملک» دریافت شود، سفته‌‌بازی ملکی مهار می‌شود و در نتیجه، موتور جهش قیمت مسکن نیز از کار خواهد افتاد. این اقدام در کنار سیاست‌های اصلاحی در بازارها باعث تغییر مسیر سرمایه‌‌ها به سمت بورس و بخش واقعی اقتصاد می‌شود که پیامد مثبت آن، «رونق تولید و عرضه کالا» و فراهم شدن زمینه برای کاهش تورم عمومی است. بنابراین، فشار هزینه‌‌ها از روی دوش اقشار ضعیف برداشته می‌شود.

«مالیات سالانه بر املاک»، یک کارکرد مثبت دیگر به نفع طبقه ضعیف جامعه نیز دارد و آن «افزایش عرضه مصرفی در بازار مسکن» و «کاهش قیمت برای خانه‌‌اولی‌‌ها و کاهش اجاره‌‌بها برای مستاجرها» است. عمده طبقه ضعیف جامعه مستاجر هستند و عوارض جهش قیمت، ‌‌ بیشترین فشار را به آنها وارد کرد.  این مالیات سالانه بر املاک همچنین از محل «تخصیص بخشی از این مالیات به شهرداری‌‌ها»، برای اداره تهران و دیگر شهرهای کشور، منابع مالی پایدار به وجود می‌‌آورد و «تراکم فروشی» یا همان «شهرفروشی» و عوارض بعدی آن را در شهرها متوقف می‌‌کند.

استقبال زودرس معاملات ملک در پایتخت از «مذاکرات»

دنیای‌اقتصاد : بازار مسکن در آبان با رشد چشم‌گیر فروش در پایتخت روبه‌رو شد. حجم معاملات مسکن در ماه گذشته از کف رکود بالا آمد و بیش از ۷هزار واحد مسکونی فروخته شد. این رشد معاملاتی شاید به «عطش خرید» تعبیر شود؛ اما نبض قیمت در ماهی که گذشته نشان می‌دهد نیروی حاصل از «انتظارات سمت عرضه» قوی‌تر از «انتظارات خریداران» عمل کرده است. میانگین قیمت واحدهای مسکونی در آبان ماه یک‌درصد (ماهانه) رشد کرد. این ریزنوسان با وجود صعود معاملات مشخص می‌کند فروشنده‌ها به‌دلیل یک فاکتور بیرونی، چشم‌انداز قیمت را کاهشی می‌بینند.

21 copy

کارنامه بازار مسکن در ماه میانی پاییز بررسی شد. گزارش وضعیت بازار مسکن که از سوی بانک مرکزی منتشر شده، نشان‌دهنده کارنامه متفاوت بازار مسکن طی آبان ماه است. بررسی حجم معاملات و میزان تورم ماهانه بازار مسکن طی آبان ماه حاکی از وقوع یک صعود بزرگ در فروش واحدهای مسکونی در پایتخت طی ماه گذشته در عین برقراری ثبات نسبی قیمتی است.

به گزارش «دنیای‌اقتصاد» تازه‌ترین گزارش بانک مرکزی از وضعیت قیمت و نبض معاملات مسکن حاکی است در ماهی که گذشت میانگین قیمت مسکن در معاملات انجام‌شده با یک ریزنوسان مثبت به 32میلیون تومان رسیده است. این رقم در مقایسه با میانگین قیمت مسکن در مهرماه رشد ناچیز 2/ 1درصدی داشته و کمتر از 400 هزار تومان افزایش داشته است. به این ترتیب معاملات میانه پاییز امسال تقریبا با همان قیمت اول پاییز صورت گرفته است. ثبات نسبی قیمت مسکن در آبان ماه سبب شده میزان تورم نقطه‌ای مسکن نیز نسبت به مهرماه قدری کاهش پیدا کند؛ به‌طوری‌که تورم نقطه‌ای مسکن از 18درصد در مهرماه به 7/ 17درصد در آبان ماه کاهش یافته است. به بیان دیگر قیمت مسکن در آبان امسال نسبت به ماه مشابه پارسال 7/ 17درصد رشد داشته است. روند افت قیمت واقعی مسکن از تیرماه امسال آغاز شده و در یک مسیر مستمر برای پنجمین ماه متوالی در آبان نیز ادامه پیدا کرده است.

تورم ماهانه مسکن در آبان ماه در حالی 2/ 1درصد محاسبه شده که نرخ تورم عمومی ماهانه در این ماه 5/ 2درصد بوده است. همچنین درحالی‌که تورم نقطه‌ای مسکن در میانه پاییز 7/ 17درصد ثبت شده، تورم عمومی به‌صورت نقطه‌ای 7/ 35درصد بوده است. اختلاف قابل توجه این دو نرخ تصویری دقیق از افت قیمت واقعی مسکن منعکس می‌کند.

  نبض معاملات مسکن تندتر شد

اما آنچه تفاوت آشکار کارنامه بازار مسکن با ماه‌های گذشته را رقم زده، رشد قابل توجه حجم معاملات مسکن با وجود درجا زدن قیمت در آبان ماه است. طی آبان ماه حدود 7‌هزار و 300 فقره معامله آپارتمان مسکونی در تهران ثبت شد که این رقم نسبت به حجم معاملات مهرماه 32درصد رشد را نشان می‌دهد. این صعود بزرگ در فروش قیمت مسکن و تندتر شدن نبض معاملات در میانه پاییز آن هم بدون اینکه منجر به تورم مسکن شود، کارنامه آبان بازار مسکن را با سایر ماه‌های امسال متفاوت کرده است. البته این صعود به منزله بازگشت رونق به بازار مسکن پایتخت نیست، بلکه منجر به احیای نبض معاملات مسکن شده است؛ به‌طوری‌که تعداد معاملات از محدوده «زیر کف رکود» در مهرماه به بالای این کف رسیده و به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. رشد حجم معاملات مسکن به‌صورت نقطه‌ای (در مقایسه با آبان سال گذشته) نیز 5/ 63درصد بوده که نشان می‌دهد بازار مسکن در ماهی که گذشت، شرایطی کاملا متفاوت با وضعیت اغلب مورد انتظار در پاییز را داشته و برخلاف روال معمول، حجم معاملات در میانه پاییز نسبت به اغلب ماه‌های نیمه اول امسال و نیز نسبت به ماه مشابه پارسال افزایش یافته است.

افزایش حجم معاملات مسکن در آبان در شرایطی رخ داد که در مهر ماه شاهد افت 30درصدی تعداد معاملات ماهانه مسکن در تهران بودیم و در آن ماه، نبض معاملات به حدی کند شد که عملا تعداد خانه‌های فروخته‌شده به زیر کف رکودی تنزل کرده بود.

«دنیای‌اقتصاد» اواخر آبان ماه بر اساس داده‌های بازار نیازمندی‌های آنلاین دیوار از تعداد و قیمت آگهی‌های ملکی طی 20 روز نخست این ماه در گزارشی با عنوان «رفت و آمد بازیگران مسکن» به موضوع افزایش فایل‌های فروش در بازار مسکن پرداخت و نشان داد در مرداد ماه تعداد فروشنده‌های بازار مسکن نسبت به مدت مشابه مهرماه امسال حدود 20درصد افزایش یافت. همچنین تغییرات قیمت پیشنهادی فایل‌های فروش در آن مقطع زمانی مورد بررسی قرار گرفت و نشان داد تورم پنهان بازار مسکن نیز ناچیز و حدود یک‌درصد بوده است؛ به این معنا که قیمت پیشنهادی اعلامی از سوی فروشنده‌ها در آگهی‌های بازار نیازمندی‌های آنلاین «دیوار» نسبت به مهر ماه به‌طور میانگین حدود یک درصد افزایش یافته بود. این داده‌های اولیه نشان داد بازیگران اصلی بازار مسکن یعنی خریداران و فروشندگان در حال رفت و آمد در بازار مسکن هستند و در این رفت و آمدها، تعداد کسانی که با فروش ملک خود قصد خروج و ترک بازار مسکن را دارند، به مراتب از خریدارانی که روانه بازار شده‌اند، بیشتر است. اکنون با بررسی اطلاعات مربوط به معاملات قطعی آبان ماه مشخص می‌شود برداشت اولیه از وضعیت بازار بر اساس حجم و قیمت فایل‌های فروش درست بوده است؛ کمااینکه حضور پررنگ‌تر فروشنده‌ها در بازار مسکن در مقایسه با خریداران سبب شده آمار معاملات مسکن صعود کند؛ اما میانگین قیمت تقریبا ثابت باقی بماند. به بیان دیگر، رفت‌وآمدهای اخیر در بازار مسکن منجر به شکار پاییزی خریداران مسکن شده و آنها توانسته‌اند در بازاری که قیمت‌ها در آن به دور از هیجان است، واحد مطلوب خود را پیدا و خریداری کنند.به این ترتیب رشد نزدیک 40 درصدی معاملات مسکن بیش از اینکه ناشی از افزایش تعداد خریداران در حال جست‌وجو باشد، به رفتار فروشنده‌ها و پررنگ‌تر شدن حضور آنها در بازار مسکن مرتبط است؛ کمااینکه اگر عطش و هیجان خرید مانند سال‌های قبل در بازار مسکن وجود داشت، اگرچه به رشد معاملات منجر می‌شد، اما روی تورم مسکن نیز اثر منفی داشت؛ به‌نحوی‌که این هیجان در عمل به شکل جهش قیمت قطعی مسکن در معاملات انجام‌شده در آمار منعکس می‌شد.

این در حالی است که افزایش تعداد معاملات مسکن در تهران در عین ثبات نسبی قیمت محقق شده و با استناد به آمار فایل‌های عرضه‌شده در استارت‌آپ‌های انتشار آگهی‌های ملکی می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که افزایش حضور فروشنده‌ها در بازار مسکن، این کارنامه متفاوت در آبان ماه را رقم زده است.

  آبان متفاوت چگونه رقم خورد؟

به گزارش «دنیای‌اقتصاد» تفاوت مهم بازار مسکن در آبان 1400 با سایر ماه‌های سپری‌شده از امسال در حجم بالای معاملات مسکن با وجود ثبات قیمت است. امسال در همه ماه‌های پیش از آبان به جز شهریورماه حجم معاملات مسکن در محدوده کف و زیر کف مورد انتظار بود؛ ضمن اینکه حتی در شهریور ماه که 7هزار و 800 فقره معامله آپارتمان مسکونی در پایتخت انجام شد، این رشد قابل توجه معاملات با رشد نزدیک 3درصدی قیمت مسکن نسبت به مرداد همراه بود. بنابراین اگرچه در تمام مدت سپری‌شده از سال جاری انتظار پایه جهت‌دهنده به بازار مسکن، انتظارات کاهشی بوده است، اما باز هم مقایسه دو ماه پرمعامله آبان و شهریور نشان می‌دهد در میانه پاییز با توجه به رشد معاملات توام با ثبات قیمت، نیروی انتظارات کاهشی بیشترین وزن را نسبت به همه ماه‌های گذشته داشته است.

در بازار مسکن ماه‌هاست آنچه جهت اصلی تورم را تعیین می‌کند «انتظارات» است و در آبان 1400 چشم‌انداز بهبود فضای بازار مسکن (انتظارات کاهش قیمت) نسبت به بدبینی‌ها و ابهام‌هایی که درباره آینده این بازار وجود دارد، وزن به مراتب بیشتری داشته که منجر به فروشنده‌تر شدن گروه بیشتری از خریداران سرمایه‌ای بازار مسکن شده است. در واقع بسیاری از فروشندگان امروز بازار مسکن همان کسانی هستند که در طول سه سال گذشته با انگیزه سرمایه‌گذاری نسبت به خرید ملک اقدام کردند و زمان کنونی را نیز برای خروج از این بازار مناسب ارزیابی کرده‌اند. هرچند در برخی از ماه‌های دیگر سپری‌شده از امسال همچون فروردین و اردیبهشت میانگین قیمت مسکن به صورت ماهانه افت داشته است، اما این ترکیب نبض معاملات و تورم ماهانه است که شرایط بازار را مشخص می‌کند. تحقیقات میدانی از واسطه‌های ملکی نشان می‌دهد در ماه‌هایی از امسال که تورم ماهانه مسکن منفی بود، حجم معاملات نیز حداقلی بود که نشان می‌داد خریداران دلیل کافی برای حضور در بازار را پیدا نکرده بودند و افزایش فایل‌های فروش نیز به مقدار اخیر نبوده که دامنه انتخاب مناسبی در اختیار متقاضیان مسکن قرار دهد.

اما چه چیزی موجب شد آبان بازار مسکن با کارنامه‌ای متفاوت رقم بخورد؟ بررسی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد چهار علت برای این موضوع وجود دارد. علت نخست غلبه چشم‌انداز کاهشی قیمت‌ها از نگاه سمت عرضه بازار مسکن است. سرمایه‌گذاران ملکی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که احتمال رشد قابل توجه قیمت مسکن در کوتاه‌مدت وجود ندارد و حتی قیمت واقعی مسکن به واسطه پایین‌تر بودن تورم ملکی نسبت به تورم عمومی در میان‌مدت کاهشی است. بنابراین با وجود اینکه نیروی دیگری نیز از سوی انتظارات منفی (چشم‌انداز جهش قیمت مسکن) در بازار وجود دارد، اما غلبه با نیروی انتظارات کاهشی است و در نتیجه هر روز بر تعداد فروشنده‌ها افزوده می‌شود.

علت دوم که سبب شده آبان بازار مسکن با کارنامه‌ای متفاوت رقم بخورد، افزایش نسبی خریدهای تبدیلی با استفاده از فرصت کند شدن سرعت رشد قیمت مسکن است. متقاضیان تبدیل به احسن در آبان ماه با مشاهده ثبات نسبی قیمت‌ها از یکسو و افزایش فایل‌های فروش از سوی دیگر زمان را برای ورود به بازار مسکن مغتنم شمردند. موضوع دیگری که سبب شد تبدیل به احسنی‌ها در آبان روانه بازار مسکن شوند، افزایش سقف وام مسکن است که اگرچه در حدی که برای خرید خانه اول مناسب و کافی باشد نیست، اما برای متقاضیان تبدیل به احسن قابل استفاده است و آنها می‌توانند به کمک این وام و نقدینگی تکمیلی، به‌عنوان مثال یک اتاق به خانه یک‌خوابه خود بیفزایند یا اینکه محله سکونت خود را قدری ارتقا دهند. علت دیگری که آبان متفاوت بازار مسکن را رقم زد، افزایش معاملات با انگیزه تبدیل برای سرمایه‌گذاری و خرید در سایر استان‌هاست. گروهی از فروشنده‌های بازار مسکن در آبان ماه کسانی بودند که قصد تبدیل سرمایه ملکی خود از ملک در تهران به ویلا در یکی از استان‌های خوش آب و هوا را داشته‌اند. به دنبال این تصمیم برای تبدیل دارایی ملکی، فایل‌های فروش در بازار مسکن در میانه پاییز افزایش یافت.

در نهایت چهارمین علت رقم خوردن آبان با صورتی متفاوت از سایر ماه‌های 1400 این بود که بخشی از سرمایه‌گذاران از بازارهای پرریسک و با جذابیت کم روانه بازار مسکن شدند. اگرچه خرید سرمایه‌ای در بازار املاک همیشه وجود دارد، اما امسال بر خلاف سال‌های 97 تا 99 خریدهای سرمایه‌ای با انگیزه سفته‌بازی (کسب سود در کوتاه‌مدت از طریق معاملات مکرر ملکی) با توجه به ثبات نسبی قیمت‌ها به صفر رسیده است. با وجود این خرید سرمایه‌ای در بازار مسکن با دید بلندمدت در همه مقاطع وجود داشته و دارد. در آبان ماه نیز گروهی از سرمایه‌گذاران از بازارهای پرریسکی مثل دلار که به‌شدت به ریسک متغیر غیراقتصادی (سرنوشت مذاکرات رفع تحریم‌ها) وابسته است یا بازارهای فاقد جذابیت مثل بازار سهام، روانه بازار مسکن شدند و بخشی از خریدهای انجام‌شده در آبان به این گروه از متقاضیان مسکن تعلق دارد.

از نگاه آنها، از یکسو افت دلار به دنبال دریافت سیگنال مثبت از نتیجه مذاکرات احیای برجام که از امروز در وین آغاز می‌شود محتمل است و بسیاری از سرمایه‌گذاران تمایلی به پذیرش ریسک این بازار در مقطع فعلی را ندارند و از سوی دیگر بورس نیز رکود چندماهه را تجربه کرده و فعلا چشم‌انداز مثبتی از آن وجود ندارد. بازدهی بورس در 8ماه نخست امسال 1/ 6درصد و بازدهی مسکن نیز 7/ 5درصد بوده است. از این رو برخی سرمایه‌گذاران بورس با توجه به نزدیکی بازدهی دو بازار سهام و مسکن، در ماه گذشته سرمایه خود را با انگیزه سرمایه‌گذاری بلندمدت روانه بازار مسکن کردند.

  استقبال بازار مسکن از مذاکرات

به گزارش «دنیای‌اقتصاد» شرایط کلی بازار مسکن در آبان ماه با توجه به صعود حجم معاملات در عین ثبات قیمت‌های قطعی فروش آپارتمان در این ماه نشان می‌دهد بازار مسکن در میانه پاییز به استقبال زودرس از مذاکرات احیای برجام در وین رفته که قرار است از امروز، هشتم آذر ماه از سر گرفته شود. در واقع خوش‌بینی نسبت به آینده مذاکرات سبب شده است چشم‌انداز افزایش قیمت در بازار مسکن به‌عنوان نیروی غالب شناخته نشود در عوض انتظارات کاهشی در بازار غلبه پیدا کند که به افزایش فروشنده‌ها منجر شود و فضای مناسبی را برای شکار خانه‌های فروشی در بازار نسبتا با ثبات برای متقاضیان خرید ملک فراهم کند. این واکنش زودرس نسبت به مذاکرات نشان می‌دهد در صورت حصول نتیجه مثبت در وین، بازار مسکن که به‌دلیل وضعیت متغیرهای درونی خود از جمله «نسبت قیمت به اجاره» و نیز «نسبت رشد قیمت مسکن به رشد نقدینگی» از هر حیث آماده برگشت از اضافه‌پرش، تخلیه حباب و چربی‌سوزی است، به شکل تمام‌عیار وارد فاز چربی‌سوزی شود.

اگرچه در سایر ماه‌های گذشته از سال 1400 نیز بعضا تورم مسکن نزدیک صفر یا حتی کاهشی بود، اما هیجان بازارهای سفته‌بازی رقیب اجازه نمی‌داد بازار مسکن چربی‌سوزی را آغاز کند. این در حالی است که هرگونه نتیجه مثبت که از مذاکرات وین حاصل شود، می‌تواند شرایط را به فوریت برای بازگشت قیمت در بازار مسکن فراهم کند.

  چشم‌انداز بازار مسکن تا پایان 1400

به گزارش «دنیای‌اقتصاد» دو پارامتر اصلی موثر بر وضعیت بازار مسکن در ماه‌های باقی‌مانده از سال جاری وجود دارد که یکی سرنوشت مذاکرات وین و دیگری بازدهی نسبی سایر بازارهای رقیب است. وضعیت این دو پارامتر است که تعیین می‌کند فاز چربی‌سوزی در بازار مسکن تسهیل خواهد شد یا اینکه مسکن بار دیگر دچار وضعیت رکود تورمی می‌شود. در این بین نقش مذاکرات در تعیین انتظارات غالب در بازار مسکن به مراتب پررنگ‌تر است؛ کمااینکه تجربه چهار سال اخیر نشان داد اثر متغیرهای سیاسی بر بازار مسکن به مراتب بیش از هر زمان دیگری است و حساسیت بازار به وضعیت متغیر غیراقتصادی و نیز تغییرات قیمت ارز که به‌طور مستقیم تحت تاثیر میزان ریسک متغیر غیراقتصادی است، افزایش یافته است. به این ترتیب دریافت سیگنال مثبت از مذاکراتی که از امروز توسط تیم جدید مذاکره‌کننده در وین دنبال می‌شود، به شکل مستقیم بر آینده قیمت مسکن تاثیر می‌گذارد و می‌تواند رشد نسبی معاملات در عین ثبات قیمت‌ها را به دنبال داشته باشد.

نکته قابل توجه این است که اگر همه چیز به شکلی پیش برود که به نفع شروع فاز بازگشت قیمت مسکن از اضافه‌پرش باشد، ممکن است چربی‌سوزی در بازار مسکن هم به یکی از دو شکل «افت قیمت اسمی» و «افت قیمت واقعی» مسکن رخ دهد. در واقع افزایش فروشنده‌ها در شرایطی که تقاضای خرید مسکن به‌دلیل فاصله قدرت خرید با سطح قیمت‌ها اندک است، در عمل ممکن است به کاهش قیمت اسمی مسکن نیز منجر شود؛ اما حتی اگر چنین نشود، ثبات نسبی قیمت در معاملات فروش مسکن سبب خواهد شد تورم مسکن نرخی پایین‌تر از تورم عمومی داشته باشد و این وضعیت آنقدر ادامه پیدا می‌کند که چون تورم مسکن از تورم عمومی جا مانده است، عملا قیمت واقعی مسکن کاهش پیدا می‌کند. همچنین قدرت خرید متقاضیان مسکن به تدریج افزایش خواهد یافت و قیمت مسکن در سطوح قبلی تقریبا درجا می‌زند یا ریزنوسان خواهد داشت. بنابراین پس از گذشت یک دوره زمانی، نقطه بازگشت خریداران به بازار با توجه به ترمیم قدرت خرید آنها در عین ثبات نسبی قیمت مسکن فرا خواهد رسید و حجم معاملات در آن مقطع زمانی افزایش می‌یابد.

خزان متفاوت مسکن هفت شهر

دنياي اقتصاد : داده‏‌های پاییزی از بازار معاملات مسکن کلان‏شهرها، روند کاهشی سرعت رشد قیمت آپارتمان را تایید می‏کند؛ اما این خزان برای هفت کلان‏شهر متفاوت از پایتخت است. در تهران طی هفته‌‏های ابتدایی پاییز، میانگین قیمت آپارتمان به میزان کمتر از یک‏درصد نسبت به شهریور کاهش پیدا کرد. در پایتخت همچنین طی فصل جاری «حجم عرضه فایل آپارتمانی» افزایش محسوس یافت. با این حال، شرایط بازار مسکن دیگر کلان‏شهرها با تهران دو تفاوت پاییزی دارد. از یکسو، میانگین قیمت مسکن کرج، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز و قم در ماه مهر حدود نیم‏درصد افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر، فایل‏‌های فروش نسبت به تابستان به میزان ۲۰درصد کم شده است. بررسی‏‌ها درباره این دو تفاوت مسکن کلان‏شهرها در مقایسه با تهران مشخص می‏کند، انتظارات در بازار املاک سایر مناطق شهری، تحت تاثیر فاکتور «جاماندگی قیمت از فرآیند رشد قیمت املاک پایتخت» است. تفاوت زمانی فاز جهش بین تهران و دیگر کلان‏شهرها، اکنون کل بازار مسکن را در فاز تنظیم قیمت قرار داده است.

11 copy

با تغییر مسیر قیمت مسکن در 7 کلان‌شهر کشور، خزان متفاوت بازار ملک در این کلان‌شهرها در مقایسه با قیمت مسکن شهر تهران رقم خورد. مهرماه امسال مسیر تورم مسکن در 7 کلان‌شهر کشور برخلاف مسیر تورم مسکن در شهر تهران بود و همین عامل باعث شد در این کلان‌شهرها شرایط کاملا متفاوتی در مقایسه با بازار معاملات مسکن شهر تهران تجربه شود. هر چند در یک مولفه یعنی روند تورم مسکن، شرایط در تهران و 7 کلان‌شهر دیگر کشور یکسان است.

بررسی‌‌های «دنیای اقتصاد» درباره وضعیت تحولات قیمت مسکن در 7 کلان‌شهر کشور و مقایسه آن با شهر تهران نشان می‌دهد، در مهرماه روند تورم مسکن در 8 کلان‌شهر، «کاهشی» شد. یعنی سرعت رشد قیمت در این شهرها در حال کاهش است. اما مقطع زمانی پاییز در این کلان‌شهرها در مقایسه با تهران، دارای دو تفاوت عمده است. اول اینکه، با وجود افت قیمت مسکن در تهران، در کلان‌شهرها، متوسط قیمت مسکن با رشد مثبت همراه شده است.

از سوی دیگر، تفاوت دوم هم مربوط به «کاهش میل به فروش» در این 8 کلان‌شهر در مقایسه با وضعیت عرضه مسکن در شهر تهران است. نتیجه مهمی که می‌توان از این وضعیت و مقایسه بازار معاملات مسکن پاییزی تهران و7 کلان‌شهر دیگر شامل کرج، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز و قم عنوان کرد آن است که در کلان‌شهرها، «انتظارات نسبت به آینده قیمت»، مثل تهران، هنوز «کاهشی» نیست. یک علت مهم که می‌توان از آن به عنوان دلیل اصلی این موضوع یاد کرد، مساله «جاماندگی سطح قیمت کلان‌شهرها از میزان رشد قیمت مسکن در شهر تهران» است. همواره تحولات قیمتی در شهر تهران اعم از رشد یا کاهش قیمت، پیش‌تر و جلوتر از تحولات قیمتی در سایر شهرها بوده است. جاماندگی سطح قیمت مسکن در کلان‌شهرها از میزان رشد قیمت مسکن در شهر تهران در آمارهای مربوط به تحولات قیمتی پایتخت و این کلان‌شهرها مشاهده می‌شود.

 جهت متفاوت تورم مسکن تهران

اطلاعات به دست آمده از وضعیت قیمت مسکن در 7 کلان‌شهر کشور برگرفته از بازار نیازمندی‌‌های آنلاین دیوار، نشان از خزان متفاوت بازار مسکن در این شهرها در مقایسه با تهران دارد. مهر ماه امسال در حالی میانگین قیمت مسکن در شهر تهران 5/ 0 درصد افت کرد که در همین بازه زمانی، قیمت مسکن در این کلان‌شهرها با رشد 5/ 0 درصدی همراه شد. این موضوع نشان می‌دهد در شرایطی که تورم مسکن در مهرماه در بازار معاملات واحدهای مسکونی شهر تهران منفی شده است در 7 کلان‌شهر یادشده، تورم مثبت در بازار مسکن تجربه شده است.

با این حال نگاهی به تورم مسکن در هر دو گروه از این شهرها یعنی شهر تهران از یک طرف و 7 کلان‌شهر دیگر از سوی دیگر نشان می‌دهد روند تورم مسکن در هر دو گروه و در هر 8 کلان‌شهر کاهشی است. از این منظر می‌توان اعلام کرد تهران و این 7 کلان‌شهر شرایط مشابهی دارند. در حالی که تورم فصلی در بهار امسال در شهر تهران معادل 2 درصد بود، این میزان تورم در 7 کلان‌شهر برابر با صفر شد. در تابستان تورم فصلی مسکن تهران 5 درصد و تورم فصلی مسکن در 7 کلان‌شهر 6 درصد بود. اما در مهرماه در حالی که تورم مسکن شهر تهران به منفی 5/ 0 رسید، قیمت پیشنهادی مسکن در 7 کلان‌شهر 5/ 0 درصد افزایش یافت. اگرچه تورم مسکن مهرماه در تهران منفی و تورم مسکن 7 کلان‌شهر مثبت شده است اما روند تورم در هر دو گروه کاهشی بوده است.

با این حال، خزان بازار مسکن در شهر تهران دو تفاوت مهم با پاییز بازار مسکن در 7 کلان‌شهر داشت. همزمان با منفی شدن تورم مسکن در تهران در مهرماه سرعت رشد قیمت مسکن در 7 کلان‌شهر افزایشی بود. از سوی دیگر اطلاعات مربوط به فایل‌‌های ارائه شده برای فروش مسکن در این 7 کلان‌شهر از کاهش میل به فروش در سمت عرضه خبر می‌دهد.

 کاهش 20درصدی فایل فروش

اطلاعات موجود در این زمینه نشان می‌دهد حجم فایل‌‌های فروش آپارتمان در 7 کلان‌شهر یاد شده در مهرماه، نزدیک به 20 درصد در مقایسه با شهریور ماه کاهش یافته است. در صورتی که در مهرماه در شهر تهران نیروی خروج از بازار مسکن قوی‌‌تر از نیروی ورود به بازار مسکن بود و افت معاملات بیشتر تحت تاثیر نخریدن مسکن بود تا نیروی نفروختن از سوی فروشنده‌ها. در مهرماه در حالی  که حجم عرضه فایل به بازار مسکن 7 کلان‌شهر کشور کاهش یافت اما عرضه فایل فروش به بازار مسکن تهران کاهشی نبود.

چرا که در تهران در مهرماه اگر چه حجم معاملات خرید مسکن کاهش یافت اما از آنجا که عمده فروشنده‌ها چشم‌‌انداز قیمت مسکن را کاهشی تصور می‌کردند و امیدی از بابت رشد محسوس قیمت در آینده نزدیک نداشتند، عرضه فایل به بازار را محدود نکردند. همین موضوع باعث شد اگر چه حجم معاملات خرید مسکن در مهرماه کاهش یافت اما این کاهش به واسطه عدم فروش و کاهش عرضه فایل نبود بلکه بیشتر ناشی از کاهش تقاضا برای خرید مسکن وکاهش ورود به بازار بود.

یک علت مهم درباره این دو شرایط متفاوت در بازار معاملات مسکن شهر تهران و بازار مسکن 7 کلان‌شهر یاد شده به جاماندگی تورم مسکن در این شهرها نسبت به تورم مسکن تهران مربوط می‌شود. در واقع انتظارات تورمی و ریسک‌‌های غیراقتصادی و نگاه فعالان بازار مسکن نسبت به شرایط موجود و وضعیت پیش‌‌رو در 7 کلان‌شهر نیز مانند تهران است اما سطح قیمت مسکن در 7 کلان‌شهر در مسیر رشد از تورم مسکن تهران جا مانده بود.

همین شرایط باعث شده است که در شرایط فعلی که تورم مسکن در شهر تهران منفی شده است رشد مثبت قیمت مسکن در کلان‌شهرها به ثبت برسد.

 میانگین قیمت مسکن 7 کلان‌شهر

برآوردهای «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد میانگین قیمت پیشنهادی واحدهای مسکونی در 7 کلان‌شهر کرج، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، اهواز و قم به 15 میلیون تومان رسیده است. از ابتدای امسال تا پایان مهرماه (7 ماه اول سال 1400) میانگین قیمت مسکن در شهر تهران 4 درصد رشد کرده است این میزان رشد در 7 کلان‌شهر یاد شده معادل 10درصد بوده است.

میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در کلان‌شهر کرج براساس سطح قیمت‌‌های پیشنهادی هم‌‌اکنون 14 میلیون تومان، مشهد 14 میلیون و700 هزار تومان، اصفهان 18 میلیون و 500 هزار تومان، تبریز 13 میلیون تومان، شیراز 19 میلیون و400 هزار تومان، اهواز 11 میلیون و600 هزار تومان و قم 12 میلیون و800 هزار تومان است.

این قیمت‌‌ها نشان می‌دهد بعد از شهر تهران گران‌‌ترین کلان‌شهر کشور به لحاظ سطح متوسط قیمت مسکن، کلان‌شهر شیراز است که میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در آن از 19 میلیون تومان فراتر رفته است. این در حالی است که در میان این 8کلان‌شهر ارزان‌‌ترین شهر به لحاظ سطح متوسط قیمت مسکن کلان‌شهر اهواز با میانگین قیمت پیشنهادی 11 میلیون و600 هزار تومان به ازای هر مترمربع واحد مسکونی است. این قیمت‌‌ها در واقع از محاسبه و برآورد سطح قیمت پیشنهادی فایل‌‌های فروش مسکن درج شده در سامانه نیازمندی‌‌های آنلاین دیوار مربوط به مقطع زمانی مهرماه 1400، به دست آمده است.

شرط جدید برای پایان‌کار ساختمان

براساس تصویب‌نامه هیات وزیران، ارائه گواهینامه پایان‌کار ساختمان‌های جدید از ابتدای سال ۱۴۰۲ منوط به رعایت مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان است. به گزارش خبرگزاری فارس، هیات وزیران به پیشنهاد مشترک وزارت‌خانه‌های راه و شهرسازی، کشور، نفت، نیرو و سازمان برنامه و بودجه کشور، به استناد اصل ۱۳۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ضوابط صرفه‌جویی انرژی در ساختمان را تصویب کرد.

بر مبنای جزئیات ارائه شده در این تصویب‌نامه، ارائه گواهینامه پایان‌کار ساختمان‌های جدید از ابتدای سال ۱۴۰۲ منوط به رعایت مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان است. به عبارت دیگر اگر در فرآیند ساخت واحدهای مسکونی ضوابط مرتبط با مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان با نام صرفه جویی در مصرف انرژی رعایت نشود، گواهینامه پایان‌کار واحدهای مسکونی صادر نخواهد شد.

براساس جزئیات مندرج در مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، رعایت مواردی شامل عایق‌کاری دیوارهای خارجی ساختمان نظیر عایق‌کاری دیوارهایی که با محیط بیرون یا فضاهایی که از نظر دمایی کنترل نمی‌شوند، نصب پنجره‌های دوجداره با قاب‌های فلزی ترمال‌بریک، چوبی یا PVC استاندارد، عایق‌کاری کانال‌های هوارسانی به همراه عایق‌کاری لوله‌های تاسیسات و سیستم تولید آب‌گرم، نصب سیستم‌های کنترل‌کننده موضعی نظیر شیرهای ترموستاتیک روی رادیاتورها و نصب سیستم‌های کنترل مرکزی هوشمند و مجهز به سنسور اندازه‌گیری دمای هوای محیط در ساختمان‌ها الزامی است.

هیات وزیران در حالی بار دیگر بر اجرای مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان در واحدهای مسکونی کشور تاکید کرد که پیش از این در سال ۱۳۸۴ وزارت مسکن و شهرسازی نیز به‌عنوان ناظر عالی در زمینه ساخت‌وساز مکلف شد، درصورت مشاهده هرگونه تخلف از اجرای مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان، موارد را به مراجع صدور پروانه ساختمان و سازمان نظام مهندسی ساختمان استان اعلام کرده و تا رفع تخلف، موضوع را از مراجع قانونی و در صورت لزوم مراجع قضایی پیگیری کند.

مطالبه احیای زاینده‌رود


دنیای‌اقتصاد : اعتراض مردم اصفهان به بی‌‌‌آبی زاینده‌‌‌رود، اقدام رسمی دولت را در پی داشت. معاون اول رئیس‌‌‌جمهور در واکنش به تجمع چندهزار نفری مردم اصفهان و کشاورزان این استان اعلام کرد که به وزرای نیرو و جهادکشاورزی دستور داده در اسرع وقت، به حل مشکل آبریز زاینده‌‌‌رود در هر سه استان اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری اقدام کنند.

وزیر نیرو نیز با عذرخواهی از کشاورزان اصفهانی وعده داد، وزارتخانه متبوعش در ماه‌‌‌های آینده کمبودهای کنونی را جبران کند. حوضه آبریز زاینده‌‌‌رود که یکی از کانون‌‌‌های بی‌‌‌آبی در کشور به شمار می‌رود، در ماه‌‌‌های اخیر سرتیتر اخبار مختلف بوده است؛ از بحران فرونشست‌ها و شواهدی از تاثیر این پدیده روی آثار تاریخی اصفهان تا بی‌آبی شدید زمین‌های کشاورزی. «دنیای‌اقتصاد» در ماه‌‌‌های اخیر، پیوسته در گزارش‌‌‌های مختلف خود در مورد تبعات نادیده‌گرفتن مسائل زیست‌محیطی و چالش تغییرات اقلیمی هشدار داده است. تجمعات کشاورزان اصفهان در اعتراض به بی‌آبی این استان، مرگ بخشی از اقلیم طبیعی اصفهان و کاهش شدید دسترسی به آب برای تولید محصولات کشاورزی صورت‌ گرفت.

خطر فرونشست و مشکلات ناشی از بی‌‌‌آبی در حالی به شکل حاد در اصفهان و برخی از استان‌‌‌های دیگر نمایان شده است که معاون اول رئیس‌‌‌جمهور، از وجود برخی طرح‌‌‌های در دستور کار دولت سیزدهم خبر داد. محمد مخبر با اشاره به مشکلات جدی مردم اصفهان، به‌ویژه در شرق این استان و سختی ناشی از خشکسالی و کمبود آب، تاکید کرد: رئیس‌‌‌جمهور با عنایت به اهمیت مساله و رصد آنچه در حوزه آب و محیط‌زیست می‌‌‌گذرد، در ماه‌‌‌های گذشته دو بار جلسه شورای‌عالی آب را تشکیل داده است. ما در دولت در تلاشیم تا به هر نحو، این دوره سخت را پشت سر بگذاریم و به دنبال حل مشکل هستیم. معاون اول رئیس‌جمهور تاکید کرد: بعد از جلسه‌‌‌ای که به‌زودی پیرامون این موضوع تشکیل خواهد شد، اقدامات اجرایی به اطلاع مردم خواهد رسید. وزیر نیرو نیز در سخنی با مردم اصفهان ضمن عذرخواهی بابت شرایط پیش‌آمده، اعلام کرد: به دستور معاون اول قرار شد هرچه سریع‌‌‌تر جلسه ستاد احیای زاینده‌رود برگزار شود. امیدواریم با پیشنهادهایی که به این جلسه می‌‌‌بریم، تصمیمات مناسبی اتخاذ شود و مردم این منطقه را مطلع و خوشحال کنیم. محرابیان تاکید کرد: قرار شد وزارتخانه‌‌‌های جهادکشاورزی و صمت هم در کنار وزارت نیرو به شکل فعال وارد شوند تا شرایط را مدیریت کنیم و آسیبی که به کشاورزان وارد شده است، به حداقل برسد.

قول معاون اول رئیس‌‌‌جمهور و وعده وزیر نیرو مبنی بر حل مساله آب در حالی بیان شده است که حل تعارضات پیش‌آمده میان خواست کشاورزان، نیاز صنایع، احترام به حقوق محیط‌زیست و طبیعت در عین شدت گرفتن تغییرات اقلیمی دشوار است. بهره‌‌‌برداری غیرمجاز از آب که در جای‌جای کشور به مساله‌ای حاد تبدیل شده، یکی از مسائلی است که تا حل نشود، چالش دامنه‌‌‌دار محیط‌زیست و مساله شایع فرونشست، امکان حل و فصل نخواهد داشت.  فرونشست که یکی از عوارض طبیعی برداشت بی‌‌‌رویه از آب‌‌‌های زیرزمینی است، در برخی از استان‌‌‌ها تا بیش از ۲۰ تا ۳۰برابر حالت طبیعی شدت گرفته است. فرونشست که در دشت تهران حتی تا ۹۰برابر حالت طبیعی نیز برآورد می‌شود، طبق برخی شواهد در اصفهان به پایه‌‌‌های پل‌‌‌های تاریخی شهر نظیر ۳۳پل رسیده و هویت پایدار این خطه تاریخی را با چالش جدی روبه‌رو کرده است. از آنجا که ۴۱دشت از مجموع ۶۰۹دشت کشور با خطر جدی فرونشست روبه‌رو هستند، رسیدگی به مساله فرونشست در اصفهان می‌تواند به یک رشته اصلاحات در کل کشور منجر شود؛ اصلاحاتی که پیش‌نیاز آن تغییر مسیر کشور در بخش‌‌‌های آب، صنعت، کشاورزی و محیط‌زیست و نقطه کانونی آن کاهش برداشت بی‌رویه آب از سفره‌‌‌های زیرزمینی دست‌کم در یک دوره زمانی ۱۰ تا ۱۲ساله است. «جلب مشارکت کشاورزان و گروه‌‌‌های روستایی در مسیر سیاستگذاری»، «حفظ معیشت افراد در عین کاهش بهره‌‌‌برداری از آب و طبیعت»، «توسعه تکنولوژی تولید در مزارع»، «به‌‌‌کارگیری ابزارهای فراموش‌‌‌شده نظیر ترویج علم کشاورزی میان روستاییان»، «بازگرداندن کشاورزی بزرگ‌مقیاس به صحنه» و «تغییر برخی از قوانین مالکیت آب و زمین در راستای ایجاد توازن و اعتماد در بین جوامع محلی به‌منظور اجرای برنامه‌‌‌های نکاشت یا تجمیع زمین در قالب تعاونی برای رشد مقیاس تولید» از مهم‌ترین راه‌‌‌های تغییر وضعیت کشاورزی در ایران، به‌ویژه در اصفهان و کنترل مصرف آب و کاهش ابعاد مساله فرونشست است.

   چه شد به اینجا رسیدیم؟

روز جمعه ۲۱آبان همزمان با سفر وزیر نیرو به اصفهان، عده‌‌‌ای از مردم اصفهان به همراهی کشاورزان در تجمع خود، خواستار احیای دائمی رودخانه زاینده‌رود و اجرای مصوبه ۹ماده‌‌ شورای عالی آب شدند. این تجمع اعتراضی همچنان ادامه داشت؛ به گونه‌‌‌ای که روز گذشته از ۹صبح در گردهمایی بزرگ «حیات زاینده‌رود»، هزاران نفر از کشاورزان و مردم اصفهان در بستر خشک زاینده‌‌‌رود حاضر شدند تا از مسوولان بخواهند برای اجرای مصوبات شورای عالی آب، جاری شدن دوباره زاینده‌‌‌رود و برقراری حق‌آبه‌‌‌ها چاره‌‌‌اندیشی کنند.

طرح ۹ماده‌ای احیای حوضه آبریز زاینده‌رود در سال ۹۳ با هدف هماهنگی و اعمال مدیریت واحد بر این حوضه آبریز در موضوعات منابع، مصارف و حق‌آبه‌ها به تصویب شورای عالی آب کشور رسید. در این طرح وزارت نیرو مکلف شد نسبت به تاسیس واحد «مدیریت یکپارچه حوضه آبریز زاینده‌رود» اقدام کند و شورای هماهنگی حوزه زاینده‌رود را با حضور استانداران اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد و معاونان وزرای نیرو، جهادکشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و نمایندگان اصناف کشاورزی برگزار کند.

تعیین میزان حق‌آبه‌ها، سهم‌‌آبه‌‌‌ها و صاحبان حق اشتراک و حق‌آبه زیست‌محیطی رودخانه زاینده‌رود و تالاب گاوخونی، ممنوعیت بارگذاری جدید بر منابع آب زاینده‌رود تا پیش از تعیین‌تکلیف در این حوضه نیز از بندهای دیگر این طرح ۹ماده‌ای است.  سامان‌دهی برداشت آب در استان‌های اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری و جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز، فراهم کردن تسهیلات لازم برای تغییر شیوه‌های آبیاری از سوی وزارت جهادکشاورزی در منطقه، انجام مطالعات تونل آبرسانی به اصفهان با عنوان طرح گلاب از سوی وزارت نیرو از دیگر مفاد طرح، ۹ماده‌ای آب در حوضه آبریز زاینده‌رود است.

حق‌آبه‌‌‌داران حوضه زاینده‌‌‌رود، شهرستان‌‌‌های لنجان، مبارکه، فلاورجان، نجف‌‌‌آباد و اصفهان را شامل می‌‌‌شوند. با این وضعیت آبی، زمین‌‌‌های کشاورزی شرق اصفهان که کشت غالب آنها گندم، جو و یونجه بوده، به محلی به عنوان منشأ ریزگرد‌‌‌ها تبدیل شده‌‌‌اند. از سوی دیگر، نگرانی از فرونشست‌ها نیز یکی دیگر از دغدغه‌های مردم این استان است. ارزیابی کارشناسان حاکی از این است که جریان یافتن زاینده‌رود، می‌تواند سرعت فرونشست زمین را در اصفهان کمتر کند. از آنجا که فرونشست پیامد خشکسالی، سوءمدیریت در منابع آبی و تغییرات اقلیمی است، باید به سراغ آب و منابع آبی در مناطقی که هنوز فرصت داریم، برویم. در عین حال، در سازه‌های تاریخی و پل‌های تاریخی واقع بر زاینده‌رود یکی از مشکلات اصلی، جریان ناپیوسته آب در زاینده‌رود است؛ این شرایط موجب می‌شود پی سازه‌‌‌ها دچار مشکل شود و برای حفظ آنها نیازمند جریان پایدار زاینده‌‌‌رود هستیم.  همچنین وزارت نیرو باید درباره طرح انتقال آب بهشت‌آباد که تنها به منظور تامین آب شرب طراحی شده است، بررسی دقیق انجام دهد و ضمن ارزیابی زیست‌محیطی، طرح را به اجرا درآورد و علاوه بر آن صندوق تامین خسارت خشکسالی در حوضه آبریز زاینده‌رود تاسیس شود تا بر اساس آن مصرف‌کنندگان بخش صنعت که در زمان خشکسالی بدون کاهش سهم آب خود را دریافت می‌کنند، خسارات کمبود آب سایر مصرف‌کنندگان حوضه را بپردازند.

با این همه، از سال ۹۳ تا دولت یازدهم این طرح به‌درستی انجام نشد و مشکلات کشاورزان و صاحبان حق‌آبه حوضه زاینده‌رود همچنان باقی ماند؛ برای همین نیز جهانگیری، معاون اول یازدهمین رئیس‌جمهور، به وزیر نیرو و استانداران اصفهان و چهارمحال و بختیاری دستور داد مصوبه شورا درباره حوضه آبریز زاینده‌رود اجرایی شود.  در فروردین ۹۵ اسحاق جهانگیری در جلسه شورای‌‌‌ عالی آب با تاکید بر ضرورت اجرای مصوبه ۹‌بندی دهمین جلسه شورا در خصوص حوضه آبریز زاینده‌رود، از وزیر نیرو و استانداران اصفهان و چهارمحال و بختیاری خواست این مصوبه را با جدیت اجرا کنند.  با این همه، کشاورزان می‌گویند، هنوز اغلب این وعده‌ها عملی نشده است. نه حق‌آبه‌های کشاورزان و سهم‌آبه‌‌‌های صاحبان حق اشتراک و حق‌آبه زیست‌محیطی رودخانه زاینده‌‌‌رود و تالاب گاوخونی توسط وزارت نیرو به درستی پرداخت شده؛ نه آبی که از قبل از زاینده‌رود وام‌گیری شد به آن برگردانده شد و نه نظارت جدی بر بارگذاری‌های جدید در حوضه زاینده‌رود صورت گرفته است.

p03-04 copy

طناب‌کشی در بازار مسکن

رفت و آمد بازیگران مسکن

گزارش «دنياي‌‌اقتصاد» از ورود خريداران و خروج قوي‌‌تر مالكان در معاملات املاك پايتخت

دنياي اقتصاد : ۲۰ روز اول آبان در بازار مسکن تهران، به طناب‏کشی دو گروه بازیگر معاملات ملک گذشت. داده‏های آماری مربوط به رفتار فروشنده‏های آپارتمان در پایتخت طی این مدت حاکی است، حجم فروشنده‏ها در بازار دست‏کم ۲۰درصد نسبت به ماه قبل افزایش پیدا کرد. با این حال، خریداران سرمایه‏ای هم بار دیگر به بازار ملک برگشته‏اند؛ اما حجم آنها در مقایسه با ماه‏هایی که ریسک بیرونی بالا بود، زیاد نیست. رفت‏وآمد فروشنده‏ها و خریداران در بازار مسکن بیانگر «تاثیرپذیری از نیروهای بیرونی غیرهم‏جهت» است. «تورم پنهان» بازار مسکن سنجش شد.
طناب‌کشی در بازار مسکن

تازه‌‌ترین اطلاعات مربوط به تغییرات قیمت و حجم فایل‌‌های فروش عرضه شده در بازار مسکن در هفته‌های اخیر نشان می‌دهد بازیگران اصلی بازار مسکن تحت تاثیر انتظارات کاهشی نسبت به آینده قیمت‌‌ها بیش از پیش در حال رفت و آمد در بازار مسکن هستند.

به گزارش «دنیای اقتصاد»، میانگین قیمت پیشنهادی فروش خانه‌های فروشی که طی ۲۰ روز نخست آبان ماه در بازار نیازمندی‌‌های آنلاین «دیوار» در تهران آگهی شده‌‌اند نسبت به مدت مشابه مهرماه افزایش پیدا کرده است. این افزایش البته حول و حوش ۳/ ۱ درصد است و قابل توجه به شمار نمی‌‌آید؛ کمااینکه حتی در اوج حاکمیت رکود بر معاملات در دوره‌های گذشته نیز تورم ماهانه حول و حوش یک درصدی یا قدری کمتر و بیشتر متداول بوده است.

اما آنچه موجب افزایش تورم پنهان مسکن (تغییرات قیمت پیشنهادی فایل‌‌های فروش در بازار مسکن) در ۲۰ روز نخست آبان‌‌ماه نسبت به مدت مشابه ماه قبل از آن شده است، پررنگ‌‌تر شدن حضور خریداران در بازار است. تحقیقات میدانی «دنیای اقتصاد» همسو با نتایج محاسبه روند تغییرات حجم و قیمت پیشنهادی فایل‌‌های فروش مسکن نشان می‌دهد در مدت سپری شده از آبان ماه بر تعداد خریداران مسکن حاضر در بازار که مشغول جست‌وجو هستند افزوده شده است. حضور بیشتر خریداران در بازار مسکن البته به معنای رونق معاملات نیست، بلکه ناشی از بازگشت گروهی از سرمایه‌‌گذاران ملکی به بازار پس از یک ماه خروج موقت از این بازار است. البته معامله‌‌گران اصلی در بازار مسکن فعلی به اذعان واسطه‌ها، متقاضیان «تبدیل به احسن» املاک هستند. این گروه شرایط آرام قیمتی فعلی را برای فروش خانه و خرید واحد جایگزین، مناسب ارزیابی کرده‌‌اند.

متقاضیان تبدیل به احسن اغلب کسانی هستند که یا قصد دارند واحدهای بدون یک یا چند مورد از امکانات کلیدی شامل آسانسور، پارکینگ و انباری را فروخته و واحد کامل‌‌تر و با امکانات را جایگزین کنند یا گروهی هستند که قصد جایگزین کردن خانه خود با واحد بزرگ‌تر یا در محله مرغوب‌‌تر را دارند.

در کنار این گروه، تعدادی از متقاضیان سرمایه‌‌ای مسکن هم که در مهرماه تحت تاثیر مشاهده ثبات قیمت‌‌ها بازار را ترک کرده بودند، اکنون با انگیزه سرمایه‌‌گذاری بلندمدت به بازار بازگشته‌‌اند و تنور معاملات به دلیل حضور آنها در بازار در برخی از محله‌های مصرفی اندکی گرم‌‌تر شده است.

به دنبال افزایش نسبی حضور خریداران در بازار مسکن طی ماه میانی پاییز نسبت به مهرماه، تورم پنهان مسکن نیز به صورت جزئی افزایش پیدا کرده است. در حالی که تورم پنهان مسکن در مهرماه نسبت به شهریور نزدیک صفر بود و عملا فروشنده‌ها قیمت پیشنهادی خود را با مشاهده افزایش متقاضیان خرید مسکن، اندکی افزایش داده‌‌اند. البته افزایش جزئی در فایل‌‌ها الزاما در قیمت قطعی معاملات منعکس نمی‌شود و به گفته واسطه‌های ملکی، «فروشنده‌های واقعی» در نهایت اغلب ناگزیر به ارائه تخفیف به خریداران هستند تا معامله سربگیرد. اما نکته مهم این است که تورم پنهان حدود یک درصدی به منزله تغییر رفتار هیجانی فروشندگان مسکن نیست، کمااینکه تحقیقات میدانی «دنیای اقتصاد» از مناطق میانی و مرکزی شهر نظیر مناطق ۷ تا ۱۳ نشان می‌دهد در بسیاری از محله‌ها قیمت پیشنهادی فایل‌‌های موجود نسبت به شهریور و مهر ماه نه‌تنها افزایش ندارد، بلکه حتی کاهش جزئی داشته است. در مقابل فروشندگان مناطق لوکس ظاهرا تمایل بیشتری به افزایش قیمت اعلامی خود نشان داده‌‌اند و همین موضوع در نهایت سبب شده تورم پنهان ماهانه مسکن در ۲۰ روز نخست آبان ماه قدری افزایش یابد.

در عین حال تورم پنهان این بازه زمانی نصف بیشترین مقدار ثبت شده در سال جاری یعنی ۵/ ۲ درصد است که در شهریور ماه محاسبه شد.

از سوی دیگر بر اساس داده‌های بازار نیازمندی‌‌های آنلاین «دیوار»، در طول ۲۰ روز نخست آبان ماه حدود ۱۰۲ هزار آگهی فروش مسکن در تهران از طریق این استارت‌آپ منتشر شده است که این میزان نسبت به ۲۰ روز نخست مهرماه ۲۰ درصد افزایش داشته است. بنابراین اگرچه قیمت‌‌های پیشنهادی فروش در تعدادی از فایل‌‌های دیوار به صورت جزئی افزایش پیدا کرده است، اما افزایش قابل توجه فایل‌‌های فروش نشان‌دهنده این است که حضور فروشندگان در بازار مسکن به مراتب پررنگ‌‌تر است. در حال حاضر علاوه بر متقاضیان تبدیل به احسن، بسیاری از فروشندگان حاضر در بازار مسکن از جنس ملاکانی هستند که پیش‌‌تر خرید سرمایه‌‌ای در بازار مسکن انجام داده‌‌اند و اکنون با مشاهده چند ماه حاکمیت ثبات نسبی در بازار، انگیزه کافی برای عرضه واحد خود را پیدا کرده‌‌اند.

  نیروی غالب در تقابل انتظارات

به گزارش «دنیای اقتصاد»، مجموعه داده‌های مربوط به تورم پنهان مسکن و تغییرات افزایشی حجم فایل‌‌های فروش نشان می‌دهد در تقابل انتظارات متفاوت قیمتی در بازار مسکن که طی ماه‌های اخیر در بازار مسکن حاکم بوده است، در آبان ماه وزن بیشتر به انتظارات کاهشی اختصاص پیدا کرده و همین موضوع سبب شده فروشندگان بازار مسکن در میانه پاییز به تدریج به این بازار بازگردند. از ابتدای امسال تاکنون، به ویژه از خرداد همزمان با ایام انتخابات ریاست‌جمهوری، دو نوع انتظارات قیمتی متفاوت در بازار مسکن وجود داشت. خریداران و فروشندگان بازار مسکن به عنوان دو ضلع اصلی معاملات ملکی در مقاطع مختلف سپری شده از سال جاری عموما دو دسته بودند؛ دسته نخست انتظارات کاهشی داشتند و رفتار معاملاتی خود را بر این اساس تنظیم می‌کردند و دسته دیگر انتظارات افزایشی داشتند. فروشندگانی که انتظارات قیمتی آنها افزایشی بود، در مقاطعی از سال جاری از جمله در ماه مهر، بازار مسکن را ترک کردند تا از بیرون بازار وضعیت ریسک غیراقتصادی موثر بر بازار مسکن یعنی سرانجام مذاکرات رفع تحریم‌ها را بررسی کنند.

تجربه بیش از سه سال گذشته نشان داده است از آنجا که وضعیت متغیر غیراقتصادی موثر بر شرایط بازارهای اقتصادی می‌تواند روی قیمت ارز اثر بگذارد و به دنبال هرگونه تلاطم قیمتی در بازار ارز، سایر بازارها از قبیل مسکن، خودرو، طلا و… نیز به سرعت تحت تاثیر قرار می‌گیرند، فروشندگان مسکن به محض اینکه سیگنالی درباره احتمال توقف مذاکرات دریافت می‌کنند، یا بازار را ترک می‌کنند یا قیمت پیشنهادی خود را افزایش می‌دهند. در مهرماه تحت تاثیر همین موضوع فروشنده‌ها بازار مسکن را موقتا ترک کردند و در موقعیت دیده‌‌بانی قرار گرفتند اما در آبان ماه با توجه به اینکه ریسک متغیر غیراقتصادی به دلیل سیگنال‌‌های مثبت نسبت به ادامه مذاکرات رفع تحریم پایین آمد، فروشنده‌های بیشتری به ثبات نسبی بازار مسکن پی بردند و برای فروش مصر شدند. واقعیت این است که حتی با فرض اینکه میانگین قیمت قطعی مسکن ماهانه حول و حوش یکی دو درصد رشد کند، باز هم تغییرات قیمت مسکن از تغییرات نرخ تورم عمومی کمتر است و این یعنی قیمت واقعی مسکن به تدریج در حال کاهش است. بنابراین سرمایه‌‌گذاران بازار ملک در روزهای اخیر ریسک نفروختن خانه را به مراتب بیشتر از ریسک فروختن آن ارزیابی کرده‌‌اند و همین موضوع سبب بازگشت آنها به بازار مسکن شده است. البته هنوز هر دو جنس انتظارات قیمتی در بازار مسکن حضور دارند و شرایط بازار تا رسیدن به بهترین وضعیت ممکن فاصله دارد؛ کمااینکه بازگشت فروشنده‌ها به بازار مسکن تدریجی است، اما رشد ۲۱ درصدی فایل‌‌های فروش نشان می‌دهد روند بازگشت فروشنده‌ها به قصد خروج از بازار مسکن در سه هفته اول آبان قوت گرفته است و این یعنی انتظارات کاهشی بر انتظارات افزایشی غالب شده است.

به گزارش «دنیای اقتصاد»، در صورتی که تغییرات قیمتی فایل‌‌های فروش افزایشی باشد و در عین حال از تعداد فایل‌‌های عرضه شده به بازار کاسته شود، به منزله این است که انتظارات افزایشی در بازار غالب شده و در نتیجه فروشنده‌ها بازار مسکن را ترک کرده‌‌اند. اما وضعیت کنونی بازار مسکن چنین نیست، کمااینکه در عین افزایش جزئی قیمت‌‌های پیشنهادی، تعداد آپارتمان‌‌های فروشی نیز به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. این موضوع نشان می‌دهد در وضعیت کنونی اگرچه خریداران نیز در بازار مسکن حضور دارند و همین موضوع زمینه‌‌ساز نوسان جزئی قیمت مسکن شده است، اما حضور فروشندگان در بازار مسکن به مراتب پررنگ‌‌تر است و این یعنی انتظارات کاهشی بر انتظارات افزایش قیمت مسکن غالب شده است.

این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که پس از آخرین دوره رونق معاملات مسکن در سال ۹۷، آنچه بیشترین تاثیر را بر وضعیت قیمت مسکن گذاشته، وضعیت انتظارات بوده که متاثر از وضعیت ریسک متغیر غیراقتصادی (مذاکرات برای رفع تحریم‌ها) است. به همین خاطر حتی در شرایط رکود شدید معاملات در مقاطعی از سال‌های ۹۸ و ۹۹ باز هم روند رشد قیمت مسکن متوقف نشد. به همین ترتیب از آنجا که دولتمردان در هفته‌های اخیر اعلام کرده‌اند مذاکرات احیای برجام را با اتکا به خرد جمعی پیش خواهند برد، این سیگنال مثبت بلافاصله در وضعیت بازار مسکن به شکل بازگشت فروشنده‌ها اثر گذاشت و آنها پی بردند دست‌‌کم در کوتاه‌‌مدت و تا زمانی که موضع متناقضی از سوی دولتمردان در قبال مذاکرات اتخاذ نشود، خبری از تلاطم قیمتی در بازار مسکن نیست و اکنون زمان مناسبی برای خروج سرمایه‌‌گذاران از این بازار است.

  منتظر افزایش معاملات باشیم؟

به گزارش «دنیای اقتصاد»، داده‌های مربوط به تورم پنهان مسکن در ماه‌های مختلفی از سال جاری با وضعیت تورم مسکن که بر اساس قیمت قطعی معاملات محاسبه می‌شود، تا حد زیادی همسو و نزدیک به هم بوده است. با این وصف این سوال پیش می‌‌آید که آیا افزایش فایل‌‌های فروش در کنار افزایش حضور متقاضیان خرید در حال جست‌وجو در بازار، به منزله این است که باید در آمارهای رسمی از بازار مسکن آبان ماه، منتظر افزایش حجم معاملات نسبت به مهرماه باشیم؟

تحقیقات میدانی از واسطه‌های ملکی نشان می‌دهد اگرچه تعداد فایل‌‌های فروش زیاد است اما متقاضیان تبدیل به احسن با احتیاط زیادی برای معامله عمل می‌کنند و چون به دنبال تبدیل همزمان ملک خود هستند، ممکن است حتی ثبت معاملاتی که قطعی به نظر می‌‌رسد، به هفته‌های آتی موکول شود و در آمار معاملات آبان منعکس نشود. از طرفی خریداران سرمایه‌‌ای نیز به دنبال خرید در پایین‌‌ترین محدوده قیمت ممکن هستند و اگرچه در بازار حضور دارند، اما عجله‌‌ای برای خرید ندارند و چون فضای حاکم بر معاملات را غیرهیجانی ارزیابی می‌کنند، نگرانی خاصی نسبت به تغییرات قیمت مسکن حداقل در بازه زمانی کوتاه‌‌مدت ندارند. بنابراین این گروه نیز در کمال آرامش در حال جست‌وجو هستند.در نتیجه به نظر می‌‌رسد رفت و آمدهای اخیر خریداران و فروشنده‌ها در بازار ملک الزاما به افزایش قابل توجه حجم معاملات در آبان نسبت به مهرماه منجر نخواهد شد.

© کلیه حقوق برای شرکت عمران آبشار اسپادانا محفوظ است . - طراحی توسط مصطفی مولایی